[ویکی فقه] خشوع در نماز صفت مؤمنانی هست که در نماز خود متواضعند و نماز را با فروتنی اداء می کنند و چشم خود را از محل سجده برنمی دارند و به سمت راست و چپ توجّه نمی کنند.
«قد افلح المؤمنون، الّذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ مؤمنان رستگار شدند، آن هایی که در نمازشان با خشوع هستند». یکی از صفات برجسته مؤمنان ویژگی های مؤمنان را در عباراتی کوتاه، زنده و پر محتوا تشریح می کند و جالب این که نخست به سرنوشت لذت بخش و پر افتخار مؤمنان ـ پیش از بیان صفات آن ها ـ اشاره می نماید تا شعله های شوق و عشق را در دل ها برای رسیدن به این افتخار بزرگ زنده کند. می فرماید: (مؤمنان رستگار شدند) و به هدف نهایی خود در تمام ابعاد رسیدند (قد افلح المؤمنون).
فلاح دنیوی و اخروی
(افلح) از ماده (فلح و فلاح) در اصل به معنی شکافتن و بریدن است سپس بر هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است. در حقیقت افراد پیروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه برمی دارند و راه خود را به سوی مقصد می شکافند و پیش می روند. البته فلاح و رستگاری معنی وسیعی دارد که هم پیروزی های مادی را شامل می شود و هم معنوی را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.پیروزی و رستگاری دنیوی در آن است که انسان آزاد و سر بلند، عزیز و بی نیاز زندگی کند و این امور جز در سایه ایمان امکان پذیر نیست و رستگاری آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار در میان نعمت های جاویدان در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندی به سر برد. (راغب) در (مفردات) ضمن تشریح این معنی می گوید: فلاح دنیوی در سه چیز خلاصه می شود: بقاء و غنا و عزت و فلاح اخروی در چهار چیز: بقاء بلا فنا، و غنا بلا فقر، و عز بلا ذل و علم بلا جهل: (بقای بدون فنا، بی نیازی بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالی از جهل).
نشانه مؤمنان
سپس به بیان این صفات پرداخته و قبل از هر چیز انگشت روی نماز می گذارد و می گوید: «آن ها کسانی هستند که در نمازشان خاشعند، الذین هم فی صلاتهم خاشعون»، (خاشعون) از ماده (خشوع) به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد. در اینجا قرآن (اقامه صلوة) (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمی شمارد بلکه خشوع در نماز را از ویژگی های آنان می شمارد، اشاره به این که نماز آن ها الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پرورگار در آن ها پیدا می شود که از غیر او جدا می گردند و به او می پیوندند چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می گذارد خود را ذره ای می بینند در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر اقیانوسی بی کران.
← حالت خشوع
...
«قد افلح المؤمنون، الّذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ مؤمنان رستگار شدند، آن هایی که در نمازشان با خشوع هستند». یکی از صفات برجسته مؤمنان ویژگی های مؤمنان را در عباراتی کوتاه، زنده و پر محتوا تشریح می کند و جالب این که نخست به سرنوشت لذت بخش و پر افتخار مؤمنان ـ پیش از بیان صفات آن ها ـ اشاره می نماید تا شعله های شوق و عشق را در دل ها برای رسیدن به این افتخار بزرگ زنده کند. می فرماید: (مؤمنان رستگار شدند) و به هدف نهایی خود در تمام ابعاد رسیدند (قد افلح المؤمنون).
فلاح دنیوی و اخروی
(افلح) از ماده (فلح و فلاح) در اصل به معنی شکافتن و بریدن است سپس بر هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است. در حقیقت افراد پیروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه برمی دارند و راه خود را به سوی مقصد می شکافند و پیش می روند. البته فلاح و رستگاری معنی وسیعی دارد که هم پیروزی های مادی را شامل می شود و هم معنوی را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.پیروزی و رستگاری دنیوی در آن است که انسان آزاد و سر بلند، عزیز و بی نیاز زندگی کند و این امور جز در سایه ایمان امکان پذیر نیست و رستگاری آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار در میان نعمت های جاویدان در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندی به سر برد. (راغب) در (مفردات) ضمن تشریح این معنی می گوید: فلاح دنیوی در سه چیز خلاصه می شود: بقاء و غنا و عزت و فلاح اخروی در چهار چیز: بقاء بلا فنا، و غنا بلا فقر، و عز بلا ذل و علم بلا جهل: (بقای بدون فنا، بی نیازی بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالی از جهل).
نشانه مؤمنان
سپس به بیان این صفات پرداخته و قبل از هر چیز انگشت روی نماز می گذارد و می گوید: «آن ها کسانی هستند که در نمازشان خاشعند، الذین هم فی صلاتهم خاشعون»، (خاشعون) از ماده (خشوع) به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد. در اینجا قرآن (اقامه صلوة) (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمی شمارد بلکه خشوع در نماز را از ویژگی های آنان می شمارد، اشاره به این که نماز آن ها الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پرورگار در آن ها پیدا می شود که از غیر او جدا می گردند و به او می پیوندند چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می گذارد خود را ذره ای می بینند در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر اقیانوسی بی کران.
← حالت خشوع
...
wikifeqh: خشوع_در_نماز