[ویکی فقه] حکم استقامت بر توحید (قرآن). قرآن کریم در موارد مختلفی انسان را امر و دعوت به استقامت می فرماید، از جمله استقامت بر توحید.
«قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنا اولتعودن فی ملتنا قال او لو کنا کـرهین• قد افترینا علی الله کذبـا ان عدنا فی ملتکم بعد اذ نجـنا الله منها وما یکون لنا ان نعود فیها الا ان یشاء الله ربنا وسع ربنا کل شیء علمـا علی الله توکلنا ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق وانت خیر الفـتحین؛ اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: ای شعیب سوگند یاد می کنیم که تو و کسانی را که به تو ایمان آورده اند از شهر و آبادی خود بیرون خواهیم کرد یا به آئین ما باز گردید، گفتند: آیا (می خواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟! • اگر ما به آئین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا دروغ بسته ایم، و شایسته نیست که ما به آن بازگردیم مگر اینکه خدائی که پروردگار ماست بخواهد، علم پروردگار ما به همه چیز احاطه دارد، تنها بر خدا توکل کرده ایم، پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.»
استقامت اصحاب کهف
«وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـهـا لقد قلنا اذا شططـا• واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاوا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقـا• انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم ولن تفلحوا اذا ابدا؛ و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمی خوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفته ایم• و (به آنها گفتیم: ) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستند کناره گیری کردید، به غار پناه برید؛ که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می گستراند؛ و در این امر، آرامشی برای شما فراهم می سازد! • چرا که اگر آنها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان می کنند، یا به آئین خویش شما را باز می گردانند، و در آن صورت هرگز روی رستگاری را نخواهید دید!»
استقامت ابراهیم
«اذ قال لابیه یـابت لم تعبد ما لا یسمع ولا یبصر ولا یغنی عنک شیــا• یـابت انی قد جاءنی من العلم ما لم یاتک فاتبعنی اهدک صرطـا سویـا• یـابت لاتعبد الشیطـن ان الشیطـن کان للرحمـن عصیـا• یـابت انی اخاف ان یمسک عذاب من الرحمـن فتکون للشیطـن ولیـا• قال اراغب انت عن ءالهتی یـابرهیم لـئن لم تنته لارجمنک واهجرنی ملیـا• قال سلـم علیک ساستغفر لک ربی انه کان بی حفیـا• واعتزلکم وما تدعون من دون الله وادعوا ربی عسی الا اکون بدعاء ربی شقیـا؛ هنگامی که به پدرش گفت ای پدر ! چرا چیزی را پرستش میکنی که نمی شنود و نمی بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی کند؟! • ای پدر! علم و دانشی نصیب من شده است که نصیب تو نشده، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم• ای پدر! شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر بود• ای پدر! من از این میترسم که عذابی از ناحیه خداوند رحمن به تو رسد در نتیجه از دوستان شیطان باشی! • گفت ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گردانی؟ اگر (از این کار) دست برنداری تو را سنگسار می کنم، از من برای مدتی طولانی دور شو! • (ابراهیم) گفت سلام بر تو! من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای عفو می کنم چرا که او نسبت به من مهربان است• و از شما و آنچه غیر از خدا می خوانید کناره گیری می کنم، و پروردگارم را می خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بی پاسخ نماند.» «اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• قالوا وجدنا ءاباءنا لها عـبدین• قال لقد کنتم انتم وءاباؤکم فی ضلـل مبین• قالوا اجئتنا بالحق ام انت من اللـعبین• قال بل ربکم رب السمـوت والارض الذی فطرهن وانا علی ذلکم من الشـهدین• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیــا ولا یضرکم• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلا تعقلون• قالوا حرقوه وانصروا ءالهتکم ان کنتم فـعلین؛ آن هنگام که به پدرش ( آزر ) و قوم او گفت این مجسمه های بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست؟ • گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند! • گفت: مسلما شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید• گفتند: تو مطلب حقی برای ما آورده ای یا شوخی میکنی؟! • گفت: (کاملا حق آورده ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده و من از گواهان این موضوعم• و بخدا سوگند نقشهای برای نابودی بتهایتان در غیاب شما طرح می کنم•... • (ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی می رساند (که به سودشان چشم دوخته باشید یا از زیانشان بترسید)• اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا پرستش میکنید، آیا اندیشه نمی کنید (و عقل ندارید)؟! • گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است.»
