[ویکی فقه] حسن ارسنجانی در سال ۱۳۰۱ش. در تهران به دنیا آمد، پدرش سید محمد حسین ارسنجانی، روحانی ای از اهالی ارسنجان فارس بود که به همراه نیروهای بختیاری برای اعاده مشروطیت به تهران آمد. وی با تأسیس روزنامه داریا و حزی آزدی وارد عرصه سیاسی شده و مدتی عهده دار مقام وزارت کشاورزی و سفارت ایران در ایتالیا در دوره محمدرضا شاه شد. تغییر طرح اصلاحات ارضی به او منسوب می باشد.
حسن ارسنجانی، دوره ابتدایی را در دبستان پهلوی و دوره تحصیلی متوسطه را در مدارس سن لوئی گذراند. در سال ۱۳۲۱ش. از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی در رشته حقوق گرفت و در سال ۱۳۳۳ش. در مقطع دکترای حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۳۵ش. از پایان نامه خود با عنوان "حاکمیت دولت ها در سازمان های بین المللی" دفاع کرد. وی هنگام تحصیل در دوره کارشناسی در بانک کشاورزی مشغول به کار شد و تهیه طرح تاسیس "تعاونی های روستایی" را برعهده گرفت. او پس از تاسیس تعاونی های روستایی به ریاست آن رسید و اولین مرحله طرح را در منطقه دماوند به اجرا درآورد، اما این کار که در تضاد منافع مالکین بود با مخالفت و تحریکات، حتی تهدیدات جانی علیه او همراه و منجر به کناره گیری وی از این کار شد. شاید این اولین تجربه ارسنجانی در مواجهه با مشکلات اساسی و الگوهای اجاره زمین بود.
آغاز فعالیت های مطبوعاتی وی
ارسنجانی پس از کناره گیری از شغل خود به فعالیت های مطبوعاتی روی آورد. در آغاز با «روزنامه تجدد» سیدمحمدصادق طباطبایی همکاری کرد. احزاب و مطبوعات گوناگون پس از شهریور ۱۳۲۰ باعث شد که او نخست به حزب میهن پرستان و سپس به حزب پیکار بپیوندد، وی در این دوران مقالات خود را در روزنامه «نبرد در ایران ما» با نام مستعار «داریا» که وارونه شده واژه «ایراد» بود، منتشر می کرد. مقالات تند و آتشین حسن ارسنجانی برای مدیران و مسئولین روزنامه های دیگر دردسر آفرین بود، این بود که به وی با وجود سن کم (۲۲ سالگی) بر طبق قانون مطبوعات امتیاز روزنامه داده نمی شد و نمی توانست امتیاز «روزنامه داریا» را بگیرد و اولین شماره آن را در ۲۸ خرداد ۱۳۲۳ منتشر کند ولی طولی نکشید که این روزنامه به عنوان مدافع وطن جایگاه خود را پیدا کرد. تداوم افشاگری ها و انتشار مطالب ارزشمند و هشدار دهنده سبب شد که روزنامه نویسان او را «کارشناس مسائل نفت» بدانند و به او لقب «حسن نفتی» دادند. این روزنامه بارها و بارها توقیف شد و در واقع روزنامه او ۱۶۲ بار به محاق توقیف کشانده شد که این بالاترین رقم توقیف بین روزنامه ها بود. حسن ارسنجانی مبارزه علیه «شرکت نفت» سابق را هفت سال قبل از «ملی شدن صنعت نفت» آغاز کرد و می توان گفت که در این دوره او پیشتاز مبارزات نفتی به حساب می آید. اهمیت نفت بیشتر از جهت سیاسی مورد توجه او قرار داشت به همین دلیل مورد هجوم و تهدیدات نفتی ها قرار می گرفت. اینگونه تهدیدات به صورت های مختلف با اسلحه اتفاق افتاده بود.
