[ویکی فقه] حکمت خدا و امیدواری بندگان (قرآن). آیاتی از قرآن کریم یکی از آثار حکمت خداوند را امیدواری بندگان به خداوند بیان می کند.
حکیمانه بودن افعال خداوند ، زمینه ساز اتکا و امید به او در دشواریها است. "... فصبر جمیل عسی الله ان یاتینی بهم جمیعـا انه هو العلیم الحکیم. ( یعقوب ) گفت: « (هوای) نفس شما، مساله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا که او دانا و حکیم است! "و اینکه فرموده" عسی الله ان یاتینی بهم جمیعا انه هو العلیم الحکیم" صرف اظهار امید است نسبت به بازگشت فرزندان، به اضافه اشاره به اینکه به نظر او یوسف هنوز زنده است، و بهیچ وجه معنای دعا از آن استفاده نمی شود، زیرا اگر این جمله دعا بود مناسب نبود در خاتمه اش بگوید: " انه هو العلیم الحکیم" بلکه مناسب این بود که بگوید: " انه هو السمیع العلیم" و یا بگوید" انه هو الرؤف الرحیم" و یا امثال اینها از عباراتی که در دعاهای منقول در قرآن کریم معهود است. آری تنها اظهار امیدواری است نسبت به ثمره صبر، در حقیقت خواسته است، بگوید: واقعه یوسف که سابقا اتفاق افتاد، و این واقعه که دو تا از فرزندان مرا از من گرفت، بخاطر تسویلات نفس شما بود، ناگزیر من صبر می کنم و امیدوارم خداوند همه فرزندانم را برایم بیاورد، و نعمت خود را هم چنان که وعده داده بر آل یعقوب تمام کند، آری او می داند چه کسی را برگزیند و نعمت خود را بر او تمام کند، و در کار خود حکیم است، و امور را بر مقتضای حکمت بالغه اش تقدیر می کند، بنا بر این دیگر چه معنا دارد که آدمی در مواقع برخورد بلایا و محنت ها مضطرب شود، و به جزع و فزع درآید و یا از روح و رحمت خدا مایوس گردد؟! دو اسم" علیم" و" حکیم" همان دو اسمی است که یعقوب در روز نخست در وقتی که یوسف رؤیای خود را نقل می کرد به زبان آورد، و در آخر هم یوسف در موقعی که پدر و مادر را بر تخت سلطنت نشاند و همگی در برابرش به سجده افتادند به زبان می آورد و می گوید: " یا ابت هذا تاویل رءیای... هو العلیم الحکیم".
حکیمانه بودن افعال خداوند ، زمینه ساز اتکا و امید به او در دشواریها است. "... فصبر جمیل عسی الله ان یاتینی بهم جمیعـا انه هو العلیم الحکیم. ( یعقوب ) گفت: « (هوای) نفس شما، مساله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا که او دانا و حکیم است! "و اینکه فرموده" عسی الله ان یاتینی بهم جمیعا انه هو العلیم الحکیم" صرف اظهار امید است نسبت به بازگشت فرزندان، به اضافه اشاره به اینکه به نظر او یوسف هنوز زنده است، و بهیچ وجه معنای دعا از آن استفاده نمی شود، زیرا اگر این جمله دعا بود مناسب نبود در خاتمه اش بگوید: " انه هو العلیم الحکیم" بلکه مناسب این بود که بگوید: " انه هو السمیع العلیم" و یا بگوید" انه هو الرؤف الرحیم" و یا امثال اینها از عباراتی که در دعاهای منقول در قرآن کریم معهود است. آری تنها اظهار امیدواری است نسبت به ثمره صبر، در حقیقت خواسته است، بگوید: واقعه یوسف که سابقا اتفاق افتاد، و این واقعه که دو تا از فرزندان مرا از من گرفت، بخاطر تسویلات نفس شما بود، ناگزیر من صبر می کنم و امیدوارم خداوند همه فرزندانم را برایم بیاورد، و نعمت خود را هم چنان که وعده داده بر آل یعقوب تمام کند، آری او می داند چه کسی را برگزیند و نعمت خود را بر او تمام کند، و در کار خود حکیم است، و امور را بر مقتضای حکمت بالغه اش تقدیر می کند، بنا بر این دیگر چه معنا دارد که آدمی در مواقع برخورد بلایا و محنت ها مضطرب شود، و به جزع و فزع درآید و یا از روح و رحمت خدا مایوس گردد؟! دو اسم" علیم" و" حکیم" همان دو اسمی است که یعقوب در روز نخست در وقتی که یوسف رؤیای خود را نقل می کرد به زبان آورد، و در آخر هم یوسف در موقعی که پدر و مادر را بر تخت سلطنت نشاند و همگی در برابرش به سجده افتادند به زبان می آورد و می گوید: " یا ابت هذا تاویل رءیای... هو العلیم الحکیم".
wikifeqh: حکمت_خدا_و_امیدواری_بندگان_(قرآن)