خانه های خرابه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خانه های خرابه (قرآن). قرآن کریم آیات زیادی به موضوع ویرانی ها اعم از خانه و شهر اخصاص داده آنها را از آیات عبرت انگیز به شمار آورده است.
بسیاری از شهرهای ستمگران با فرو ریختن خانه های آن شهرها و نابود شدن ساکنان آنها ویران شدند."فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطـلة وقصر مشید. چه بسیار شهرها و آبادیهایی که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که (مردمش) ستمگر بودند، بگونه ای که بر سقفهای خود فروریخت! (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها بر روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بی صاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع "
واژه شناسی
قریة خاویة علی عروشها" عبارت است از قریه ای که دیوارهای آن روی سقفهایش ریخته باشد، یعنی به کلی خراب شده باشد. و" بئر معطلة" یعنی چاهی که دیگر کسی از اهل آبادی کنار آن نمی آید تا آب بردارد، چون کسی در آبادی نمانده. و" قصر مشید" یعنی کاخهایی که با گچ ساخته شده باشد، چون کلمه" شید" به معنای گچ است. در آخرین آیه مورد بحث، چگونگی مجازات خدا را که در جمله قبل سر بسته بود به طور گسترده بیان شده است، می فرماید: " چه بسیار شهرها و آبادیها که ما آنها را هلاک کردیم در حالی که ظالم و ستمگر بودند" (فکاین من قریة اهلکناها و هی ظالمة)." آنها بر سقفهای خود فرو ریختند" (فهی خاویة علی عروشها).یعنی شدت حادثه به قدری بود که نخست سقفها فرو ریختند و بعد دیوارها بروی سقفها!." و چه بسیار چاههای پر آبی که صاحبانش نابود و آبهایش در زمین فرو رفته بود و معطل و بی مصرف ماندند، نه کسی از آنها آبی می کشد و نه تشنه ای از آن سیراب می گردد" (و بئر معطلة)." و چه بسیار قصرهای پرشکوه و کاخهای سر به آسمان کشیده و به صورت زیبا گچکاری شده ویران گشتند" و صاحبانش به دیار عدم شتافتند (و قصر مشید)و به این ترتیب هم مساکن پر زرق و برق و مستحکم آنها بی صاحب ماند و هم آبهایی که مایه آبادی زمینهایشان بود.
عبور عزیر بر شهرهای ویران
عزیر علیه السّلام از شهری با خانه های خرابه با سقفهای در هم ریخته شده عبور کرد."او کالذی مر علی قریة وهی خاویة علی عروشها... یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوانهای اهل آن، در هر سو پراکنده بود او با خود) "بنا بر قولی شخص ذکر شده در آیه، «عزیر علیه السلام» بوده و مقصود از «خاویة علی عروشها» خانه هایی است که پایه ها و سقفهای آن در هم ریخته شده بود. آیه اشاره به سرگذشت کسی می کند که در اثنای سفر خود در حالی که بر مرکبی سوار بود و مقداری آشامیدنی و خوراکی همراه داشت از کنار یک آبادی گذشت در حالی که به شکل وحشتناکی در هم ریخته و ویران شده بود و اجساد و استخوانهای پوسیده ساکنان آن به چشم می خورد هنگامی که این منظره وحشت زا را دید گفت چگونه خداوند این مردگان را زنده می کند؟البته این سخن از روی انکار و تردید نبود بلکه از روی تعجب بود زیرا قرائن موجود در آیه نشان می دهد که او یکی از پیامبران ع بوده که در ذیل آیه می خوانیم خداوند با او سخن گفته است و روایات نیز این حقیقت را تایید می کند چنان که بعدا اشاره خواهیم کرد.در این هنگام خداوند جان او را گرفت و یکصد سال بعد او را زنده کرد و از او سؤال نمود چقدر در این بیابان بوده ای؟ او که خیال می کرد مقدار کمی بیشتر در آنجا درنگ نکرده فورا در جواب عرض کرد: یک روز یا کمتر! به او خطاب شد که یکصد سال در اینجا بوده ای اکنون به غذا و آشامیدنی خود نظری بیفکن و ببین چگونه در طول این مدت به فرمان خداوند هیچگونه تغییری در آن پیدا نشده است ولی برای اینکه بدانی یکصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهی به مرکب سواری خود کن و ببین از هم متلاشی و پراکنده شده و مشمول قوانین عادی طبیعت گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه کن و ببین چگونه اجزای پراکنده آن را جمع آوری کرده و زنده می کنیم او هنگامی که این منظره را دید گفت می دانم که خداوند بر هر چیزی توانا است یعنی هم اکنون آرامش خاطر یافتم و مساله رستاخیز مردگان در نظر من شکل حسی به خود گرفت.در باره اینکه او کدامیک از پیامبران بوده احتمالات گوناگونی داده شده است بعضی او را"ارمیا" و بعضی"خضر" دانسته اند ولی مشهور و معروف این است که"عزیر" بوده است و در حدیثی از امام صادق علیه السلام نیز این موضوع تایید شده است
ویرانی خانه های قوم ثمود
...

پیشنهاد کاربران

بپرس