[ویکی فقه] شترنگ، با (گاف)، فارسی و بر وزن و معنای شطرنج، بازی است معروف و مشهور، ساخته حکیم داهر هندی، یا پسر او می باشد. شطرنج بازی فکری است که در آن به وسیله مهره هایی به نام: شاه، وزیر، اسب، رخ، فیل، پیاده یا بیدق، روی صفحه هشت در هشت چهار خانه ای حرکت می کنند.
برخی این واژه را مرکب از (شت) و (رنگ) دانسته اند، یعنی شش رنگ. برای (شت) دو معنی ذکر کرده اند:۱. (شَتْ) به فتح اول و سکون ثانی، مخفف (شتل) زری باشد که در آخر قمار ، به حاضران بدهند.۲. لفظی است فارسی، ترجمه لفظی که در عربی (حضرت) گویند. برای (رنگ) نیز، سی و سه معنی ذکر کرده اند که از جمله آن، قمار و حاصل قمار است.گفته اند: (شت) واژه ای است هندی.به معنای (حضرت) در نوشته های قدیم فارسی نیامده و در فرهنگ جهانگیری که در هند نوشته شده نیز به این معنی نیامده است.در همه فرهنگها (شت) مخفف (شتل) مصطلح در قمار یاد شده است.
تاریخچه
(بعضی از دانایان هند، گویند: مرگ بر کشور هند، فزونی یافت دانشمند ان مردند و حکومت ، ناتوان شد مرد خردمندی، به نام (قفلان)، نزد پادشاه رفت و گفت: (انسان ها جزئی از حیوانات هستند و حیوانات کوچک و ناچیزترند از آن که خالقی امور آن ها را تدبیر کند، بلکه امور آن ها، به فلک مربوط است.) پادشاه از او خواست، تا تصویر و دلیل این سخن را بیاورد.وی، ( نرد ) را طراحی کرد که بر اساس گردش زمان، که یک سال است، مطابق با دوازده ماه در دوازده برج و سی روز درسی درجه و ایّام هفته و سیّارات هفتگانه ساخته شده است.برای این ( بازی )، تخته ای قرار داد شبیه سال و در آن، ۲۴ خانه در نظر گرفت، به عدد ساعات شب و روز که در هر طرف دوازده خانه می باشد و در آن خانه ها سی نگهبان، قرار دارد، تشبیه به قرار گرفتن روزها در برج ها و دو مهره، تشبیه به شب و روز، که شش جهت دارد.عدد شش، کامل ترین عدد است که نصف و یک سوم و یک ششم دارد.و در هرمهره، نقطه هایی تعبیه کرد که چگونگی قرار گرفتن این مهره بر روی تخته، وضعیت بازی را تعیین می کند.وقتی (قفلان)، این بازی را اختراع کرد و به شاه ارائه داد، وی خوشحال شد.و امور اهل هند ، به گونه ای گذشت که گویی، گردش ایّام و افلاک، آن را تعیین و تدبیر می کنند و آدمی در سرنوشت خود، دخالتی ندارد.زمان به همین منوال گذشت و مردم، امورشان را مربوط به فلک می دانستند، تا (بلهیت) زمام کشور را به دست گرفت.وی، از چنین شیوه ای، خوشش نیامد.پرسید: از دین (برهمن) کسی باقی مانده است؟مردم، شخصی را که دین و خرد داشت، به وی معرفی کردند و (بلهیت) او را خواست و موضوع را در میان گذاشت. او گفت: من دلیلی ارائه می دهم که به وسیله آن، خردمند و ناتوان و دانا و جاهل و...شناخته شوند. وی، شطرنج را ساخت که در فارسی، هشت رنج گویند هشت یعنی ثمانیه و رنج یعنی صفحه.این صفحه را هشت در هشت قرار داد که حاصل ضرب آن ها، شصت و چهار خانه می شود.و جمعاً، سی و دو مهره قرار داد، که بین دو رنگ تقسیم می شوند و شانزده را بر شش صورت تقسیم کرد: شاه و وزیر (در هرکدام یک عدد) دو رأس فیل، دو عدد رخ، دو رأس اسب و دیگر سربازان.حکیم گفت: چیزی ارجمندتر از جنگ نیست؛ چرا که در جنگ ، برتری صاحب اراده و خردمند و...دانسته می شود.پادشاه، بسیار خوشحال شد و مردم را جمع کرد و گفت: در جهان ، اندیشمند و عاقل تر از انسان نیست و جهان، بر مدار انسان می چرخد.خداوند ، فلک و آنچه در آن است، برای انسان آفریده است.انسان، مالک همه چیز و همه در تصرف انسان هستند و برتری انسان ها بر یکدیگر، به دانایی و عقل است. )
← دیدگاه بزرگان
در بازی شطرنج، دو نفر، با سی و دو مهره، برای هرکدام ۱۶ مهره، بر روی صفحه ای به شکل مربع و منقسم بر شصت و چهار مربع کوچک بر طبق قواعد مقرر، به هماوردی می پردازند.ردیف خانه های افقی، (سطر) و عمودی (ستون) و قطر، همان قطر نامیده می شوند.بازی شطرنج، مقرراتی دارد که امروز، در بیش تر ممالک، مقررات موضوعه فدراسیون بین المللی پیروی می شود.بازی، با زدن مهره رقیب و بر جای آن نشستن، انجام می شود.مهره ها، هشت سوار، شامل: یک شاه، یک وزیر، دو فیل، دو اسب و دو رخ و هشت پیاده می باشند.رخ، به هریک از امتداد (سطر)، یا (ستون)، تا آن جا که مهره ای نباشد، می تواند، پیش برود.فیل، در امتداد (قطر) خانه هایی که در آن قرار دارد می تواند برود.وزیر، قوی ترین مهره است در امتداد (سطر) و (ستون) و (قطر) می تواند برود.اسب، دو خانه در امتداد (ستون) می رود و در صورت نبودن مانع، در اولین خانه سمت راست، یا چپ می نشیند و یا دو خانه در امتداد (سطر) می رود و سپس در بالا و یا پایین می نشیند.پیاده، فقط جلو و آن هم یک خانه می رود. بازی شطرنج، تکیه بر فکر و اراده دارد.در بازی شطرنج، توانایی فکری افراد ارزیابی می شود.زیرا شطرنج باز، باید حرکت ها و توانایی های بالفعل و بالقوه خود و رقیب را ارزیابی و پیش بینی کند.هرچه این ارزیابی، دقیق تر باشد، در بازی برنده تر است.شطرنج، درست در مقابل ( نرد ) قرار دارد. (نرد)، متکی بر (جبر) و به اصطلاح عامیانه، متکی بر ( شانس ) است و برد و باخت، در اختیار بازی کننده نیست.بدین خاطر (نرد) به مسابقات بین المللی راه نیافت ولی شطرنج چون متکی بر فکر بازی کننده بود، به مسابقات بین المللی راه یافت.در این مسابقات هم، واضح است که برد و باختی وجود ندارد و به کسانی در مسابقه پیروز می شوند، جوایزی از طرف برگذارکنندگان تعلق می گیرد مثل سایر ورزش ها و مسابقات.
حکم
...
برخی این واژه را مرکب از (شت) و (رنگ) دانسته اند، یعنی شش رنگ. برای (شت) دو معنی ذکر کرده اند:۱. (شَتْ) به فتح اول و سکون ثانی، مخفف (شتل) زری باشد که در آخر قمار ، به حاضران بدهند.۲. لفظی است فارسی، ترجمه لفظی که در عربی (حضرت) گویند. برای (رنگ) نیز، سی و سه معنی ذکر کرده اند که از جمله آن، قمار و حاصل قمار است.گفته اند: (شت) واژه ای است هندی.به معنای (حضرت) در نوشته های قدیم فارسی نیامده و در فرهنگ جهانگیری که در هند نوشته شده نیز به این معنی نیامده است.در همه فرهنگها (شت) مخفف (شتل) مصطلح در قمار یاد شده است.
