[ویکی فقه] گذری کوتاه بر تاریخچه جوامع مختلف در طول قرن ها حاکی از وجود حکومت هر چند به گونه ساده و ابتدایی می باشد. بررسی انواع حکومت ها، حکومت مطلوب و ملاک های مد نظر مساله ای است که صاحب نظران زیادی به ارائه بحث درباره آن پرداخته و می پردازند. نوشته حاضر به ارائه برخی از اصولی ترین نظریات شهید بهشتی در این زمینه می پردازد.
انسان ها همیشه به حالت اجتماعی زندگی کرده و همواره فرد یا دسته ای که اجراکننده مقررات و حافظ نظامات اجتماعی که مستلزم حکومت بر آن ها باشد، بوده اند. کوتاهی دوران هرج و مرج نیز نشان دهنده آن است که جامعه آن را نپسندیده و حکومت مستبد را به آن ترجیح می دهند. نخستین مطالعات منظم درباره حکومت متعلق به دانشمندان یونان باستان است، که شامل سه مورد نخستین می باشد. ۱) حکومت فرد: سقراط آن را به دو نوع حکومت سلطان عادل و سلطان مستبد (اتوکراسی، منارکی یا دیکتاتوری فردی) تقسیم می نماید. ۲) حکومت طبقه خاص: شامل اریستوکراسی (طبقه ممتاز مانند فلاسفه)؛ تیموکراسی (اشراف) و الیگارشی یا پلوتوکراسی (سرمایه داران صاحب نفوذ) است. ۳) حکومت عامه یا دموکراسی: در این نوع حکومت، مناصب اختصاص به فرد یا طبقه خاص نداشته و دارای اصولی است. اصل اول، تعیین هیات حاکمه با اراده مردم و پیروی آنان از خواسته های عمومی است. اصل دوم مساوات عمومی و اصل سوم شامل تامین مصالح عمومی ضمانت شده است. برخی میان شکل حکومت و طرز اداره اجتماع تفاوت گذاشته اند. از نظر آن ها جمهوری و سلطنتی دو شکل حکومت می باشد که ممکن است با دموکراسی یا دیکتاتوری که دو نوع طرز اداره است، توام باشد که البته بعضی اشکال در تامین هدف و اصو ل دموکراسی از بقیه کامل ترند. ۴) تئوکراسی یا حکومت الهی: حکومتی است که از جانب خدا به یک شخص یا گروه خاصی که به عنوان خلیفة الله بر مردم حکومت می نمایند، واگذار شده است. حکومت انبیاء و اوصیا از این زمره اند.
حکومت مطلوب
از دیدگاه شهید بهشتی اساس حکومت مطلوب مراعات مصالح مادی و معنوی، برای همه نسل ها و زمان ها است. از انواع حکومت های مذکور تنها حاکمیت دینی مدعی داشتن این ویژگی ها است که برخلاف سایر حکومت ها که روابط مردم و حکومت مدنظر است، روابط خدا و بندگان مطرح می باشد. تامین مصالح و ضمانت آن، برگزیده بودن حکومت، دخالت اراده مردم در نصب و عزل حکومت و تعیین برنامه از اموری است که خداوند تعیین می نماید. ضامن بودن خدا نیز به این معنی است که از جانب خود، حکومتی بر مردم فرستاده است؛ هر چند هنگام تعیین حکومت، اراده مردم دخیل نبوده اما پس از آن که به اراده خداوند تعیین گردید، بدین معنی نیست که حکومتی مخالف اراده مردم به آنان تحمیل گردد. کسی که از جانب خدا به حکومت منصوب گشته است، مصالح عمومی (مصلحت مادی، معنوی، اخلاقی و دینی کل جامعه بشری در طول زمان ها) را به بهترین وجه ممکن تامین می نماید. هدف از بعثت پیامبران آماده سازی جامعه برای حکومت الهی است. از دیدگاه شهید بهشتی گویاترین نامی که برای نظام سیاسی اسلام (ظاهرا در اینجا مقصود شهید بهشتی از اسلام همان دین حنیف است که خداوند در قرآن از آن با عنوان اسلام یاد نموده است.) می توان انتخاب نمود، «نظام امت و امامت» است که به علت عدم آشنایی توده مردم در زمان انقلاب ایران عناوین «حکومت اسلامی» و «جمهوری اسلامی» برای آن انتخاب شد. در این نظام ناس با امت تفاوت دارد. برپایه اعتقاد به اسلام گروهی با نام امت به وجود می آیند که به لحاظ مبانی عقیدتی و عمل به اسلام نیاز به امامت دارند که از جانب خداوند به پیامبران و سپس امامان معصوم منصوص واگذار شده است. در این نظام صلاح کل مردم جهان مد نظر بوده و امت، حامل این مسؤولیت می باشد. در عصر غیبت و عدم دسترسی مردم به حکومت علم و عدل توسط امام معصوم، شؤون غیر اختصاصی امامت به کسانی که شرایط آن را داشته باشند، منتقل می شود. این شرایط، اکتسابی و در دسترس همه است.
