[ویکی فقه] حکم شهدا (قرآن). شهادت، پایان زندگی نیست، آغاز حیات است و شهدا نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.
جایز نبودن مرده پنداشتن شهدای راه خدا: • «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموت بل احیاء ولـکن لا تشعرون؛ و به کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه (ارواح آنها در عالم برزخ به نحو استقلال یا به حلول در قالب مثالی) زنده اند و لکن شما درنمی یابید.» خداوند متعال در این آیه سخن از حیات جاویدان شهیدان می گوید؛ نخست می فرماید: هرگز به آنها که در راه خدا کشته می شوند و شربت شهادت می نوشند مرده مگویید (و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات). سپس برای تاکید بیشتر اضافه می کند: بلکه آنها زندگانند، اما شما درک نمی کنید! (بل احیاء و لکن لا تشعرون). اصولا در هر نهضتی گروهی راحت طلب و ترسو خود را کنار می کشند و علاوه بر اینکه خودشان کاری انجام نمی دهند سعی در دل سرد کردن دیگران دارند همین که حادثه ناگواری رخ می دهد، اظهار تاسف می کنند و آن را دلیل بر بی نتیجه بودن آن قیام می پندارند، غافل از اینکه هیچ هدف مقدس و گران بهایی بدون دادن قربانی یا قربانی ها بدست نیامده و این یکی از سنن این جهان است. قرآن کریم کرارا از این دسته سخن به میان آورده و آنها را سخت سرزنش می کند. گروهی از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هر گاه کسی از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل می آمد می گفتند فلانی مرد! و با اظهار تاسف از مردنش، دیگران را مضطرب می ساختند. خداوند در پاسخ این گفته های مسموم پرده از روی یک حقیقت بزرگ بر می دارد و با صراحت می گوید: شما حق ندارید کسانی را که در راه خدا جان می دهند مرده بخوانید آنها زنده اند،زنده جاویدان، و از روزی های معنوی در پیشگاه خدا بهره می گیرند، با یکدیگر سخن می گویند، و از سرنوشت پربارشان کاملا خشنودند، اما شما که در چهار دیواری محدود عالم ماده محبوس و زندانی هستید این حقایق را نمی توانید درک کنید.
زندگان جاوید
• «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتـا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ و هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.» بعضی از مفسران معتقدند که آیات فوق در باره شهدای احد نازل شده و بعضی دیگر در باره شهدای بدر می دانند، ولی حق این است که پیوند این آیات با آیات گذشته نشان می دهد، بعد از حادثه احد نازل شده است. اما مضمون و محتوای آیات تعمیم دارد و همه شهدا حتی شهدای بدر را که چهارده نفر بودند شامل می شود و لذا در حدیثی از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: آیات در باره شهدای احد و بدر هر دو نازل شده است. ابن مسعود از پیامبر اکرم نقل می کند که خداوند به ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزویی دارید؟ آنها گفتند: پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزویی می توانیم داشته باشیم، که غرق نعمت های جاویدان توایم و در سایه عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضای ما این است که بار دیگر به جهان برگردیم و مجددا در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود: فرمان تخلف ناپذیر من این است که کسی دو باره به دنیا بازنگردد، عرض کردند: حالا که چنین است تقاضای ما این است که سلام ما را به پیامبر برسانی و به بازماندگان مان، حال ما را بگویی و از وضع ما به آنها بشارت دهی که هیچگونه نگران نباشند در این هنگام آیات فوق نازل شد. منظور از حیات و زندگی در اینجا همان حیات و زندگی برزخی است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگی جسمانی و مادی، گرچه زندگی برزخی، اختصاصی به شهیدان ندارد، بسیاری دیگر از مردم نیز دارای حیات برزخی هستند ولی از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالی و آمیخته با انواع نعمت های معنوی است و بعلاوه موضوع سخن، در آیه آنها هستند تنها نام از آنها برده شده است. آنها به قدری غرق مواهب حیات معنوی هستند که گویا زندگی سایر برزخیان در مقابل آنها چیزی نیست.
چگونگی حیات شهیدان
در اینکه حیات و زندگی شهیدان چگونه است؛ در میان مفسران گفتگو است؛۱- بدون شک ظاهر آیه این است که آنها دارای یک نوع حیات برزخی و روحانی هستند چرا که جسم شان از هم متلاشی شده و به گفته امام صادق (علیه السّلام) آن حیات با بدنی است مثالی. (بدن مجرد از ماده معمولی و همگون این بدن)۲- بعضی از مفسران این زندگی را به عنوان یک حیات غیبی و مخصوص به شهداء دانسته اند و گفته اند ما توضیح بیشتری در باره چگونگی این زندگی و طرز استفاده از آن را در اختیار نداریم. ۳- بعضی دیگر حیات را در اینجا به معنی هدایت، و مرگ را به معنی گمراهی دانسته اند، و گفته اند معنی آیه این است که هر کس کشته شد نگوئید گمراه است، بلکه او هدایت شده است.۴- بعضی دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندن نام آنها و مکتب آنها می دانند. ولی با توجه به آنچه در تفسیر آیه اول و دوم گفتیم روشن می شود که هیچیک از این احتمالات قابل قبول نیست، نه لزومی دارد که آیه را به معانی مجازی تفسیر کنیم و نه مساله حیات برزخی را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان دارای حیات روحانی و برزخی هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمت های او می باشند.
