حکم حمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم حمد (قرآن). حمد به معنای ستودن در مقابل ذمّ به کار رفته است. خلیل بن احمد معنای دیگر حمد را ثنا و، حمد را هم معنای مدح دانسته است.
اختصاص همه حمدها به خداوند ضرورت دارد.الحمد لله رب العــلمین. نیز
حمد دربرابر نعمت ها
شایسته بودن حمد خدا، در برابر عطایا و الطاف او از آیات زیر قابل برداشت است.«ونزعنا ما فی صدورهم من غل تجری من تحتهم الانهـر وقالوا الحمد لله الذی هدنا لهـذا وما کنا لنهتدی لولا ان هدنا الله لقد جاءت رسل ربنا بالحق ونودوا ان تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون؛ و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمی کنیم (تا در صفا و صمیمیت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ می گویند: ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی یافتیم! مسلما فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند! و (در این هنگام) به آنان ندا داده می شود که: این بهشت را در برابر اعمالی که انجام می دادید، به ارث بردید». «الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسمـعیل واسحـق ان ربی لسمیع الدعا؛ حمد خدای را که در پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید؛ مسلما پروردگار من، شنونده (و اجابت کننده) دعاست».«فاذا استویت انت ومن معک علی الفلک فقل الحمد لله الذی نجـنا من القوم الظــلمین؛ و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید، بگو: ستایش برای خدایی است که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید».«ولقد ءاتینا داوود وسلیمـن علمـا وقالا الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین؛ و ما به داوود و سلیمان، دانشی عظیم دادیم؛ و آنان گفتند: ستایش از آن خداوندی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشید».«وقالوا الحمد لله الذی اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شکور؛ آنها می گویند: «حمد (و ستایش) برای خداوندی است که اندوه را از ما برطرف ساخت؛ پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است».«وقالوا الحمد لله الذی صدقنا وعده واورثنا الارض نتبوا من الجنة حیث نشاء فنعم اجر العـملین؛ آنها می گویند: حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان».
همراهی حمد با تسبیح
لزوم همراه بودن حمد خدا با تسبیح او از آیات زیر استفاده می شود.«فسبح بحمد ربک...؛ (برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجده کنندگان باش».«فاصبر علی ما یقولون وسبح بحمد ربک...؛ پس در برابر آنچه می گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی».«وتوکل علی الحی الذی لا یموت وسبح بحمده....؛ و توکل کن بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است».«.. وسبح بحمد ربک بالعشی والابکـر..؛ پس (ای پیامبر! ) صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حق است، و برای گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور».«.. وسبح بحمد ربک....؛ در برابر آنچه آنها می گویند شکیبا باش، و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور».«.. وسبح بحمد ربک حین تقوم؛ در راه ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری! و هنگامی که برمی خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی».«فسبح بحمد ربک...؛ پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است».حمد و ستایش پروردگار، در پایان دعاها و گفتارها شایسته است.«دعوهم فیها سبحـنک اللهم وتحیتهم فیها سلـم وءاخر دعوهم ان الحمد لله رب العــلمین. گفتار (و دعای) آنها در بهشت این است که: خداوندا، منزهی تو! و تحیت آنها در آنجا: سلام؛ و آخرین سخنشان این است که: حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است»
حمد خدا در شروع کارها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس