[ویکی فقه] حُکَیم بن جَبَله، از یاران امام علی علیه السلام است.
نسب او به قبیله عبد القیس می رسد و از این رو به عبدی، شهرت یافته است. ابن حزم نسب کامل او را ذکر کرده است. نام پدر حکیم نام پدرش را جبل نیز گفته اند. درک زمان پیامبر ظاهراً پیامبر اکرم صلوات الله علیه را درک کرده است، ولی روایتی که دال بر سماع او از پیامبر صلوات الله علیه باشد، موجود نیست. حکیم در نظر شیخ طوسی طوسی او و برادرش، اشرف، را در زمره اصحاب علی علیه السلام آورده است. شخصیّت حکیم در نظر طبری الف) طبری ، به نقل از سیف بن عمر ضبّی، حکیم را دزدی از بنی عبد القیس معرفی کرده است که همراه با لشکریان اسلام به جنگ می رفت و هنگام غفلت سربازان، از لشکر باز می ماند و در «بلاد فارس» به آزار و اذیت و غارت اهل ذمه می پرداخت تا اینکه مسلمانان و غیرمسلمانان از او به عثمان شکایت بردند و او نیز از عبداللّه بن عامر خواست که حکیم و کسان دیگری چون او را زندانی کند. بدین ترتیب، حکیم دیگر نتوانست از بصره خارج شود. ب) همچنین بنابر قول طبری ، هنگامی که عبداللّه بن سبا، معروف به ابن سوداء (بنیان گذار فرقه سبائیه)، وارد بصره شد، حکیم از جمله کسانی بود که به او پیوست و یاری اش نمود تا اینکه عبداللّه بن عامر، عبداللّه بن سبأ را از بصره اخراج کرد و او نخست به کوفه و سپس به مصر رفت، ولی همچنان با یارانش مکاتبه داشت. نظر تاریخ نگاران در ردّ عبدالله بن سبا و ارتباط حکیم با او طه حسین ، محمود ابوریه و سید مرتضی عسکری در اصلِ وجود عبداللّه بن سبأ، دست کم درباره بسیاری از گزارش های تاریخی درباره او تردید کرده اند. عسکری او را ساخته و پرداخته سیف بن عمر دانسته است. بعید نیست که داستان دزدی و غارت حکیم را نیز او، برای تخریب شخصیت یاران علی علیه السلام، جعل کرده باشد. به ویژه آنکه، حکیم، سرکردگی شورشیان بصره بر ضد عثمان را بر عهده داشت. سرگذشت حکیم سرگذشت حکیم مملو از فراز و نشیب است که در این جا به مواردی از آن ها پرداخته شده است. ← گسیل داشتن حکیم به سند هنگامی که عثمان به خلافت رسید (سال ۲۳) و عبد اللّه بن عامر را به ولایت بصره گماشت، از او خواست تا فردی را به سِند (مرز هند) گسیل دارد و او حکیم را برای این کار برگزید. حکیم مُکران را فتح کرد، ولی نتوانست به سند وارد شود و به بصره بازگشت. ابن عامر نیز او را نزد عثمان فرستاد. وقتی عثمان از او درباره آن دیار پرسید، حکیم از شرایط دشوار آنجا شکایت کرد و عثمان، دیگر به آنجا حمله نکرد. ← جلوگیری حکیم از تأیید روایت جعلی عثمان روز جمعه، عثمان پس از اقامه نماز، بر منبر رفت و خطاب به شورشیان گفت: «اهل مدینه می دانند که پیامبر شما را لعن کرده است.» وقتی محمد بن مَسْلَمه خواست این گفته را تصدیق کند، حکیم، برای پیشگیری از تأیید شدنِ یک روایت جعلی، او را سر جایش نشاند. ← تبعیت حکیم از مالک اشتر پس از آنکه مالک اشتر، که رهبری کوفیان را عهده دار بود، از محاصره خانه عثمان کناره گیری کرد، حکیم بن جبله نیز از این کار منصرف شد و فقط ابن عدیس و یارانش از مصر به حَصر ادامه دادند. با این حال، ابن حزم حکیم را در شمار قاتلان عثمان ذکر کرده است. ← واداشتن زبیر به بیعت با امام علی بعد از کشته شدن عثمان در سال ۳۵، حکیم، زبیر را که از بیعت با امام علی علیه السلام خودداری می کرد، به بیعت واداشت ، به گونه ای که بعداً زبیر ادعا کرد که دزدی از عبدالقیس شمشیر برگردنش گذاشته و او را به بیعت، مجبور کرده. مفید ، این گفته را رد کرده است. ← کسب منصب ریاست نظامیان بصره پس از انتصاب عثمان بن حنیف به ولایت بصره، مسئولیت نظامیان بصره نیز به حکیم بن جبله واگذار