خبوشان
لغت نامه دهخدا
خبوشان. [خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری قوچان و هشتهزار گزی شمال شوسه قوچان بشیروان. این ناحیه در جلگه واقع و هوای آن معتدل و دارای 529 تن سکنه است.مردم آنجا ترک و کرد و فارسی زبانند. آبش از قنات و چشمه ، و محصولاتش غلات و انگور است. اهالی به کشاورزی و مالداری و کرباس بافی گذران میکنند و آنجا نیز راه فرعی بشوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
خبوشان (ولایت). خَبُوشان یا اُسْتُوَا؛ یکی از ولایت های ربع نیشابور خراسان بزرگ، که شهر خوجان یاهمان روستای خبوشان فعلی ( بعدها این شهر به دلیل مهاجرت تبدیل به روستا شده ) ، مرکز آن بوده است، از این ولایت، عالمان و محدثان نامداری برخاسته اند. ولایت خبوشان یا استوا را در جغرافیای امروز، به شهرستان های قوچان، فاروج و حدی از نواحی پیرامون آن، در استان های خراسان رضوی و خراسان شمالی ایران مطابقت داده اند.
خَبُوشان ( خوجان، یا بعدها: قوچان ) ؛ یکی از ولایت های ربع نیشابور خراسان؛ که آن را استوا نیز می نامیدند. اسْتُوا یا آستوا و استو، در لغت؛ به معنی آفتاب گیر است. [ ۱] نام این ولایت؛ در احسن التقاسیم و معجم البدان به صورت أُسْتُوَا[ ۲] [ ۳] و در اللباب ابن اثیر و الانساب سمعانی به صورت أُسْتَوا ضبط شده است. [ ۴] [ ۵]
واژه خبوشان در منابع مختلف، به دو گونه، اعراب گذاری شده است: خَبُوشان و خُبُوشان. در وجه تسمیه قوچان، در منابع، نظریات مختلفی ثبت شده است که از این جمله اند: اشتغال مردم منطقه به دامپروری و ملهم از طایفه قوچ قانولو یا قوچ قوینلو؛ برگرفته از کوچان به زبان کردی ( به معنی کوچ ها ) به خاطر حضور کوچ نشینان در منطقه؛ و … به هر روی؛ در قدیم، عوام مردم و اهالی، این ولایت را خوشان می خوانده اند و همچنین در منابع مختلف به صورت خبوچان، خوچان و خوجان نیز ثبت شده است. بنا به دریافته های پژوهشگران معاصر؛ دگرگونی این واژه، از خبوشان یا خبوچان به قوچان، در اثر تحولات آوایی زبان است، و از دوران سیطره مغولان بر ایران، به صورت «قوچان» درآمده، به کار برده شد و امروز نیز رایج است. نام قوچان در لهجه کنونی مردم قوچان، به صورت «قُچون» تلفظ می شود. [ ۶]
خَبُوشان یا اُسْتُوا، یکی از ولایت های دوازده گانه ربع نیشابور خراسان[ ۲] [ ۷] ؛ مرزهای این ولایت به حدود طوس ( در شرق ) ، نسا ( در شمال ) ، نسا ( در غرب ) و ارغیان ( در جنوب ) می رسیده است. [ ۷] معجم البلدان، این ولایت ( استوا = خبوشان ) را دربرگیرنده ۹۳ روستا ( قریه ) و نام قصبه ( شهر مرکزی آن ) را خبُوشان ( در برخی منابع دیگر: خوجان ) معرفی نموده است. [ ۳]
منابع گوناگون تاریخی و جغرافیایی قدیم برگستردگی و آبادانی ولایت خبوشان، گواهی می دهند. در تاریخ الحاکم؛ از شمار زیاد و بزرگی و آبادانی روستاها و بسیاری منابع و مراتع و مزارع خبوشان، سخن گفته شده[ ۷] ؛ در احسن التقاسیم، به ویژگی های این سرزمین، همچون: بزرگی و وسعت؛ قرار گرفتن در کنار راه نسا؛ حاصلخیزی و پُرغله بودن؛ تامین کننده بیشتر خواربار نیشابور؛ داشتن کشتزارهای دیمی؛ دارای محصول سیر بسیار؛ صادرکننده پوشاک، اشاره شده و از دو شهر آن یاد شده: یکی خوجان؛ که شهر بزرگتر و دارای بازار است و در آن سوی کوه قرار دارد و دیگری دوین ( شیروان ) که از خبوشان کوچک تر است. [ ۲] ابن حوقل در کتاب صورةالارض، از شهر خبوشان در میان دیگر شهرهای ربع نیشابور که عبارتند از: بوزجان، مالن، کواخرز، خایمند، سلومک، سنکان، زوزن، کندر، ترشیز، خان روان، آزادوار، خسروجرد، بهمن آباد، مزینان، سبزوار، دیواره، مهرجان، اسفرایین، ریوند، توس، رایکان، طابران، نوقان و طرقبه یاد کرده است. