خلیل

/xalil/

مترادف خلیل: حبیب، دوست، رفیق، محب، ولی، یار

متضاد خلیل: عدو

برابر پارسی: یار، یاور، دوست

معنی انگلیسی:
friend, masculine proper name, title of abraham

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

خلیل. [ خ َ ] ( ع اِ ) دوست. رفیق. یار. ( از منتهی الارب ). ج ، اخلاء، خلان :
لیک اﷲ اﷲ ای قوم خلیل
تا نباشد خوردتان فرزند پیل.
مولوی.
حریف عهد مودت شکست و من نشکستم
خلیل بیخ ارادت برید و من نبریدم.
سعدی.
|| سوراخ نافذکرده. || دل. ( دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || بینی. ( از منتهی الارب ).

خلیل. [ خ َ ] ( ع ص ) صادق در دوستی. خالص در دوستی. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). دوستی که خلل در آن نیست. ناصح. ( یادداشت بخط مؤلف ). || لاغر. مختل الجسم. || درویش. مفلس. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ): رجل خلیل ؛ مرد درویش مفلس.

خلیل. [ خ َ ] ( اِخ ) لقب حضرت ابراهیم پیغمبر است و او را خلیل الرحمن و خلیل اﷲ نیز می گویند :
در امان ایزدی از غرق و حرق روزگار
همچو در آتش خلیل و همچو در دریاحکیم.
سوزنی.
ملوک شرق و سلاطین چین بدو نازند
چو از خلیل و صهیب اهل شام و اهل حجاز.
سوزنی.
کمان گروهه گبران ندارد آن مهره
که چار مرغ خلیل اندرآورد ز هوا.
خاقانی.
حق کرد خلیل را اشارت
تا کرد بنا بسان کعبه.
خاقانی.
خلیل از خیلتاشان سپاهش
کلیم از چاوشان بارگاهش.
نظامی.
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی به آتش برد زآب نیل.
سعدی.
دگر بروی کسم دیده باز می نشود
خلیل من همه بتهای آذری بشکست.
سعدی.
بتولای تو در آتش محنت چوخلیل
گوییادر چمن لاله و ریحان بودم.
سعدی.
مرا چون خلیل آتشی در دلست
که پنداری این شعله بر من گلست.
سعدی.
یا رب این آتش که بر جان منست
سرد کن زآنسان که کردی بر خلیل.
حافظ.
- خلیل الرحمن ؛ نام حضرت ابراهیم پیغمبر.
- خلیل اﷲ ؛ نام حضرت ابراهیم پیغمبر.

خلیل. [ خ َ ] ( اِخ ) نام شهری است که آن را تا بیت المقدس یک روز راه است وقبر حضرت خلیل الرحمن و اسحاق و یعقوب و یوسف در این شهر و در مناره زمینی قرار دارد. نام اصلی این شهرحبرون بوده و بالای مناره در حال حاضر بنایی است که گرداگرد آن نیز توری کشیده اند. ( از معجم البلدان ).

خلیل. [ خ َ ] ( اِخ ) ( مولانا... ). او نقاش معروف و مصور مشهور به زمان شاهرخ گورکانی است. ( از تذکره دولتشاه سمرقندی ص 340 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

(سلطان ) تیموری ( جل. ۸٠۷ ه. ق ./۱۴٠۴ م .- ف. ۸۱۲ ه. ق ./۱۴٠۹ م . ) پسر میرانشاه پس از فوت تیمور امرا او را بسلطنت برداشتند.پیر محمد که ولیعهد تیمور و حاکم فارس بود سلطنت او را نشناخت و تابع شاهرخ شد . خلیل هم مجبور گردید که سلطنت شاهرخ را برسمیت بشناسد و شاهرخ وی را حکومت عراق داد.
( صفت اسم ) دوست خالص صادق دوست مهربان . جمع : اخلائ ( اخلا ) .
بن محمد بن ابراهیم بن منصور دمشقی از فاضلان زمان بود او را حاشیتی است بر کتاب [ الدر المختار ] بنام [ دلائل الاسرار ] و نیز شرح لامیه ابن الوردی و [ رحله الی الدیار الرومیه ] او را طبع شعر بود و بسال ۱۱۸۶ هجری در دمشق درگذشت.

فرهنگ معین

(خَ ) [ ع . ] (ص . اِ. ) دوست خالص ، صادق . ج . اخلاء.