← اسوه حسنه
...
«قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنا اولتعودن فی ملتنا قال او لو کنا کـرهین• قد افترینا علی الله کذبـا ان عدنا فی ملتکم بعد اذ نجـنا الله منها وما یکون لنا ان نعود فیها الا ان یشاء الله ربنا وسع ربنا کل شیء علمـا علی الله توکلنا ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق وانت خیر الفـتحین؛ اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: ای شعیب سوگند یاد می کنیم که تو و کسانی را که به تو ایمان آورده اند از شهر و آبادی خود بیرون خواهیم کرد یا به آئین ما باز گردید، گفتند: آیا (می خواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟! • اگر ما به آئین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا دروغ بسته ایم، و شایسته نیست که ما به آن بازگردیم مگر اینکه خدائی که پروردگار ماست بخواهد، علم پروردگار ما به همه چیز احاطه دارد، تنها بر خدا توکل کرده ایم، پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.»
استقامت اصحاب کهف
«وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـهـا لقد قلنا اذا شططـا• واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاوا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقـا• انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم ولن تفلحوا اذا ابدا؛ و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمی خوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفته ایم• و (به آنها گفتیم: ) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستند کناره گیری کردید، به غار پناه برید؛ که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می گستراند؛ و در این امر، آرامشی برای شما فراهم می سازد! • چرا که اگر آنها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان می کنند، یا به آئین خویش شما را باز می گردانند، و در آن صورت هرگز روی رستگاری را نخواهید دید!»
استقامت ابراهیم
«اذ قال لابیه یـابت لم تعبد ما لا یسمع ولا یبصر ولا یغنی عنک شیــا• یـابت انی قد جاءنی من العلم ما لم یاتک فاتبعنی اهدک صرطـا سویـا• یـابت لاتعبد الشیطـن ان الشیطـن کان للرحمـن عصیـا• یـابت انی اخاف ان یمسک عذاب من الرحمـن فتکون للشیطـن ولیـا• قال اراغب انت عن ءالهتی یـابرهیم لـئن لم تنته لارجمنک واهجرنی ملیـا• قال سلـم علیک ساستغفر لک ربی انه کان بی حفیـا• واعتزلکم وما تدعون من دون الله وادعوا ربی عسی الا اکون بدعاء ربی شقیـا؛ هنگامی که به پدرش گفت ای پدر ! چرا چیزی را پرستش میکنی که نمی شنود و نمی بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی کند؟! • ای پدر! علم و دانشی نصیب من شده است که نصیب تو نشده، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم• ای پدر! شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر بود• ای پدر! من از این میترسم که عذابی از ناحیه خداوند رحمن به تو رسد در نتیجه از دوستان شیطان باشی! • گفت ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گردانی؟ اگر (از این کار) دست برنداری تو را سنگسار می کنم، از من برای مدتی طولانی دور شو! • (ابراهیم) گفت سلام بر تو! من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای عفو می کنم چرا که او نسبت به من مهربان است• و از شما و آنچه غیر از خدا می خوانید کناره گیری می کنم، و پروردگارم را می خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بی پاسخ نماند.» «اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• قالوا وجدنا ءاباءنا لها عـبدین• قال لقد کنتم انتم وءاباؤکم فی ضلـل مبین• قالوا اجئتنا بالحق ام انت من اللـعبین• قال بل ربکم رب السمـوت والارض الذی فطرهن وانا علی ذلکم من الشـهدین• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیــا ولا یضرکم• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلا تعقلون• قالوا حرقوه وانصروا ءالهتکم ان کنتم فـعلین؛ آن هنگام که به پدرش ( آزر ) و قوم او گفت این مجسمه های بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست؟ • گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند! • گفت: مسلما شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید• گفتند: تو مطلب حقی برای ما آورده ای یا شوخی میکنی؟! • گفت: (کاملا حق آورده ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده و من از گواهان این موضوعم• و بخدا سوگند نقشهای برای نابودی بتهایتان در غیاب شما طرح می کنم•... • (ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی می رساند (که به سودشان چشم دوخته باشید یا از زیانشان بترسید)• اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا پرستش میکنید، آیا اندیشه نمی کنید (و عقل ندارید)؟! • گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است.»
← اسوه حسنه
...
wikifeqh: حکم_استقامت_بر_توحید_(قرآن)