تاریخچه
(بعضی از دانایان هند، گویند: مرگ بر کشور هند، فزونی یافت دانشمند ان مردند و حکومت ، ناتوان شد مرد خردمندی، به نام (قفلان)، نزد پادشاه رفت و گفت: (انسان ها جزئی از حیوانات هستند و حیوانات کوچک و ناچیزترند از آن که خالقی امور آن ها را تدبیر کند، بلکه امور آن ها، به فلک مربوط است.) پادشاه از او خواست، تا تصویر و دلیل این سخن را بیاورد.وی، ( نرد ) را طراحی کرد که بر اساس گردش زمان، که یک سال است، مطابق با دوازده ماه در دوازده برج و سی روز درسی درجه و ایّام هفته و سیّارات هفتگانه ساخته شده است.برای این ( بازی )، تخته ای قرار داد شبیه سال و در آن، ۲۴ خانه در نظر گرفت، به عدد ساعات شب و روز که در هر طرف دوازده خانه می باشد و در آن خانه ها سی نگهبان، قرار دارد، تشبیه به قرار گرفتن روزها در برج ها و دو مهره، تشبیه به شب و روز، که شش جهت دارد.عدد شش، کامل ترین عدد است که نصف و یک سوم و یک ششم دارد.و در هرمهره، نقطه هایی تعبیه کرد که چگونگی قرار گرفتن این مهره بر روی تخته، وضعیت بازی را تعیین می کند.وقتی (قفلان)، این بازی را اختراع کرد و به شاه ارائه داد، وی خوشحال شد.و امور اهل هند ، به گونه ای گذشت که گویی، گردش ایّام و افلاک، آن را تعیین و تدبیر می کنند و آدمی در سرنوشت خود، دخالتی ندارد.زمان به همین منوال گذشت و مردم، امورشان را مربوط به فلک می دانستند، تا (بلهیت) زمام کشور را به دست گرفت.وی، از چنین شیوه ای، خوشش نیامد.پرسید: از دین (برهمن) کسی باقی مانده است؟مردم، شخصی را که دین و خرد داشت، به وی معرفی کردند و (بلهیت) او را خواست و موضوع را در میان گذاشت. او گفت: من دلیلی ارائه می دهم که به وسیله آن، خردمند و ناتوان و دانا و جاهل و...شناخته شوند. وی، شطرنج را ساخت که در فارسی، هشت رنج گویند هشت یعنی ثمانیه و رنج یعنی صفحه.این صفحه را هشت در هشت قرار داد که حاصل ضرب آن ها، شصت و چهار خانه می شود.و جمعاً، سی و دو مهره قرار داد، که بین دو رنگ تقسیم می شوند و شانزده را بر شش صورت تقسیم کرد: شاه و وزیر (در هرکدام یک عدد) دو رأس فیل، دو عدد رخ، دو رأس اسب و دیگر سربازان.حکیم گفت: چیزی ارجمندتر از جنگ نیست؛ چرا که در جنگ ، برتری صاحب اراده و خردمند و...دانسته می شود.پادشاه، بسیار خوشحال شد و مردم را جمع کرد و گفت: در جهان ، اندیشمند و عاقل تر از انسان نیست و جهان، بر مدار انسان می چرخد.خداوند ، فلک و آنچه در آن است، برای انسان آفریده است.انسان، مالک همه چیز و همه در تصرف انسان هستند و برتری انسان ها بر یکدیگر، به دانایی و عقل است. )
← دیدگاه بزرگان
در بازی شطرنج، دو نفر، با سی و دو مهره، برای هرکدام ۱۶ مهره، بر روی صفحه ای به شکل مربع و منقسم بر شصت و چهار مربع کوچک بر طبق قواعد مقرر، به هماوردی می پردازند.ردیف خانه های افقی، (سطر) و عمودی (ستون) و قطر، همان قطر نامیده می شوند.بازی شطرنج، مقرراتی دارد که امروز، در بیش تر ممالک، مقررات موضوعه فدراسیون بین المللی پیروی می شود.بازی، با زدن مهره رقیب و بر جای آن نشستن، انجام می شود.مهره ها، هشت سوار، شامل: یک شاه، یک وزیر، دو فیل، دو اسب و دو رخ و هشت پیاده می باشند.رخ، به هریک از امتداد (سطر)، یا (ستون)، تا آن جا که مهره ای نباشد، می تواند، پیش برود.