تاسیس حزب آزادی و ورود به سیاست
سال ۱۳۲۴ش. یکی از بحرانی ترین ادوار حکومت ایران بود، دولت ها در این سال ها منتسب به یکی از کشورهای شمال و جنوب بالطبع مورد سوء ظن طرف دیگر و از حل مشکلات مملکت عاجز مانده بودند. ضعف ناشی از وابستگی آنها را ضعیف کرده بود و این آشفتگی ها و کشمکش های سیاسی موجب گردید که حسن ارسنجانی نوشتن و گفتن را کافی نبیند، لذا در صدد تاسیس حزبی برآمد که با بسیج نیروهای ملی عملاً در برابر مسائل اجتماعی قرار بگیرد و پس از توافق با همفکرانش آقایان ملک الشعرای بهار، احمد علی سپهر، مورخ الدوله، رضا آذرخشی، پروین گنابادی امینی مدیر روزنامه اصفهان و تنی چند از وطن خواهان، حزب آزادی را تاسیس کرد.اعضای حزب با احمد قوام السلطنه، سیاستمدار مطرح آن روز ارتباط نزدیکی داشتند، ولی پس از آنکه احمد قوام السلطنه سیاستمدار مطرح آن روز، حزب دموکرات ایران را در ۱۳۲۵ش. تاسیس کرد، ارسنجانی به این حزب پیوست و به نزدیک ترین مشاوران قوام بدل گشت و مدتی هم اداره سازمان جوانان حزب و روزنامه آن را برعهده داشت. او به عنوان نماینده حزب دموکرات از لاهیجان-لنگرود، وارد مجلس پانزدهم شورای ملی شد، اما به رغم دفاع ملک الشعرای بهار از وی اعتبار نامش رد شد. ارسنجانی این بار به حاجیعلی رزم آرا نزدیک شد و هنگام نخست وزیری رزم آرا از مشاوران وی گردید و برای حل مسئله اراضی، از طریق فروش اراضی خالصه به کشاورزان، طرحی عرضه کرد. روزنامه دریادل ضرورت اجرای اصلاحات ارضی را با شعار «تا وقتی فئودالیسم نابود نشود رشته های امپریالیسم در ایران از هم گسسته نخواهد شد» را ادامه داد. او در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی، نامزد حوزه ساوجبلاغ کرج شد، اما از رقیب انتخاباتی خود، بهاءالدین کهبد، شکست خورد.
نخست وزیری مصدق تا کودتای ۲۸ مرداد
...
حسن ارسنجانی، دوره ابتدایی را در دبستان پهلوی و دوره تحصیلی متوسطه را در مدارس سن لوئی گذراند. در سال ۱۳۲۱ش. از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی در رشته حقوق گرفت و در سال ۱۳۳۳ش. در مقطع دکترای حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۳۵ش. از پایان نامه خود با عنوان "حاکمیت دولت ها در سازمان های بین المللی" دفاع کرد. وی هنگام تحصیل در دوره کارشناسی در بانک کشاورزی مشغول به کار شد و تهیه طرح تاسیس "تعاونی های روستایی" را برعهده گرفت. او پس از تاسیس تعاونی های روستایی به ریاست آن رسید و اولین مرحله طرح را در منطقه دماوند به اجرا درآورد، اما این کار که در تضاد منافع مالکین بود با مخالفت و تحریکات، حتی تهدیدات جانی علیه او همراه و منجر به کناره گیری وی از این کار شد. شاید این اولین تجربه ارسنجانی در مواجهه با مشکلات اساسی و الگوهای اجاره زمین بود.
آغاز فعالیت های مطبوعاتی وی
ارسنجانی پس از کناره گیری از شغل خود به فعالیت های مطبوعاتی روی آورد. در آغاز با «روزنامه تجدد» سیدمحمدصادق طباطبایی همکاری کرد. احزاب و مطبوعات گوناگون پس از شهریور ۱۳۲۰ باعث شد که او نخست به حزب میهن پرستان و سپس به حزب پیکار بپیوندد، وی در این دوران مقالات خود را در روزنامه «نبرد در ایران ما» با نام مستعار «داریا» که وارونه شده واژه «ایراد» بود، منتشر می کرد. مقالات تند و آتشین حسن ارسنجانی برای مدیران و مسئولین روزنامه های دیگر دردسر آفرین بود، این بود که به وی با وجود سن کم (۲۲ سالگی) بر طبق قانون مطبوعات امتیاز روزنامه داده نمی شد و نمی توانست امتیاز «روزنامه داریا» را بگیرد و اولین شماره آن را در ۲۸ خرداد ۱۳۲۳ منتشر کند ولی طولی نکشید که این روزنامه به عنوان مدافع وطن جایگاه خود را پیدا کرد. تداوم افشاگری ها و انتشار مطالب ارزشمند و هشدار دهنده سبب شد که روزنامه نویسان او را «کارشناس مسائل نفت» بدانند و به او لقب «حسن نفتی» دادند. این روزنامه بارها و بارها توقیف شد و در واقع روزنامه او ۱۶۲ بار به محاق توقیف کشانده شد که این بالاترین رقم توقیف بین روزنامه ها بود. حسن ارسنجانی مبارزه علیه «شرکت نفت» سابق را هفت سال قبل از «ملی شدن صنعت نفت» آغاز کرد و می توان گفت که در این دوره او پیشتاز مبارزات نفتی به حساب می آید. اهمیت نفت بیشتر از جهت سیاسی مورد توجه او قرار داشت به همین دلیل مورد هجوم و تهدیدات نفتی ها قرار می گرفت. اینگونه تهدیدات به صورت های مختلف با اسلحه اتفاق افتاده بود.
تاسیس حزب آزادی و ورود به سیاست
سال ۱۳۲۴ش. یکی از بحرانی ترین ادوار حکومت ایران بود، دولت ها در این سال ها منتسب به یکی از کشورهای شمال و جنوب بالطبع مورد سوء ظن طرف دیگر و از حل مشکلات مملکت عاجز مانده بودند. ضعف ناشی از وابستگی آنها را ضعیف کرده بود و این آشفتگی ها و کشمکش های سیاسی موجب گردید که حسن ارسنجانی نوشتن و گفتن را کافی نبیند، لذا در صدد تاسیس حزبی برآمد که با بسیج نیروهای ملی عملاً در برابر مسائل اجتماعی قرار بگیرد و پس از توافق با همفکرانش آقایان ملک الشعرای بهار، احمد علی سپهر، مورخ الدوله، رضا آذرخشی، پروین گنابادی امینی مدیر روزنامه اصفهان و تنی چند از وطن خواهان، حزب آزادی را تاسیس کرد.اعضای حزب با احمد قوام السلطنه، سیاستمدار مطرح آن روز ارتباط نزدیکی داشتند، ولی پس از آنکه احمد قوام السلطنه سیاستمدار مطرح آن روز، حزب دموکرات ایران را در ۱۳۲۵ش. تاسیس کرد، ارسنجانی به این حزب پیوست و به نزدیک ترین مشاوران قوام بدل گشت و مدتی هم اداره سازمان جوانان حزب و روزنامه آن را برعهده داشت. او به عنوان نماینده حزب دموکرات از لاهیجان-لنگرود، وارد مجلس پانزدهم شورای ملی شد، اما به رغم دفاع ملک الشعرای بهار از وی اعتبار نامش رد شد. ارسنجانی این بار به حاجیعلی رزم آرا نزدیک شد و هنگام نخست وزیری رزم آرا از مشاوران وی گردید و برای حل مسئله اراضی، از طریق فروش اراضی خالصه به کشاورزان، طرحی عرضه کرد. روزنامه دریادل ضرورت اجرای اصلاحات ارضی را با شعار «تا وقتی فئودالیسم نابود نشود رشته های امپریالیسم در ایران از هم گسسته نخواهد شد» را ادامه داد. او در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی، نامزد حوزه ساوجبلاغ کرج شد، اما از رقیب انتخاباتی خود، بهاءالدین کهبد، شکست خورد.
نخست وزیری مصدق تا کودتای ۲۸ مرداد
...
wikifeqh: حسن_ارسنجانی