حزین
/hazin/
مترادف حزین: اندوهگین، غمناک، غم انگیز، حزن آور، حزن انگیز ، غمین، محزون، متاسف، مغموم، ملول، نژند
متضاد حزین: شاد، مشعوف
برابر پارسی: اندوهگین، پژمان، افسرده
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: اندوهگین، غمگین، لقب یکی از شاعران قرن دوازدهم، حزین لاهیجی
برچسب ها: اسم، اسم با ح، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
گر چنین باشی بهر شاعر که آید نزد شاه
بس که باید مر ترا بودن حزین.
منوچهری.
چو استر سزاوار پالان و قیدی اگر از پی استر و زین حزینی.
ناصرخسرو.
آسیائی زودگرد است این فلک زو نشاید بود شاد ونی حزین.
ناصرخسرو.
آنکه خواهد خردنخواهد مل وانکه باشد حزین نبوید گل.
سنائی.
من که باشم که در وجود نیم تا در این دور کم حزین باشم.
خاقانی.
گوزن آسا بنالم زار پیش چشم آهویت چه سگ جانم که چندین ناله زین جان حزین خیزد.
خاقانی.
فضل کن مگذار کز مشتی خسیس چون منی در دور تو باشد حزین.
خاقانی.
دایم دل تو حزین نماندیکسان فلک اینچنین نماند.
نظامی.
بهر گریه آدم آمد بر زمین تا بود گریان و نالان و حزین.
مولوی.
مگر شکوفه بخندید و بوی عطر برآمدکه ناله در چمن افتاد بلبلان حزین را.
سعدی.
- آواز حزین ؛ آوازی سوزناک : چه خوش باشد آواز نرم حزین
به گوش حریفان مست صبوح.
سعدی ( گلستان ).
- مطرب حزین ؛ خنیاگری با آواز سوزناک : حزین و خسته ملولان دولتت همه سال
تو گوش کرده به آواز مطربان حزین.
سعدی.
- ناله حزین ؛ ناله ٔزار.|| لحنی از موسیقی. رجوع به آهنگ شود.
حزین. [ ح َ ] ( اِخ ) آبی است به نجد. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
اندوهگین، اندوهناک، غمگین، حزان وحزنائ جمع
( صفت ) اندوهناک غمگین اندوهمند : (( نوای حزین نی . ) )
آبی است به نجد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
متروک، خراب، ویران، حزین، بی جمعیت
پیشنهاد کاربران
غنچه خاطر. [ غ ُ چ َ / چ ِ طِ ] ( ص مرکب ) تنگدل و منقبض. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) . مغموم. حزین. دلتنگ. ملول. ( ناظم الاطباء ) :
غیر اگر نشکفد از شعر تر من سنجر
غنچه خاطر نشوم کآن گل باغ حسد است.
سنجر کاشی ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) .
غیر اگر نشکفد از شعر تر من سنجر
غنچه خاطر نشوم کآن گل باغ حسد است.
سنجر کاشی ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) .
سوزناک
غمگین، عم زده ،
نمونه شعر:
دل من همچو قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم.
متضاد=شادمان
نمونه شعر:
دل من همچو قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم.
متضاد=شادمان
بزرگانی که باین نام بوده وهست
حَزین:غمگین، اندوهگین
زار