حسن عرفانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حُسن، لفظی قرآنی که در فلسفه و عرفان با مفهومی خاص به کار رفته است.
حسن در فارسی اغلب نیکویی ترجمه شده و بدین معنی معادل جمال و زیبایی و مقابل قبح و زشتی است. گاهی نیز در ترکیباتی چون «حُسنِ خُلق» و «حُسنِ خط»، به خوش و خوب برگردانده شده است.

ماهیت حسن از دیدگاه فلوطین
حکما و عرفای مسلمان درباره ماهیت حسن یا جمال و تعریف آن بحثهایی کرده اند که تا حدودی متأثر از آرای حکمای یونان، به خصوص فلوطین (پلوتینوس)، است. فلوطین در انئادها (تاسوعات) رساله ای درباره حسن یا زیبایی نوشته و در آن گفته است که حسن را در چیزهای زیبا نمی توان به تناسب یا هماهنگی اجزا تعریف کرد، زیرا چیزهای زیبایی هست که دارای اجزا نیست، بلکه بسیط است. پس، از نظر فلوطین، زیبایی یا حسن فقط در اشیای مادّی و محسوس (اعم از دیدنی ها و شنیدنی ها) نیست، بلکه در امور ورای عالم محسوس، یعنی در قوانین و علوم و فضائل اخلاقی، نیز هست. این زیبایی، چه در اجسام و اشیای محسوس و چه در امور معقول، از نظر فلوطین اصل و حقیقت حسن نیست، بلکه پرتو یا شبحی است از یک حقیقت کلی و مطلق که، خود، به تعبیر افلاطون، مثالِ (ایده) حسن است و زیبایی های محسوس و معقول همه جلوه یا تجلیات آن حقیقت اند و لذا فلوطین زیبایی های محسوس و معقول را عاریتی می داند. از نظر وی حسن اصلی در ذات احدیت است و با آن یکی است. فلوطین این حسن اصلی را هم تعریف نمی کند، چون قابل تعریف نیست.

خودداری حکما از تعریف حسن
حکما و عرفای مسلمان نیز اغلب از تعریف حسن خودداری کرده اند. برخی هم، مانند ابن قیم جوزیه، تصریح کرده اند که حسن حقیقتآ قابل تعریف نیست و در حروف و کلمات نمی گنجد.

کوشش غزالی در تعریف از حسن
...

پیشنهاد کاربران

بپرس