حکمت حوادث

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حوادث طبیعی دارای حکمت است. امتحان انسان ها، دوری از غفلت، کفاره گناهان، از جمله حکمت حوادث طبیعی به شمار می آید.
براساس نظام علت و معلول که بر عالم و جهان هستی حاکم است، هرکس زمینه های لازم برای رویارویی با حوادث و بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل و... را فراهم نکند، آسیب پذیر و دست خوش چنین حوادث ناگواری می شود.برخی بلاها و حوادث، ساخته و پرداخته دست خود انسان هاست و چنین حوادثی لازمه طبیعت بوده و زمینه خسارات و زیان آن را خود انسان ها فراهم می کنند. به عنوان مثال:اگر در منطقه ای یا شهری بر اثر حوادث طبیعی و سستی پوسته و جداره کره خاکی، زمین می لرزد و از بخش هایی از آن منطقه و شهر خسارات مالی و جانی زیادی می گیرد، بر اثر عدم استحکام ساختمان های مسکونی و غیر استاندارد بودن آنهاست؛ چون براساس نظم و نظر کارشناسان ساخته نشده اند و در برابر حوادث طبیعی مقاومت ندارند؛ ولی اگر مردم کارهای خود را براساس نظم و به بهترین صورت انجام دهند و ساختمان هایی را که می سازند، براساس معیارهای قانونی و استاندارد باشد، به طور قطع یا گرفتار حوادث طبیعی نمی شوند یا دست کم خسارات به میزان قابل توجهی کم تر خواهد بود.بنابراین در این صورت و این گونه موارد، به خداوند متعال ربطی ندارد؛ چون او عادل و مهربان است و به کسی ظلم نمی کند؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «اِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ اَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ خداوند هیچ بر مردم ستم نمی کند؛ ولی این مردم هستند که بر خویشتن ستم می کنند».
فلسفه حوادث طبیعی
در اینجا به برخی از حکمت های حوادث طبیعی اشاره می کنیم:
آزمایش انسان
براساس آیات قرآن مجید، اجل دو گونه است:۱. اجل مسمی (حتمی)؛۲. اجل معلق (غیر حتمی).«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضَی اَجَلًا وَاَجَلٌ مُّسمًّی عِندَهُ...؛ اوست که شما را از گل آفرید، سپس (برای زندگی شما) مدتی تعیین کرد و مدت معین (عمر هر انسانی) نزد اوست».اجل مسمی و حتمی همان پایان استعداد جسم انسان برای بقاست و با فرا رسیدن آن همه چیز به فرمان خداوند پایان می گیرد.اجل معلق و غیر حتمی نیز با دگرگونی شرایط دگرگون می شود مثلاً اگر انسان درون ساختمان های غیر استاندار و سست زندگی بکند و یا در مکانی که در معرض حوادث طبیعی است ساختمان بنا کند و ... دچار حوادث می شود. در حالی که اگر معیارهای اصولی ساختمان را رعایت می کرد، دچار چنین حوادث ناگواری نمی شد و سال ها می توانست زندگی کند.بنابراین اگر اجل معلق و مسمّی را از هم جدا کنیم، بسیاری از مسائل درباره قضا و قدر و ... حل خواهد شد.
نتیجه بحث
...

پیشنهاد کاربران

بپرس