فیل، در امتداد (قطر) خانه هایی که در آن قرار دارد می تواند برود.وزیر، قوی ترین مهره است در امتداد (سطر) و (ستون) و (قطر) می تواند برود.اسب، دو خانه در امتداد (ستون) می رود و در صورت نبودن مانع، در اولین خانه سمت راست، یا چپ می نشیند و یا دو خانه در امتداد (سطر) می رود و سپس در بالا و یا پایین می نشیند.پیاده، فقط جلو و آن هم یک خانه می رود. بازی شطرنج، تکیه بر فکر و اراده دارد.در بازی شطرنج، توانایی فکری افراد ارزیابی می شود.زیرا شطرنج باز، باید حرکت ها و توانایی های بالفعل و بالقوه خود و رقیب را ارزیابی و پیش بینی کند.هرچه این ارزیابی، دقیق تر باشد، در بازی برنده تر است.شطرنج، درست در مقابل ( نرد ) قرار دارد. (نرد)، متکی بر (جبر) و به اصطلاح عامیانه، متکی بر ( شانس ) است و برد و باخت، در اختیار بازی کننده نیست.بدین خاطر (نرد) به مسابقات بین المللی راه نیافت ولی شطرنج چون متکی بر فکر بازی کننده بود، به مسابقات بین المللی راه یافت.در این مسابقات هم، واضح است که برد و باختی وجود ندارد و به کسانی در مسابقه پیروز می شوند، جوایزی از طرف برگذارکنندگان تعلق می گیرد مثل سایر ورزش ها و مسابقات.
حکم
...
wikifeqh: حکم_شطرنج
[ویکی فقه] حکم شطرنج (قرآن). بر اساس آیات قرآن کریم بازی با آلات قمار مانند شطرنج بدلیل مضرات زیاد و پلیدی آن عمل، ممنوع است.
حرمت شطرنج، به علت برتری مضرات:• «یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما.. از تو درباره شراب و قمار می پرسند، بگو: در ارتکاب آن دو گناهی است بزرگ و سودهایی (مادی) برای مردم، و گناه آنها بزرگتر از سودشان است. و از تو می پرسند که چه چیز انفاق کنند؟ بگو: آنچه میسور است. این گونه خداوند برای شما آیات خود را روشن می کند، شاید بیندیشید،»در روایات اهل بیت (علیهم السّلام) «المیسر» به شطرنج و نرد تفسیر شده است. آیه از دو سؤال درباره شراب و قمار شروع می شود، می فرماید: از تو درباره شراب و قمار سؤال می کنند. میسر از ماده یسرگرفته شده که به معنی سهل و آسان است، و از آنجا که قمار در نظر بعضی از مردم وسیله آسانی برای نیل به مال و ثروت است به آن میسر گفته شده است. سپس در جواب می فرماید: بگو در این دو گناه بزرگی است و منافعی (از نظر ظاهر و جنبه مادی) برای مردم دارد ولی گناه آنها از نفع شان بیشتر است (قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما). با توجه به اینکه جامعه عرب جاهلی بسیار آلوده به شراب و قمار بوده حکم تحریم این دو به طور تدریجی و در چند مرحله نازل شده و اگر نرمش و مدارایی در لحن آیه مشاهده می شود به خاطر همین معنی است.در این آیه منافع و زیان های این دو با هم مقایسه شده و برتری زیان ها و گناه سنگین آن بر منافع آنها مورد تصریح قرار گرفته است مسلما منافع مادی که احیانا از طریق فروش شراب یا انجام قمار حاصل می شود و یا منافع خیالی که به خاطر تخدیر حاصل از مستی شراب و غفلت از هموم و غموم و اندوه ها به دست می آید در برابر زیان های فوق العاده اخلاقی و اجتماعی و بهداشتی این دو بسیار ناچیز است. بنا بر این هیچ انسان عاقلی به خاطر آن نفع کم به این همه زیان تن در نمی دهد.