جایز نبودن مرده پنداشتن شهدای راه خدا: • «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموت بل احیاء ولـکن لا تشعرون؛ و به کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه (ارواح آنها در عالم برزخ به نحو استقلال یا به حلول در قالب مثالی) زنده اند و لکن شما درنمی یابید.» خداوند متعال در این آیه سخن از حیات جاویدان شهیدان می گوید؛ نخست می فرماید: هرگز به آنها که در راه خدا کشته می شوند و شربت شهادت می نوشند مرده مگویید (و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات). سپس برای تاکید بیشتر اضافه می کند: بلکه آنها زندگانند، اما شما درک نمی کنید! (بل احیاء و لکن لا تشعرون). اصولا در هر نهضتی گروهی راحت طلب و ترسو خود را کنار می کشند و علاوه بر اینکه خودشان کاری انجام نمی دهند سعی در دل سرد کردن دیگران دارند همین که حادثه ناگواری رخ می دهد، اظهار تاسف می کنند و آن را دلیل بر بی نتیجه بودن آن قیام می پندارند، غافل از اینکه هیچ هدف مقدس و گران بهایی بدون دادن قربانی یا قربانی ها بدست نیامده و این یکی از سنن این جهان است. قرآن کریم کرارا از این دسته سخن به میان آورده و آنها را سخت سرزنش می کند. گروهی از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هر گاه کسی از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل می آمد می گفتند فلانی مرد! و با اظهار تاسف از مردنش، دیگران را مضطرب می ساختند. خداوند در پاسخ این گفته های مسموم پرده از روی یک حقیقت بزرگ بر می دارد و با صراحت می گوید: شما حق ندارید کسانی را که در راه خدا جان می دهند مرده بخوانید آنها زنده اند،زنده جاویدان، و از روزی های معنوی در پیشگاه خدا بهره می گیرند، با یکدیگر سخن می گویند، و از سرنوشت پربارشان کاملا خشنودند، اما شما که در چهار دیواری محدود عالم ماده محبوس و زندانی هستید این حقایق را نمی توانید درک کنید.
زندگان جاوید
• «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتـا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ و هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.» بعضی از مفسران معتقدند که آیات فوق در باره شهدای احد نازل شده و بعضی دیگر در باره شهدای بدر می دانند، ولی حق این است که پیوند این آیات با آیات گذشته نشان می دهد، بعد از حادثه احد نازل شده است. اما مضمون و محتوای آیات تعمیم دارد و همه شهدا حتی شهدای بدر را که چهارده نفر بودند شامل می شود و لذا در حدیثی از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: آیات در باره شهدای احد و بدر هر دو نازل شده است. ابن مسعود از پیامبر اکرم نقل می کند که خداوند به ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزویی دارید؟ آنها گفتند: پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزویی می توانیم داشته باشیم، که غرق نعمت های جاویدان توایم و در سایه عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضای ما این است که بار دیگر به جهان برگردیم و مجددا در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود: فرمان تخلف ناپذیر من این است که کسی دو باره به دنیا بازنگردد، عرض کردند: حالا که چنین است تقاضای ما این است که سلام ما را به پیامبر برسانی و به بازماندگان مان، حال ما را بگویی و از وضع ما به آنها بشارت دهی که هیچگونه نگران نباشند در این هنگام آیات فوق نازل شد. منظور از حیات و زندگی در اینجا همان حیات و زندگی برزخی است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگی جسمانی و مادی، گرچه زندگی برزخی، اختصاصی به شهیدان ندارد، بسیاری دیگر از مردم نیز دارای حیات برزخی هستند ولی از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالی و آمیخته با انواع نعمت های معنوی است و بعلاوه موضوع سخن، در آیه آنها هستند تنها نام از آنها برده شده است. آنها به قدری غرق مواهب حیات معنوی هستند که گویا زندگی سایر برزخیان در مقابل آنها چیزی نیست.
چگونگی حیات شهیدان
در اینکه حیات و زندگی شهیدان چگونه است؛ در میان مفسران گفتگو است؛۱- بدون شک ظاهر آیه این است که آنها دارای یک نوع حیات برزخی و روحانی هستند چرا که جسم شان از هم متلاشی شده و به گفته امام صادق (علیه السّلام) آن حیات با بدنی است مثالی. (بدن مجرد از ماده معمولی و همگون این بدن)۲- بعضی از مفسران این زندگی را به عنوان یک حیات غیبی و مخصوص به شهداء دانسته اند و گفته اند ما توضیح بیشتری در باره چگونگی این زندگی و طرز استفاده از آن را در اختیار نداریم. ۳- بعضی دیگر حیات را در اینجا به معنی هدایت، و مرگ را به معنی گمراهی دانسته اند، و گفته اند معنی آیه این است که هر کس کشته شد نگوئید گمراه است، بلکه او هدایت شده است.۴- بعضی دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندن نام آنها و مکتب آنها می دانند. ولی با توجه به آنچه در تفسیر آیه اول و دوم گفتیم روشن می شود که هیچیک از این احتمالات قابل قبول نیست، نه لزومی دارد که آیه را به معانی مجازی تفسیر کنیم و نه مساله حیات برزخی را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان دارای حیات روحانی و برزخی هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمت های او می باشند.
wikifeqh: حکم_شهدا_(قرآن)