خطبه امام حسین در مکه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امام حسین (علیه السلام) تا پیش از آنکه از مکه خارج شود و به سوی عراق حرکت کند، خطبه ای خواند و در آن، خروج خود را اعلام کرد.
ترجمه خطبه چنین است: سپاس برای خداست. آنچه خدا بخواهد همان خواهد بود و هیچ نیرویی حکم فرما نیست، جز به اراده خداوند، و درود و سلام خداوند بر فرستاده خویش، مرگ بر فرزندان آدم نوشته شده است؛ همانند اثر گردنبند که لازمه گردن دختران است، و چقدر به دیدار نیاکانم اشتیاق دارم؛ آن چنان که یعقوب به دیدار یوسف اشتیاق داشت، و برای من قتلگاهی معین شده است که در آنجا فرود خواهم آمد گویا با چشم خود می بینم که گرگ های بیابانها (لشکریان کوفه) در سرزمینی در میان نواویس و کربلا، اعضای مرا قطعه قطعه و شکم های گرسنه خود را سیر و انبانهای خالی خود را پر می کنند.از پیشامدی که با قلم قضا نوشته شده است، چاره و گریزی نیست. ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است، راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می ورزیم و او اجر صبر کنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود.بین پیامبر و پاره های تن وی (فرزندانش) هیچ گاه جدایی نخواهد افتاد و آنان در بهشت برین درکنار او خواهند بود؛ زیرا چشم او به آنها روشن خواهد شد و وعده او نیز به وسیله آنان تحقق خواهد یافت. هر کس از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقای پروردگار نثار کند، با ما حرکت کند که من فردا صبح حرکت خواهم کرد، ان شاء الله.(الحمدلله ما شاء الله ولا قوة الا بالله و خط الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة وما اولهنی الی اشتیاق اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف وخیر لی مصرع انا لاقیه، کانی باوصالی تقطعها ذئاب الفلوات بین النواویس و کربلاء، فیملان منی اکراشا جوفا واجوبة سغبا لا محیص عن یوم خط بالقلم رضی الله رضانا اهل البیت نصبر علی بلائه ویوفینا اجر الصابرین لن تشذ عن رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم لحمته بل هی مجموعة له فی حضیرة القدس تقربهم عینه وینجز بهم وعدة من کان باذلا فینا مهجته وموطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فانی راحل مصلحا ان شاء الله تعالی)
توضیحی درباره نواویس
(نواویس جمع ناووس و به معنای مقابر نصاراست) در گذشته استعمال این کلمه به معنای مقبره، در مناطق مختلف جهان (مثل منطقه ای در نزدیکی همدان، در عراق در هفت فرسخی شهر هیت و همچنین شمال آفریقا در شهر اسکندریه) متداول بوده است.با توجه به سکونت برخی از مسیحیان در اطراف نینوا پیش از فتح این منطقه توسط مسلمانان، وجود مقابر مسیحیان در آن محل، منطقی است. درباره موقعیت جغرافیایی محلی به نام ناووسه در عراق، منابع جغرافیایی گفته اند: ناووسه منطقه ای در کنار رود فرات بوده است.بلاذری از فتح این محل و مناطق اطراف آن به دست عمیربن سعد، در زمان «عمربن خطاب» خبر داده است. وی نوشته است: «چون عمیر از کار تلبس و اعانات فارغ شد، به ناووسه و آلوسه و هیت رفت و عمار بن یاسر را در آنجا بیافت. وی آن زمان عامل عمر بن خطاب بر کوفه بود»روایتی که مرحوم شیخ طوسی درباره تشرف شخصی به نام ابوسوره (محمد بن حسن بن عبدالله تمیمی) به محضر حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) نقل کرده، تایید می کند که نواویس در حوالی کوفه محلی شناخته شده بوده است. ابوسوره می گوید: «... جوانی خوش سیما را دیدم. باهم به سمت مشرعه (فرات) حرکت کردیم. او از من پرسید: عازم کجا هستی؟ گفتم: عازم کوفه. شبانه باهم طی راه کردیم تا آنکه به مقابر مسجد سهله رسیدیم... و هنگام سحر به نواویس رسیدیم و در آنجا به استراحت پرداختیم.)محدث بزرگ حاج میرزاحسین نوری ، مؤلف مستدرک الوسائل، که در عراق (نجف) مقیم بوده و اطلاعات دقیقی از محیط آنجا داشته، در کتاب خود درباره سلمان (نفس الرحمان فی فضائل السلمان) به دنبال بحث درباره گذشتن سلمان از کربلا و پیشگویی او از شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش در آن سرزمین، با اشاره به خطبه امام حسین (علیه السلام) که نام نواویس در آن آمده نوشته است: «چنان که در حاشیه مصباح کفعمی، در غره ذی الحجه آمده، نواویس، مقابر نصاراست. شنیده ایم که نواویس همان جاست که مزار حربن یزید ریاحی، از شهدای طف در آنجا قرار دارد، و این مزار بین غرب و شمال کربلا واقع شده است.
خروج امام از مکه
امام روز هشتم ذی الحجه، مکه را به عزم عراق ترک کرد. هنگام حرکت کاروان امام حسین (علیه السلام) به سوی عراق، ماموران عمرو بن سعید، حاکم مکه و مدینه، به فرماندهی برادرش یحیی بن سعید، کوشیدند مانع خارج شدن کاروان امام شوند. لذا به امام (علیه السلام)گفتند: کجا میروی؟ برگرد؛ ولی امام به آنها اعتنا نکرد و با همراهانش به راه خود ادامه داد. ماموران پیوسته مانع می شدند؛ ولی آن حضرت و یارانش سرسختانه مقاومت می کردند و در نتیجه ضرباتی با تازیانه بین آنها رد و بدل شد. اما چون ماموران درگیری با امام (علیه السلام)را در منطقه مکه به مصلحت حکومت بنی امیه نمی دیدند، از این کار اجتناب کردند.به نقل دینوری، خود عمرو بن سعید به سبب ترس از ایجاد درگیری، به مامورانش دستور داد که خود را کنار بکشند. از این رو به همین بسنده کردند که با صدای بلند به امام حسین (علیه السلام)بگویند: ای حسین! آیا از خدا نمیترسی که از جماعت مسلمین خارج می شوی و میان امت تفرقه می افکنی؟!امام در جواب آنها این آیه را خواند: لی عملی و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا بریء مما تعملون «و اگر تو را تکذیب کردند، بگو کردار من برای خودم و کردار شما برای خودتان است، شما از آنچه من می کنم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما می کنید، بیزارم». و به راه خود ادامه داد.

پیشنهاد کاربران

بپرس