شاخصه های حکومت مطلوب
یک حکومت مطلوب شاخصه هایی دارد که در این مبحث به برخی از آنها اشاره می شود:
← تعیینی بودن پیامبران و امامان
...
انسان ها همیشه به حالت اجتماعی زندگی کرده و همواره فرد یا دسته ای که اجراکننده مقررات و حافظ نظامات اجتماعی که مستلزم حکومت بر آن ها باشد، بوده اند. کوتاهی دوران هرج و مرج نیز نشان دهنده آن است که جامعه آن را نپسندیده و حکومت مستبد را به آن ترجیح می دهند. نخستین مطالعات منظم درباره حکومت متعلق به دانشمندان یونان باستان است، که شامل سه مورد نخستین می باشد. ۱) حکومت فرد: سقراط آن را به دو نوع حکومت سلطان عادل و سلطان مستبد (اتوکراسی، منارکی یا دیکتاتوری فردی) تقسیم می نماید. ۲) حکومت طبقه خاص: شامل اریستوکراسی (طبقه ممتاز مانند فلاسفه)؛ تیموکراسی (اشراف) و الیگارشی یا پلوتوکراسی (سرمایه داران صاحب نفوذ) است. ۳) حکومت عامه یا دموکراسی: در این نوع حکومت، مناصب اختصاص به فرد یا طبقه خاص نداشته و دارای اصولی است. اصل اول، تعیین هیات حاکمه با اراده مردم و پیروی آنان از خواسته های عمومی است. اصل دوم مساوات عمومی و اصل سوم شامل تامین مصالح عمومی ضمانت شده است. برخی میان شکل حکومت و طرز اداره اجتماع تفاوت گذاشته اند. از نظر آن ها جمهوری و سلطنتی دو شکل حکومت می باشد که ممکن است با دموکراسی یا دیکتاتوری که دو نوع طرز اداره است، توام باشد که البته بعضی اشکال در تامین هدف و اصو ل دموکراسی از بقیه کامل ترند. ۴) تئوکراسی یا حکومت الهی: حکومتی است که از جانب خدا به یک شخص یا گروه خاصی که به عنوان خلیفة الله بر مردم حکومت می نمایند، واگذار شده است. حکومت انبیاء و اوصیا از این زمره اند.
حکومت مطلوب
از دیدگاه شهید بهشتی اساس حکومت مطلوب مراعات مصالح مادی و معنوی، برای همه نسل ها و زمان ها است. از انواع حکومت های مذکور تنها حاکمیت دینی مدعی داشتن این ویژگی ها است که برخلاف سایر حکومت ها که روابط مردم و حکومت مدنظر است، روابط خدا و بندگان مطرح می باشد. تامین مصالح و ضمانت آن، برگزیده بودن حکومت، دخالت اراده مردم در نصب و عزل حکومت و تعیین برنامه از اموری است که خداوند تعیین می نماید. ضامن بودن خدا نیز به این معنی است که از جانب خود، حکومتی بر مردم فرستاده است؛ هر چند هنگام تعیین حکومت، اراده مردم دخیل نبوده اما پس از آن که به اراده خداوند تعیین گردید، بدین معنی نیست که حکومتی مخالف اراده مردم به آنان تحمیل گردد. کسی که از جانب خدا به حکومت منصوب گشته است، مصالح عمومی (مصلحت مادی، معنوی، اخلاقی و دینی کل جامعه بشری در طول زمان ها) را به بهترین وجه ممکن تامین می نماید. هدف از بعثت پیامبران آماده سازی جامعه برای حکومت الهی است. از دیدگاه شهید بهشتی گویاترین نامی که برای نظام سیاسی اسلام (ظاهرا در اینجا مقصود شهید بهشتی از اسلام همان دین حنیف است که خداوند در قرآن از آن با عنوان اسلام یاد نموده است.) می توان انتخاب نمود، «نظام امت و امامت» است که به علت عدم آشنایی توده مردم در زمان انقلاب ایران عناوین «حکومت اسلامی» و «جمهوری اسلامی» برای آن انتخاب شد. در این نظام ناس با امت تفاوت دارد. برپایه اعتقاد به اسلام گروهی با نام امت به وجود می آیند که به لحاظ مبانی عقیدتی و عمل به اسلام نیاز به امامت دارند که از جانب خداوند به پیامبران و سپس امامان معصوم منصوص واگذار شده است. در این نظام صلاح کل مردم جهان مد نظر بوده و امت، حامل این مسؤولیت می باشد. در عصر غیبت و عدم دسترسی مردم به حکومت علم و عدل توسط امام معصوم، شؤون غیر اختصاصی امامت به کسانی که شرایط آن را داشته باشند، منتقل می شود. این شرایط، اکتسابی و در دسترس همه است.
شاخصه های حکومت مطلوب
یک حکومت مطلوب شاخصه هایی دارد که در این مبحث به برخی از آنها اشاره می شود:
← تعیینی بودن پیامبران و امامان
...
wikifeqh: حکومت_از_نگاه_شهید_بهشتی