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفخَبُوشان ( خوجان، یا بعدها: قوچان ) ؛ یکی از ولایت های ربع نیشابور خراسان؛ که آن را استوا نیز می نامیدند. اسْتُوا یا آستوا و استو، در لغت؛ به معنی آفتاب گیر است. [ ۱] نام این ولایت؛ در احسن التقاسیم و معجم البدان به صورت أُسْتُوَا[ ۲] [ ۳] و در اللباب ابن اثیر و الانساب سمعانی به صورت أُسْتَوا ضبط شده است. [ ۴] [ ۵]
واژه خبوشان در منابع مختلف، به دو گونه، اعراب گذاری شده است: خَبُوشان و خُبُوشان. در وجه تسمیه قوچان، در منابع، نظریات مختلفی ثبت شده است که از این جمله اند: اشتغال مردم منطقه به دامپروری و ملهم از طایفه قوچ قانولو یا قوچ قوینلو؛ برگرفته از کوچان به زبان کردی ( به معنی کوچ ها ) به خاطر حضور کوچ نشینان در منطقه؛ و … به هر روی؛ در قدیم، عوام مردم و اهالی، این ولایت را خوشان می خوانده اند و همچنین در منابع مختلف به صورت خبوچان، خوچان و خوجان نیز ثبت شده است. بنا به دریافته های پژوهشگران معاصر؛ دگرگونی این واژه، از خبوشان یا خبوچان به قوچان، در اثر تحولات آوایی زبان است، و از دوران سیطره مغولان بر ایران، به صورت «قوچان» درآمده، به کار برده شد و امروز نیز رایج است. نام قوچان در لهجه کنونی مردم قوچان، به صورت «قُچون» تلفظ می شود. [ ۶]
خَبُوشان یا اُسْتُوا، یکی از ولایت های دوازده گانه ربع نیشابور خراسان[ ۲] [ ۷] ؛ مرزهای این ولایت به حدود طوس ( در شرق ) ، نسا ( در شمال ) ، نسا ( در غرب ) و ارغیان ( در جنوب ) می رسیده است. [ ۷] معجم البلدان، این ولایت ( استوا = خبوشان ) را دربرگیرنده ۹۳ روستا ( قریه ) و نام قصبه ( شهر مرکزی آن ) را خبُوشان ( در برخی منابع دیگر: خوجان ) معرفی نموده است. [ ۳]
منابع گوناگون تاریخی و جغرافیایی قدیم برگستردگی و آبادانی ولایت خبوشان، گواهی می دهند. در تاریخ الحاکم؛ از شمار زیاد و بزرگی و آبادانی روستاها و بسیاری منابع و مراتع و مزارع خبوشان، سخن گفته شده[ ۷] ؛ در احسن التقاسیم، به ویژگی های این سرزمین، همچون: بزرگی و وسعت؛ قرار گرفتن در کنار راه نسا؛ حاصلخیزی و پُرغله بودن؛ تامین کننده بیشتر خواربار نیشابور؛ داشتن کشتزارهای دیمی؛ دارای محصول سیر بسیار؛ صادرکننده پوشاک، اشاره شده و از دو شهر آن یاد شده: یکی خوجان؛ که شهر بزرگتر و دارای بازار است و در آن سوی کوه قرار دارد و دیگری دوین ( شیروان ) که از خبوشان کوچک تر است. [ ۲] ابن حوقل در کتاب صورةالارض، از شهر خبوشان در میان دیگر شهرهای ربع نیشابور که عبارتند از: بوزجان، مالن، کواخرز، خایمند، سلومک، سنکان، زوزن، کندر، ترشیز، خان روان، آزادوار، خسروجرد، بهمن آباد، مزینان، سبزوار، دیواره، مهرجان، اسفرایین، ریوند، توس، رایکان، طابران، نوقان و طرقبه یاد کرده است. [ ۸]
wiki: خبوشان (ولایت)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:قوچان، شهر
wikijoo: خبوشان
پیشنهاد کاربران
خبوشان : شهرستان قوچان
( شهرستان قوچان ) یکی از شهر های استان ( خراسان رضوی ) است .
که این شهرستان در قدیم به ( خبوشان ) معروف بوده است .
( شهرستان قوچان ) یکی از شهر های استان ( خراسان رضوی ) است .
که این شهرستان در قدیم به ( خبوشان ) معروف بوده است .