شد. ← حمله به سپاه عایشه قبل از جنگ جمل با در سال ۳۶، پیش از آغاز جنگ جمل، عایشه و اطرافیانش از مکه به سمت بصره حرکت کردند و در محلی به نام چاه ابو موسی جمع شدند. وقتی خبر به عثمان بن حنیف رسید، حکیم خواست به سوی آنان برود، ولی عثمان نپذیرفت. سپس، عثمان، عمران بن حصین و ابو الاسود دؤلی را نزد ایشان فرستاد تا از جنگ منصرفشان سازد ولی سودی نبخشید و عثمان بن حنیف، فرمان جنگ را صادر کرد. سپس گروهی به فرماندهی حکیم بن جبله به آنان حمله کردند و سپاه عایشه به مقبره بنی مازن پناه بردند. ← صلح حکیم با خون خواهان عثمان در بصره بنا به گفته بلاذری ، وقتی طلحه و زبیر وارد بصره شدند، از مردم برای خون خواهی عثمان یاری خواستند و عده ای نیز به آنان پیوستند. در این میان، نیروهای آنان و افراد حکیم درگیر شدند و پس از جدالی سخت، دو طرف خواستار صلح شدند تا اینکه امام علی علیه السلام به بصره بیاید. ← حمله به خانه والی بصره و کمک حکیم به وی بعد از این صلح، طلحه و طرفدارانش شبانه به خانه عثمان بن حنیف حمله بردند و نگهبانان بیت المال را کشتند و عثمان بن حنیف را به طرز فجیعی شکنجه دادند. حکیم و جمعی از بنی عبدالقیس به کمک عثمان شتافتند. شهادت حکیم و همراهانش در این درگیری یک پای حکیم قطع شد و او با همان پای مجروح جنگید تا اینکه از فرط خون ریزی بیهوش شد و سُمَیم حدّانی سرش را از تنش جدا کرد. به همراه او هفتاد تن از بنی عبدالقیس و برادرانش و پسرش و مجاشع بن مسعود سلمی، از اصحاب پیامبر، به شهادت رسیدند. اقدام امام علی بعد از شهادت حکیم علی علیه السلام با شنیدن خبر شهادت حکیم بن جبله و شکنجه عثمان بن حنیف، به همراه دوازده هزار نفر به بصره شتافت و شعری نیز در مدح حکیم سرود و از او با لقب رجل صالح یاد کرد. منابع جهت مطالعه • ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. • ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/ ۱۹۶۰). • ابن عبدربّه، العقد الفرید، چاپ عبدالمجید ترحینی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. • ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ علی شیری، قم ۱۳۷۱ش. • ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنی و الأنساب، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۶. • محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره ۱۹۸۰. • احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰. • احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲. • عمرو بن بحر جاحظ، کتاب البُرصان و العُرجان و العُمیان و الحُولان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. • خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، روایة بقی بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. • خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، چاپ شکری فیصل، ویسبادن ۱۴۰۱/۱۹۸۱. • محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری(تاریخ الامم و الملوک)، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷. • محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵. • طه حسین، الفتنة الکبری، قاهره ۱۹۷۵. • مرتضی عسکری، عبداللّه بن سباء و اساطیر اخری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱. • قدامة بن جعفر، الخراج و صناعة الکتابة، چاپ محمد حسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱. • محمد بن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش. • محمد بن محمد مفید، الکافئة فی ابطال توبة الخاطئة، چاپ علی اکبر زمانی نژاد، قم ۱۳۷۱ش.
نسب او به قبیله عبد القیس می رسد و از این رو به عبدی، شهرت یافته است. ابن حزم نسب کامل او را ذکر کرده است. نام پدر حکیم نام پدرش را جبل نیز گفته اند. درک زمان پیامبر ظاهراً پیامبر اکرم صلوات الله علیه را درک کرده است، ولی روایتی که دال بر سماع او از پیامبر صلوات الله علیه باشد، موجود نیست. حکیم در نظر شیخ طوسی طوسی او و برادرش، اشرف، را در زمره اصحاب علی علیه السلام آورده است. شخصیّت حکیم در نظر طبری الف) طبری ، به نقل از سیف بن عمر ضبّی، حکیم را دزدی از بنی عبد القیس معرفی کرده است که همراه با لشکریان اسلام به جنگ می رفت و هنگام غفلت سربازان، از لشکر باز می ماند و در «بلاد فارس» به آزار و اذیت و غارت اهل ذمه می پرداخت تا اینکه مسلمانان و غیرمسلمانان از او به عثمان شکایت بردند و او نیز از عبداللّه بن عامر خواست که حکیم و کسان دیگری چون او را زندانی کند. بدین ترتیب، حکیم دیگر نتوانست از بصره خارج شود. ب) همچنین بنابر قول طبری ، هنگامی که عبداللّه بن سبا، معروف به ابن سوداء (بنیان گذار فرقه سبائیه)، وارد بصره شد، حکیم از جمله کسانی بود که به او پیوست و یاری اش نمود تا اینکه عبداللّه بن عامر، عبداللّه بن سبأ را از بصره اخراج کرد و او نخست به کوفه و سپس به مصر رفت، ولی همچنان با یارانش مکاتبه داشت. نظر تاریخ نگاران در ردّ عبدالله بن سبا و ارتباط حکیم با او طه حسین ، محمود ابوریه و سید مرتضی عسکری در اصلِ وجود عبداللّه بن سبأ، دست کم درباره بسیاری از گزارش های تاریخی درباره او تردید کرده اند. عسکری او را ساخته و پرداخته سیف بن عمر دانسته است. بعید نیست که داستان دزدی و غارت حکیم را نیز او، برای تخریب شخصیت یاران علی علیه السلام، جعل کرده باشد. به ویژه آنکه، حکیم، سرکردگی شورشیان بصره بر ضد عثمان را بر عهده داشت. سرگذشت حکیم سرگذشت حکیم مملو از فراز و نشیب است که در این جا به مواردی از آن ها پرداخته شده است. ← گسیل داشتن حکیم به سند هنگامی که عثمان به خلافت رسید (سال ۲۳) و عبد اللّه بن عامر را به ولایت بصره گماشت، از او خواست تا فردی را به سِند (مرز هند) گسیل دارد و او حکیم را برای این کار برگزید. حکیم مُکران را فتح کرد، ولی نتوانست به سند وارد شود و به بصره بازگشت. ابن عامر نیز او را نزد عثمان فرستاد. وقتی عثمان از او درباره آن دیار پرسید، حکیم از شرایط دشوار آنجا شکایت کرد و عثمان، دیگر به آنجا حمله نکرد. ← جلوگیری حکیم از تأیید روایت جعلی عثمان روز جمعه، عثمان پس از اقامه نماز، بر منبر رفت و خطاب به شورشیان گفت: «اهل مدینه می دانند که پیامبر شما را لعن کرده است.» وقتی محمد بن مَسْلَمه خواست این گفته را تصدیق کند، حکیم، برای پیشگیری از تأیید شدنِ یک روایت جعلی، او را سر جایش نشاند. ← تبعیت حکیم از مالک اشتر پس از آنکه مالک اشتر، که رهبری کوفیان را عهده دار بود، از محاصره خانه عثمان کناره گیری کرد، حکیم بن جبله نیز از این کار منصرف شد و فقط ابن عدیس و یارانش از مصر به حَصر ادامه دادند. با این حال، ابن حزم حکیم را در شمار قاتلان عثمان ذکر کرده است. ← واداشتن زبیر به بیعت با امام علی بعد از کشته شدن عثمان در سال ۳۵، حکیم، زبیر را که از بیعت با امام علی علیه السلام خودداری می کرد، به بیعت واداشت ، به گونه ای که بعداً زبیر ادعا کرد که دزدی از عبدالقیس شمشیر برگردنش گذاشته و او را به بیعت، مجبور کرده. مفید ، این گفته را رد کرده است. ← کسب منصب ریاست نظامیان بصره پس از انتصاب عثمان بن حنیف به ولایت بصره، مسئولیت نظامیان بصره نیز به حکیم بن جبله واگذار شد. ← حمله به سپاه عایشه قبل از جنگ جمل با در سال ۳۶، پیش از آغاز جنگ جمل، عایشه و اطرافیانش از مکه به سمت بصره حرکت کردند و در محلی به نام چاه ابو موسی جمع شدند. وقتی خبر به عثمان بن حنیف رسید، حکیم خواست به سوی آنان برود، ولی عثمان نپذیرفت. سپس، عثمان، عمران بن حصین و ابو الاسود دؤلی را نزد ایشان فرستاد تا از جنگ منصرفشان سازد ولی سودی نبخشید و عثمان بن حنیف، فرمان جنگ را صادر کرد. سپس گروهی به فرماندهی حکیم بن جبله به آنان حمله کردند و سپاه عایشه به مقبره بنی مازن پناه