حسن نسق

لغت نامه دهخدا

حسن نسق. [ ح ُ ن ِ ن َ س َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح علم بلاغت ، آوردن کلمات را بدنبال یکدیگر بطور زیبا و رسا میباشد. و مثال آن را «و قیل یا ارض ابلعی مائک و یا سماء اقلعی...» ( قرآن 44/11 ) آورده اند. ( کشاف اصطلاحات الفنون از اتقان ).

فرهنگ فارسی

در اصطلاح علم بلاغت آوردن کلمات را بدنبال یکدیگر بطور زیبا و رسا می باشد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسن نسق، رعایت بلاغت و انسجام بین جملات متوالی موجود در کلام است.
«نسق» یعنی نظم و ترتیب، و «حسن نسق» از انواع اسلوب بدیعی قرآن است. خداوند متعالی کلمات را پی درپی با انسجامی سالم و مستحسن، نه معیوب و مستهجن می آورد؛ به صورتی که اگر هر جمله جدا نقل شود، استقلال و معنای آن حفظ می شود و در چنین حالتی به مقتضای بلاغت، جملات با «واو» نسق به هم عطف می شوند؛
← مثال
پیوستگی و ایجاز و زیبایی کلام الهی چنان بود که کلمات مشهور عرب را که به کعبه آویخته شده بود به پایین آورد. هرگاه کسی کلام فصیح و بلیغی می گفت که دیگران از آوردن مانندش ناتوان بودند، اهل مکه آن را بر لوحی می نوشتند و بر کعبه می آویختند و به آن سخن افتخار می کردند و میان آنان شهرت می یافت. چون آیه مبارکه (یا ارض ابلعی…) نازل شد و آن را شنیدند، بزرگی شان و شکوه بلاغت و حسن نسق قرآن بر ایشان ظاهر شد و از بیم رسوایی، شبانه گفته های خود را از دور کعبه برداشتند و بردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس