دابه الارض
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
حیوان عظیم الجثه که در اخر الزمان پیدا آید و آن علامت نزدیکی قیامت باشد .
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] دابَّةُ الأرض یا جنبنده زمینی، موجودی ناشناخته که از زمین خارج شده و کافر و مؤمن را از هم جدا می کند. این موجود از نشانه های آخرالزمان یا قیامت دانسته شده است. دابة الارض ممکن است از یکی از زمین های نجف، مدینه، مکه، بین صفا و مروه، بیرون آید. وی پس از خارج شدن از زمین به سمت یمن و شام می رود. در قرآن آیه ۸۲ سوره نمل به ماجرای دابة الارض اشاره شده است.
برخی از علمای شیعه دابة الارض را بر امام علی(ع) یا امام مهدی(ع) تطبیق کرده اند و گروهی دیگر نیز آن را با رجعت مرتبط دانسته اند. در مقابل، برخی از اهل سنت آن را موجودی غیر عادی، بسیار بزرگ، داری دُم و پَر معرفی کرده اند. علامه طباطبایی دابة الارض را موجودی جاندار(انسان یا غیر انسان) می داند ولی معتقد است ماجرای دابة الارض از اسرار قرآن است.
دابة الأرض به معنای جنبنده زمینی از نشانه های آخرالزمان یا قیامت است. قرآن در آیه ۸۲ سوره نمل به ماجرای دابة الارض اشاره کرده است. بنابر این آیه، دابة الارض هنگام قیامت از زمین خارج می شود و با مردم سخن می گوید. مفسران شیعه و سنی در ذیل آیه، دابة الارض را توضیح داده اند. بنابر گزارش برخی مفسران و روایات، دابة الارض انگشتر سلیمان و عصای حضرت موسی(ع) را به همراه خود دارد. وی کافر و مؤمن را از هم جدا می کند و بر آنها علامت می گذارد. دابة الارض به رجعت (زنده شدن دوباره امامان شیعه) نیز تفسیر شده است.
برخی از علمای شیعه دابة الارض را بر امام علی(ع) یا امام مهدی(ع) تطبیق کرده اند و گروهی دیگر نیز آن را با رجعت مرتبط دانسته اند. در مقابل، برخی از اهل سنت آن را موجودی غیر عادی، بسیار بزرگ، داری دُم و پَر معرفی کرده اند. علامه طباطبایی دابة الارض را موجودی جاندار(انسان یا غیر انسان) می داند ولی معتقد است ماجرای دابة الارض از اسرار قرآن است.
دابة الأرض به معنای جنبنده زمینی از نشانه های آخرالزمان یا قیامت است. قرآن در آیه ۸۲ سوره نمل به ماجرای دابة الارض اشاره کرده است. بنابر این آیه، دابة الارض هنگام قیامت از زمین خارج می شود و با مردم سخن می گوید. مفسران شیعه و سنی در ذیل آیه، دابة الارض را توضیح داده اند. بنابر گزارش برخی مفسران و روایات، دابة الارض انگشتر سلیمان و عصای حضرت موسی(ع) را به همراه خود دارد. وی کافر و مؤمن را از هم جدا می کند و بر آنها علامت می گذارد. دابة الارض به رجعت (زنده شدن دوباره امامان شیعه) نیز تفسیر شده است.
wikishia: دابة_الارض
دانشنامه آزاد فارسی
دابّةُالْاَرْض
دابّةُالْاَرْض(در لغت به معنی جنبنده یا جانور زمین) در قرآن، موجودی که در قصة حضرت سلیمان (ع) از آن نام رفته است (سبأ، ۱۴). بعضی آن را کرم چوب خوره ای به نام «اَرَضه» دانسته اند. در آیة ۸۲ سورة نمل همچنین به این موجود اشاره شده است. در روایات اسلامی آن را حیوانی بزرگ دانسته اند که پیدایش آن از علامات روز قیامت است. نیز اشاره شده که این حیوان به عربی صحبت می کند و عصای موسی و خاتم سلیمان با او است. دابةالارض ضرب المثل است برای کسی که در انتظار او هستند، ولی حضور او دیر می انجامد. در برخی منابع آن را با بعضی بزرگان دین و مذهب مطابقت داده اند، که اساس محکمی ندارد.
دابّةُالْاَرْض(در لغت به معنی جنبنده یا جانور زمین) در قرآن، موجودی که در قصة حضرت سلیمان (ع) از آن نام رفته است (سبأ، ۱۴). بعضی آن را کرم چوب خوره ای به نام «اَرَضه» دانسته اند. در آیة ۸۲ سورة نمل همچنین به این موجود اشاره شده است. در روایات اسلامی آن را حیوانی بزرگ دانسته اند که پیدایش آن از علامات روز قیامت است. نیز اشاره شده که این حیوان به عربی صحبت می کند و عصای موسی و خاتم سلیمان با او است. دابةالارض ضرب المثل است برای کسی که در انتظار او هستند، ولی حضور او دیر می انجامد. در برخی منابع آن را با بعضی بزرگان دین و مذهب مطابقت داده اند، که اساس محکمی ندارد.
wikijoo: دابهالارض
پیشنهاد کاربران
سلیم
دابة الارض: جانور بزرگ هیکل که روز رستاخیز از زمین بیرون می آید شاید هم این جانور مور بسیار بزرگی�برخلاف مورچه که خیلی کوچک ست� باشد که از درون زمین بیرون می آید، از این جهت در قرآن سوره نمل �مور� آیه 82 ( 27:82 ) در باره این جانور گفته شده.