بردند. ← صلح حکیم با خون خواهان عثمان در بصره بنا به گفته بلاذری ، وقتی طلحه و زبیر وارد بصره شدند، از مردم برای خون خواهی عثمان یاری خواستند و عده ای نیز به آنان پیوستند. در این میان، نیروهای آنان و افراد حکیم درگیر شدند و پس از جدالی سخت، دو طرف خواستار صلح شدند تا اینکه امام علی علیه السلام به بصره بیاید. ← حمله به خانه والی بصره و کمک حکیم به وی بعد از این صلح، طلحه و طرفدارانش شبانه به خانه عثمان بن حنیف حمله بردند و نگهبانان بیت المال را کشتند و عثمان بن حنیف را به طرز فجیعی شکنجه دادند. حکیم و جمعی از بنی عبدالقیس به کمک عثمان شتافتند. شهادت حکیم و همراهانش در این درگیری یک پای حکیم قطع شد و او با همان پای مجروح جنگید تا اینکه از فرط خون ریزی بیهوش شد و سُمَیم حدّانی سرش را از تنش جدا کرد. به همراه او هفتاد تن از بنی عبدالقیس و برادرانش و پسرش و مجاشع بن مسعود سلمی، از اصحاب پیامبر، به شهادت رسیدند. اقدام امام علی بعد از شهادت حکیم علی علیه السلام با شنیدن خبر شهادت حکیم بن جبله و شکنجه عثمان بن حنیف، به همراه دوازده هزار نفر به بصره شتافت و شعری نیز در مدح حکیم سرود و از او با لقب رجل صالح یاد کرد. منابع جهت مطالعه • ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. • ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/ ۱۹۶۰). • ابن عبدربّه، العقد الفرید، چاپ عبدالمجید ترحینی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. • ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ علی شیری، قم ۱۳۷۱ش. • ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنی و الأنساب، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۶. • محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره ۱۹۸۰. • احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰. • احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲. • عمرو بن بحر جاحظ، کتاب البُرصان و العُرجان و العُمیان و الحُولان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. • خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، روایة بقی بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. • خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، چاپ شکری فیصل، ویسبادن ۱۴۰۱/۱۹۸۱. • محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری(تاریخ الامم و الملوک)، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷. • محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵. • طه حسین، الفتنة الکبری، قاهره ۱۹۷۵. • مرتضی عسکری، عبداللّه بن سباء و اساطیر اخری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱. • قدامة بن جعفر، الخراج و صناعة الکتابة، چاپ محمد حسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱. • محمد بن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش. • محمد بن محمد مفید، الکافئة فی ابطال توبة الخاطئة، چاپ علی اکبر زمانی نژاد، قم ۱۳۷۱ش.
[ویکی شیعه] حُکَیم بن جَبَله (شهادت در ۳۶ق)، از فرماندهان سپاه امام علی(ع) که زبیر را به بیعت با امام (ع) وادار کرد. وی در جنگ جمل به دست ناکثین به شهادت رسید. علی(ع) در مدحش شعری سرود و به او لقب رجل صالح داد.
نسب حکیم بن جبله، به قبیله عبدالقیس می رسد و از این رو به عبدی شهرت یافته است. نام پدرش را جبل هم گفته اند.
بر اساس برخی منابع، حکیم بن جبله، زمان پیامبر اسلام(ص) را درک کرده است، ولی روایتی از پیامبر نقل نکرده که نشان دهد او پیامبر را دیده یا روایتی از او شنیده است. شیخ طوسی او و برادرش اشرف را در زمره اصحاب امام علی(ع) آورده است.
نسب حکیم بن جبله، به قبیله عبدالقیس می رسد و از این رو به عبدی شهرت یافته است. نام پدرش را جبل هم گفته اند.
بر اساس برخی منابع، حکیم بن جبله، زمان پیامبر اسلام(ص) را درک کرده است، ولی روایتی از پیامبر نقل نکرده که نشان دهد او پیامبر را دیده یا روایتی از او شنیده است. شیخ طوسی او و برادرش اشرف را در زمره اصحاب امام علی(ع) آورده است.
wikishia: حکیم_بن_جبله