[ویکی فقه] نقش خدامحوری در زندگی انسان، باعث پایبندی به تکالیف الهی چون نماز، روزه، حج، خمس، زکات، جهاد، توبه و مانند آن دارند. خدا باوران هماره خداوند را در رفتارهای شخصی و اجتماعی خویش در نظر می گیرند و در دایره بایدها و نبایدهای الهی با کمال دقت راه رشد و بالندگی را می پیمایند. مقصد آنها رضا و رضوان الهی است و خداوند، قطب نمای تنظیم کارها و رفتار آنها است.
خدا باوران هماره خداوند را در رفتارهای شخصی و اجتماعی خویش در نظر می گیرند و در دایره بایدها و نبایدهای الهی با کمال دقت راه رشد و بالندگی را می پیمایند. مقصد آنها رضا و رضوان الهی است و خداوند، قطب نمای تنظیم کارها و رفتار آنها است. البته خداباوری به معنی دوری گزیدن از نعمت های الهی و رهبانیت و گوشه گیری نیست. همان گونه که اباحه گری و بی قیدی نیز از جلوه های دین داری و خدا محوری نیست و این هر دو، راه به بی راهه خواهند برد. خدا محوران، همیشه حضور پروردگار را در ژرفای وجود خویش احساس می کنند:دوست نزدیک تر از من به من است ••••••• وینت مشکل که من از وی دورمچه کنم؟ با که توان گفت که او ••••••در کنار من و من مهجورم خداجویان، دل را که حریم امن الهی است، به بیگانگان نمی سپارند، دلی که با یاد خداوند می تپد و با ذکر فراوان آرام می گیرد: «و اذکروا الله کثیرا؛ خدا را بسیار یاد کنید.»آنها با این ارتباط، جان خویش را از آلودگی ها پاک می سازند و در نتیجه، به کمال و سرافرازی می رسند، اینان خوش بینی، مردم دوستی، نیک خواهی و آرامش و آسایش را ارمغان راهشان می سازند و ناگفته پیداست که هرکس به دنبال پالایش و پاک سازی دل و جان خویش نباشد، در خسران و زیان بزرگ خواهد بود، همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید:«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها؛ هر کس نفس خویش را پاک گردانید، به یقین، رستگار شد و هر که آلوده اش ساخت، بی شک بازنده است.»خدا محوران به دورن خویش روشنی می دهند و با یاد خدا، جاده سلامت و سعادت را می پویند و دل آنان لبریز یاد خداست.
سامان یافتن رفتارهای شخصی
خدا باوران در عمل، بندگی را از دل و جان می پذیرند و تکالیف الهی را به انجام می رسانند و نیک می دانند که:تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهارخالدین فیها و ذلک الفوز العظیم. اینها حدود الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ هایی در آورد که از زیر (درختان) آن، نهرها روان است. در آن جاودانند و این، همان کام یابی بزرگ است.انسان های خدامدار، پای بندی عجیب و محکمی به تکالیف الهی چون نماز، روزه، حج، خمس، زکات، جهاد، توبه و مانند آن دارند و اینها را نه از روی تکلف و سختی، بلکه از روی عشق به خالق و سپاس گویی از او، به عنوان هدیه ای الهی برای رشد و تعالی و تکامل خویش به جا می آورند و از انجام دادن آن خشنود می شوند. ایمان و یقین به خدا، در جان خدامحوران حالتی پدید می آورد که رفتارشان را کنترل می کند و آنان را از لغزش و گناه باز می دارد، آنان در حقیقت «الحافظون لحدود الله؛ کسانی هستند که حدود الهی را رعایت می کنند» ایشان بر این باورند که خدا همواره بر کارهای آنان حاضر و ناظر و از ظاهر و باطن آنان آگاه است که: «الم یعلموا ان الله یعلم سرهم و نجواهم؛ آیا نمی دانند خداوند از باطن آنها و سخنان سری ایشان آگاه است.» آنان با علم به این حضور، از دست زدن به گناه و تجاوز به حدود الهی همواره هراسناکند و خود را برای فردا آماده می سازند، روزی که نه مال و نه فرزند، هیچ کدام به کار انسان نمی آید و تنها قلب سلیم و عمل صالح، توشه آخرت است. از این رو، با دقت و وسواس به کارهای خود می پردازند که: «والتنظر نفس ما قدمت لغد؛ و هر نفس بنگرد برای فردا (قیامت) چه عملی پیش می فرستد.»خدامحوران جسم و جان را از ناپاکی ها می آلایند و هرگونه اقدامی را با توجه به پی آمدهای اخروی آن به انجام می رسانند.
وسیله انگاشتن دنیا
سعادت مندی و عاقبت به خیری، هشیاری و برنامه ریزی می طلبد. خدا محور می داند که زندگی دنیا، مرحله دیگری از حیات آدمی است که باید روزی از این مرحله نیز گذر کند. از این رو، دلبستگی به آن را تباه کننده ارزش ها و فضیلت ها می داند و این آیه نورانی را فرا روی خود می نهد که:«ان الذین لایرجون لقاءنا رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانو بها والذین هم عن آیاتنا غافلون، اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون. آنان که به دیدار ما (بازگشت به خداوند) امید و باور ندارند و به زندگی این جهان خشنود شدند و به آن رضایت دادند و کسانی که از نشانه های ما غافلند، اینان جایگاهشان، به سزای آنچه می کردند، آتش دوزخ است.»مولوی چه زیبا سروده است:آب در کشتی، هلاک کشتی است ••••••آب در بیرون کشتی، پشتی است.وی می خواهد بگوید دنیا به منزله آب است که باید به حرکت و سیر کشتی کمک و آن را پشتیبانی کند، نه اینکه خودش هدف و مقصود باشد، که اگر چنین شد، مانند آبی است که داخل کشتی می شود و آن را غرق می کند. دنیا و امکانات آن نیز اگر هدف انسان و زینت چشم و دل او شد، مایه نابودی وی می شود. هدف مومن، آخرت است نه دنیا که «الدنیا مزرعه الاخره» آری، دل بستگی، عشق به دنیا و دنیامداری، سرچشمه دوری از خدا و ایستایی است. البته بهره بردن از دنیا برای رسیدن به ارزش ها و شکوفایی استعداد ها، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه شایسته و ستودنی است.دنیا برای خدامحوران، تنها به منزله وسیله ای برای دست یابی به هدف های معنوی است.
سامان یافتن رفتارهای اجتماعی
...
خدا باوران هماره خداوند را در رفتارهای شخصی و اجتماعی خویش در نظر می گیرند و در دایره بایدها و نبایدهای الهی با کمال دقت راه رشد و بالندگی را می پیمایند. مقصد آنها رضا و رضوان الهی است و خداوند، قطب نمای تنظیم کارها و رفتار آنها است. البته خداباوری به معنی دوری گزیدن از نعمت های الهی و رهبانیت و گوشه گیری نیست. همان گونه که اباحه گری و بی قیدی نیز از جلوه های دین داری و خدا محوری نیست و این هر دو، راه به بی راهه خواهند برد. خدا محوران، همیشه حضور پروردگار را در ژرفای وجود خویش احساس می کنند:دوست نزدیک تر از من به من است ••••••• وینت مشکل که من از وی دورمچه کنم؟ با که توان گفت که او ••••••در کنار من و من مهجورم خداجویان، دل را که حریم امن الهی است، به بیگانگان نمی سپارند، دلی که با یاد خداوند می تپد و با ذکر فراوان آرام می گیرد: «و اذکروا الله کثیرا؛ خدا را بسیار یاد کنید.»آنها با این ارتباط، جان خویش را از آلودگی ها پاک می سازند و در نتیجه، به کمال و سرافرازی می رسند، اینان خوش بینی، مردم دوستی، نیک خواهی و آرامش و آسایش را ارمغان راهشان می سازند و ناگفته پیداست که هرکس به دنبال پالایش و پاک سازی دل و جان خویش نباشد، در خسران و زیان بزرگ خواهد بود، همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید:«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها؛ هر کس نفس خویش را پاک گردانید، به یقین، رستگار شد و هر که آلوده اش ساخت، بی شک بازنده است.»خدا محوران به دورن خویش روشنی می دهند و با یاد خدا، جاده سلامت و سعادت را می پویند و دل آنان لبریز یاد خداست.