فرهنگ عمید

۱. لقب ابراهیم پیامبر.
۲. [قدیمی] دوست مهربان و یکدل، دوست صادق.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خلیل (ابهام زدایی). خلیل ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا لقب برای شخصیت های ذیل باشد: • خلیل، خلیل از القاب حضرت ابراهیم (علیه السلام) به معنای دوست خدا • خلیل بن احمد فراهیدی، عالم نحو و فقه اللغة عرب و واضع علم عروض عربی• خلیل بن عبدالله خلیلی قزوینی، معروف به خلیلی قزوینی، حافظ و محدّث و شرح حال نگار ایرانی قرن چهارم و پنجم • خلیل بن غازی قزوینی، مکنی به ابوحامد، معروف به «ملا خلیلا» و «خلیلای قزوینی» و «ملا خلیل قزوینی» و ملقب به «برهان العلماء»• میرزا خلیل گیلانی، از علمای مشروطه خواه ایران در قرن چهاردهم هجری• ملاخلیل گیلانی، از علمای مجاهد ایران در قرن سیزدهم هجری• خلیل ثقفی، مشهور به اعلم الدوله، پزشک، نویسنده و مترجم معاصر و یکی از نخستین دانش آموختگان رشته پزشکی جدید در ایران• خلیل ضیایی، از سیاسیون و نمایندگان مجلس در دوره پهلوی
...

دانشنامه آزاد فارسی

خلیل (الخلیل). مسجد الابراهیم، الخلیل
(نام عبری: حِبْرون) شهری در کرانۀ غربی رود اردن، با ۱۳۷هزار نفر جمعیت (۲۰۰۳). بیشتر ساکنان آن از اعراب مسلمان اند، اما در بیرون از شهر، منطقۀ مسکونی یهودی بزرگی موسوم به کیریات اربا وجود دارد. صنایع این شهر عبارت اند از چرم سازی، سنگ بری، و ساخت ظروف سفالی. الخلیل بارها شاهد رویارویی رژیم اشغالگر قدس و ساکنان اصلی آن در جریان انتفاضه بوده است. در ۱۹۹۴، مسجد شهر صحنۀ قتل عامی بود که طی آن یکی از شهرک نشینان صهیونیست ۳۹ فلسطینی را در حال بجاآوردن نماز صبح هدف گلوله قرار داد. در سپتامبر ۱۹۹۵، رژیم اشغالگر قدس و ساف توافق نامه ای مبنی بر این که سربازان اشغالگر تا مارس ۱۹۹۶ آن را به مقام های فلسطینی تحویل دهند به امضا رساندند، اما این کار تا ژانویۀ ۱۹۹۷ به تعویق افتاد. این شهر به سه منطقه تقسیم شده است؛ منطقۀ تحت ادارۀ فلسطینی ها، منطقۀ تحت ادارۀ صهیونیست ها، و منطقه ای تحت ادارۀ مشترک آن ها. در جریان جنگ ۱۹۴۸ فلسطین، صهیونیست ها نتوانستند الخلیل را تصرف کنند، لذا این شهر در اردن ادغام شد، اما در جنگ ۱۹۶۷ نیروهای صهیونیست آن را اشغال کردند. از مشخصات امروزی شهر الخلیل وجود خانه های بلند سنگی و بازارهایی با طاق ضربی است که در آن ها پوستین و محصولات شیشه گری به فروش می رسد. مشهورترین بنای تاریخی شهر حرم است که چون غار مَکفِیله در آن است مسلمانان و نیز یهودیان آن را مکانی مقدس می دانند. غار مکفیله محلی است که حضرت ابراهیم آن را از عِفرونِ حِتّی به منزلۀ مقبرۀ سارا خریداری کرد. خود مسجد ناحیۀ حرم پیش تر کلیسای صلیبیون بود که مسلمانان آن را به مسجد تبدیل کرده اند. این مسجد محل سنّتی مقبره های حضرت ابراهیم، اسحاق، و یعقوب است.

پیشنهاد کاربران

خلیل ممکن است از ماده خلت ( بر وزن حجت ) به معنی دوستی بوده باشد و یا از ماده خلت ( بر وزن ضربت ) به معنی نیاز و احتیاج . ( تفسیر نمونه )
کلمه خلیل از نظر مصداق ، خصوصی تر از کلمه : ( صدیق ) است . چون دو نفر دوست همین که در دوستی و رفاقت صادق باشند، کلمه صدیق بر آندو صادق است ، ولی باین مقدار آن دو را خلیل نمی گویند، بلکه وقتی یکی از آن دو را خلیل دیگری می نامند، که حوائج خود را جز باو نگوید، چون خلت بمعنای فقر و حاجت است . ( تفسیر المیزان )
...
[مشاهده متن کامل]

بالاترین درجه محبت ، بالاتر از عشق
اسم خلیل یکی از اسامی زیبا و بزرگ هستش تشکر
لقب حضرت ابراهیم خلیل الله
معنی حبیب
گروهی یا جمع هم میشه

دوست، رفیق، لقب حضرت ابراهیم ( ع ) ، دوست پسر

بپرس