عمل پلید
حرمت شطرنج، به علت پلیدی آن:• «یـایها الذین ءامنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلـم رجس من عمل الشیطـن فاجتنبوه لعلکم تفلحون ای کسانی که ایمان آورده اید، جز این نیست که شراب و قمار و بت های نصب شده (عبادت آنها و قربانی برای آنها و خوردن گوشت آن قربانی) و تیرهای قرعه قمار، نجس و پلید و از اختراعات شیطان است، پس از آنها دوری کنید، شاید رستگار گردید.»شراب خواری و می گساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی در آمده بود، تا آنجا که بعضی از مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد: شعر و شراب و جنگ!، و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از تحریم شراب مساله ممنوعیت آن برای بعضی از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آنجا که می گفتند: «ما حرم علینا شی ء اشد من الخمر: هیچ حکمی بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود.» روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن می گساری و قمارکه به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد.
حرمت شطرنج، به علت برتری مضرات:• «یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما.. از تو درباره شراب و قمار می پرسند، بگو: در ارتکاب آن دو گناهی است بزرگ و سودهایی (مادی) برای مردم، و گناه آنها بزرگتر از سودشان است. و از تو می پرسند که چه چیز انفاق کنند؟ بگو: آنچه میسور است. این گونه خداوند برای شما آیات خود را روشن می کند، شاید بیندیشید،»در روایات اهل بیت (علیهم السّلام) «المیسر» به شطرنج و نرد تفسیر شده است. آیه از دو سؤال درباره شراب و قمار شروع می شود، می فرماید: از تو درباره شراب و قمار سؤال می کنند. میسر از ماده یسرگرفته شده که به معنی سهل و آسان است، و از آنجا که قمار در نظر بعضی از مردم وسیله آسانی برای نیل به مال و ثروت است به آن میسر گفته شده است. سپس در جواب می فرماید: بگو در این دو گناه بزرگی است و منافعی (از نظر ظاهر و جنبه مادی) برای مردم دارد ولی گناه آنها از نفع شان بیشتر است (قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما). با توجه به اینکه جامعه عرب جاهلی بسیار آلوده به شراب و قمار بوده حکم تحریم این دو به طور تدریجی و در چند مرحله نازل شده و اگر نرمش و مدارایی در لحن آیه مشاهده می شود به خاطر همین معنی است.در این آیه منافع و زیان های این دو با هم مقایسه شده و برتری زیان ها و گناه سنگین آن بر منافع آنها مورد تصریح قرار گرفته است مسلما منافع مادی که احیانا از طریق فروش شراب یا انجام قمار حاصل می شود و یا منافع خیالی که به خاطر تخدیر حاصل از مستی شراب و غفلت از هموم و غموم و اندوه ها به دست می آید در برابر زیان های فوق العاده اخلاقی و اجتماعی و بهداشتی این دو بسیار ناچیز است. بنا بر این هیچ انسان عاقلی به خاطر آن نفع کم به این همه زیان تن در نمی دهد.
عمل پلید
حرمت شطرنج، به علت پلیدی آن:• «یـایها الذین ءامنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلـم رجس من عمل الشیطـن فاجتنبوه لعلکم تفلحون ای کسانی که ایمان آورده اید، جز این نیست که شراب و قمار و بت های نصب شده (عبادت آنها و قربانی برای آنها و خوردن گوشت آن قربانی) و تیرهای قرعه قمار، نجس و پلید و از اختراعات شیطان است، پس از آنها دوری کنید، شاید رستگار گردید.»شراب خواری و می گساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی در آمده بود، تا آنجا که بعضی از مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد: شعر و شراب و جنگ!، و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از تحریم شراب مساله ممنوعیت آن برای بعضی از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آنجا که می گفتند: «ما حرم علینا شی ء اشد من الخمر: هیچ حکمی بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود.» روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن می گساری و قمارکه به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد.
wikifeqh: حکم_شطرنج_(قرآن)