سامان یافتن رفتارهای شخصی
خدا باوران در عمل، بندگی را از دل و جان می پذیرند و تکالیف الهی را به انجام می رسانند و نیک می دانند که:تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهارخالدین فیها و ذلک الفوز العظیم. اینها حدود الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ هایی در آورد که از زیر (درختان) آن، نهرها روان است. در آن جاودانند و این، همان کام یابی بزرگ است.انسان های خدامدار، پای بندی عجیب و محکمی به تکالیف الهی چون نماز، روزه، حج، خمس، زکات، جهاد، توبه و مانند آن دارند و اینها را نه از روی تکلف و سختی، بلکه از روی عشق به خالق و سپاس گویی از او، به عنوان هدیه ای الهی برای رشد و تعالی و تکامل خویش به جا می آورند و از انجام دادن آن خشنود می شوند. ایمان و یقین به خدا، در جان خدامحوران حالتی پدید می آورد که رفتارشان را کنترل می کند و آنان را از لغزش و گناه باز می دارد، آنان در حقیقت «الحافظون لحدود الله؛ کسانی هستند که حدود الهی را رعایت می کنند» ایشان بر این باورند که خدا همواره بر کارهای آنان حاضر و ناظر و از ظاهر و باطن آنان آگاه است که: «الم یعلموا ان الله یعلم سرهم و نجواهم؛ آیا نمی دانند خداوند از باطن آنها و سخنان سری ایشان آگاه است.» آنان با علم به این حضور، از دست زدن به گناه و تجاوز به حدود الهی همواره هراسناکند و خود را برای فردا آماده می سازند، روزی که نه مال و نه فرزند، هیچ کدام به کار انسان نمی آید و تنها قلب سلیم و عمل صالح، توشه آخرت است. از این رو، با دقت و وسواس به کارهای خود می پردازند که: «والتنظر نفس ما قدمت لغد؛ و هر نفس بنگرد برای فردا (قیامت) چه عملی پیش می فرستد.»خدامحوران جسم و جان را از ناپاکی ها می آلایند و هرگونه اقدامی را با توجه به پی آمدهای اخروی آن به انجام می رسانند.
وسیله انگاشتن دنیا
سعادت مندی و عاقبت به خیری، هشیاری و برنامه ریزی می طلبد. خدا محور می داند که زندگی دنیا، مرحله دیگری از حیات آدمی است که باید روزی از این مرحله نیز گذر کند. از این رو، دلبستگی به آن را تباه کننده ارزش ها و فضیلت ها می داند و این آیه نورانی را فرا روی خود می نهد که:«ان الذین لایرجون لقاءنا رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانو بها والذین هم عن آیاتنا غافلون، اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون. آنان که به دیدار ما (بازگشت به خداوند) امید و باور ندارند و به زندگی این جهان خشنود شدند و به آن رضایت دادند و کسانی که از نشانه های ما غافلند، اینان جایگاهشان، به سزای آنچه می کردند، آتش دوزخ است.»مولوی چه زیبا سروده است:آب در کشتی، هلاک کشتی است ••••••آب در بیرون کشتی، پشتی است.وی می خواهد بگوید دنیا به منزله آب است که باید به حرکت و سیر کشتی کمک و آن را پشتیبانی کند، نه اینکه خودش هدف و مقصود باشد، که اگر چنین شد، مانند آبی است که داخل کشتی می شود و آن را غرق می کند. دنیا و امکانات آن نیز اگر هدف انسان و زینت چشم و دل او شد، مایه نابودی وی می شود. هدف مومن، آخرت است نه دنیا که «الدنیا مزرعه الاخره» آری، دل بستگی، عشق به دنیا و دنیامداری، سرچشمه دوری از خدا و ایستایی است. البته بهره بردن از دنیا برای رسیدن به ارزش ها و شکوفایی استعداد ها، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه شایسته و ستودنی است.دنیا برای خدامحوران، تنها به منزله وسیله ای برای دست یابی به هدف های معنوی است.
سامان یافتن رفتارهای اجتماعی
...
wikifeqh: خدامحوری