دابة الارض: جانور بزرگ هیکل که روز رستاخیز از زمین بیرون می آید شاید هم این جانور مور بسیار بزرگی�برخلاف مورچه که خیلی کوچک ست� باشد که از درون زمین بیرون می آید، از این جهت در قرآن سوره نمل �مور� آیه 82 ( 27:82 ) در باره این جانور گفته شده.
الله
دابة الارض: موبایل
دابة الارض: موبایل
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ﴿٨٢نمل﴾
و چون واقع شد کلام بر ایشان بیرون آوریم برای ایشان ( نمایان سازیم برای ایشان ) خطاها و عصیانگری هایشان به سبب نافرمانیشان از زمین ( در اینجا زمین به یعنی بُعْدِ جسدی انسان است ) سخن میگوید با ایشان ( به یاد می آورد کلام را قبل از واقع شدن آن ) که مردم بودند به نشانه های ما یقین نداشتگان ( کسانی که به کلام اول شک کردند و در هیاهوی ذهن حق را گم کردند )
... [مشاهده متن کامل]
دَابَّةٍ : قسمتی از دستگاه پیچیده کالبد انسانی است که نشان دهنده و آشکارساز خطاها و عصیانگری های انسان که به سبب نافرمانی هایش بدست می آورد می باشد.
کلام اللّه از زبان مولانا
https://ganjoor. net/moulavi/masnavi/daftar1/sh69/
مدح این آدم که نامش می برم
قاصرم گر تا قیامت بشمرم
این همه دانست و چون آمد قضا
دانش یک نهی شد بر وی خطا
کای عجب نهی از پی تحریم بود
یا به تاویلی بد و توهیم بود
در دلش تاویل چون ترجیح یافت
طبع در حیرت سوی گندم شتافت
باغبان را خار چون در پای رفت
دزد فرصت یافت کالا برد تفت
چون ز حیرت رست باز آمد به راه
دید برده دزد رخت از کارگاه
ربنا انا ظلمنا گفت و آه
یعنی آمد ظلمت و گم گشت راه
پس قضا ابری بود خورشیدپوش
شیر و اژدرها شود زو همچو موش
من اگر دامی نبینم گاه حکم
من نه تنها جاهلم در راه حکم
ای خنک آن کو نکوکاری گرفت
زور را بگذاشت او زاری گرفت
گر قضا پوشد سیه همچون شبت
هم قضا دستت بگیرد عاقبت
گر قضا صد بار قصد جان کند
هم قضا جانت دهد درمان کند
این قضا صد بار اگر راهت زند
بر فراز چرخ خرگاهت زند
از کرم دان این که می ترساندت
تا به ملک ایمنی بنشاندت
وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ﴿٨٢نمل﴾
و چون واقع شد کلام بر ایشان بیرون آوریم برای ایشان ( نمایان سازیم برای ایشان ) خطاها و عصیانگری هایشان به سبب نافرمانیشان از زمین ( در اینجا زمین به یعنی بُعْدِ جسدی انسان است ) سخن میگوید با ایشان ( به یاد می آورد کلام را قبل از واقع شدن آن ) که مردم بودند به نشانه های ما یقین نداشتگان ( کسانی که به کلام اول شک کردند و در هیاهوی ذهن حق را گم کردند )
... [مشاهده متن کامل]
دَابَّةٍ : قسمتی از دستگاه پیچیده کالبد انسانی است که نشان دهنده و آشکارساز خطاها و عصیانگری های انسان که به سبب نافرمانی هایش بدست می آورد می باشد.
کلام اللّه از زبان مولانا
مدح این آدم که نامش می برم
قاصرم گر تا قیامت بشمرم
این همه دانست و چون آمد قضا
دانش یک نهی شد بر وی خطا
کای عجب نهی از پی تحریم بود
یا به تاویلی بد و توهیم بود
در دلش تاویل چون ترجیح یافت
طبع در حیرت سوی گندم شتافت
باغبان را خار چون در پای رفت
دزد فرصت یافت کالا برد تفت
چون ز حیرت رست باز آمد به راه
دید برده دزد رخت از کارگاه
ربنا انا ظلمنا گفت و آه
یعنی آمد ظلمت و گم گشت راه
پس قضا ابری بود خورشیدپوش
شیر و اژدرها شود زو همچو موش
من اگر دامی نبینم گاه حکم
من نه تنها جاهلم در راه حکم
ای خنک آن کو نکوکاری گرفت
زور را بگذاشت او زاری گرفت
گر قضا پوشد سیه همچون شبت
هم قضا دستت بگیرد عاقبت
گر قضا صد بار قصد جان کند
هم قضا جانت دهد درمان کند
این قضا صد بار اگر راهت زند
بر فراز چرخ خرگاهت زند
از کرم دان این که می ترساندت
تا به ملک ایمنی بنشاندت