حافظ برسی رجب بن محمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] رجب بن محمد بن رجب الحافظ از علما و اندیشمندان اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری است (743-813ق). این نام ظاهرا کامل ترین اسمی است که طبق برخی نسخ از خود مؤلف به جا مانده است. وی در سروده هایش از تخلص «حافظ»، «رجب» و «برسی» استفاده کرده است. البته برخی تذکره نویسان نام «رضی الدین رجب بن محمد بن رجب البرسی الحلّی» را نیز ضبط کرده اند که اطلاعات بیشتری به دست می دهد. تا چند قرن پس از مرگش در هیچ یک از تذکره ها، ترجمه یا شرح حالی از او دیده نشده است. برخی غرابت افکار و دوری عقایدش را از اعتقادات رایج و معهود معاصرانش علت از قلم افتادن نام او می دانند. شاید اولین تذکره نویسانی که به طور مبسوط به شرح حال وی پرداختند شیخ حرّ عاملی (متوفای1104ق) و میرزا عبدالله افندی (متوفای1130ق) باشند. البته پس از این دو بسیاری به پیروی از آنها به شرح حال این شخصیت پرداخته اند که عمدتا بر پایه اطلاعاتی است که این دو ارائه کرده اند و در آنها کمتر می توان نکات بدیعی را یافت. از آنجا که این گزارش ها حدودا سه قرن بعد جمع آوری شده است، از این عالم شیعی شناسنامه کامل و دقیقی در دست نیست و اکثر مواردی که به اطلاعات فردی از وی بازمی گردد مورد تردید است.
راجع به خاندان و همچنین اساتید و شاگردان، و حتی آرامگاه وی بحث های فراوانی صورت گرفته که غالبا با ظن و گمان همراه است. حتی بر اساس این سروده اش: و فی المولد و المحتد برسیا و حلیا فقط مطمئن هستیم که زادگاهش بُرس بوده است اما این که بُرس کجا است باز مورد بحث است و راجع به حلّه نیز بین صاحب نظران اختلاف وجود دارد عده ای بنابر همین بیت، اصل و نسب بُرسی را از حلّه می دانند. و برخی دیگر حلّه را محل سکونت و اقامت بُرسی قلمداد کرده اند.اگر تنها همین بیت شعر مستند هر دو طایفه باشد، احتمالاً اختلاف به معنای لغوی «محتد» بازمی گردد.
در شرح احوالی که حرعاملی و افندی از وی به دست داده اند، براساس برداشت از نوشته ها و سروده هایش، وی را محدث، فقیه، ادیب و صوفی دانسته اند و شیخ حر به خصوص در یادکردهایش از وی در الجواهر، بارها او را «عارف» خوانده است. دربارۀ عرفان او باید یادآور شد که زمینه ای قوی از عرفان نظری در سراسر نوشته هایش وجود دارد؛ شیبی بر پایۀ تحلیل مشارق الانوار، به مطالعۀ نسبتاً گسترده ای پرداخته، و پی جوی ارتباط اندیشۀ او با شخصیتهایی چون سید حیدر آملی و فضل الله حروفی و تأثر او از عارفان متقدم چون حلاج بوده است.
برسی بر علم اسرار حروف و اعداد نیز آگاهی داشت و این امر در سراسر آثارش، به خصوص مشارق، در شرح اخبار به یاریش آمده است. وی از ذوق ادبی نیز بهره داشت و افزون بر توانایی در نثر، در سرودن شعر نیز چیره دست بود.
برسی در مرور کوتاه خود بر عقاید امامیه، پای بندی خود به اعتقادات مشهور این مذهب را نشان داده است و ضمن معرفی دو گروه اهل افراط و تفریط، خود را از «نمط اوسط» دانسته که آنان را «عارفون» خوانده است. برسی با اینکه بارها از غلات انتقاد کرده، بازتاب برخی اندیشه ها در نوشته های وی موجب گمانهایی دربارۀ عقاید خاص مذهبی او شده است. باید دانست که او خود متوجه ویژگی توهم زای کتابش بوده، و بارها این نکته را که برخی معاصرانش این تعالیم را برنخواهند تافت، گوشزد کرده است.
به هر حال، حر عاملی بر وجود «افراط» در کتاب او صحه گذارده، و بدون اشاره به ناقدان، یادآور شده است که برخی او را به «غلو» منتسب ساخته اند. مجلسی نیز در یادکردی از او، با تعبیری محتاطانه از وجود مطالبی «موهم خبط و خلط و ارتفاع» در کتاب وی سخن آورده است. در عین حال، برخی به صراحت او را از غلو بری دانسته، و مسألۀ او را در حد شذوذ و غرابت شمرده اند. همین انتقادها موجب گشته است تا در نقد رجالی، حر عاملی از عدم علم به وثوق برسی سخن به میان آورد و مجلسی روایاتی را که وی بدان متفرد بوده است، در خور اعتماد نشمرد. گفتنی است که هم مذهب و هم وثاقت برسی در نقل، در آثار معاصران نیز موضوع بحث و گفت و گوست.

پیشنهاد کاربران

بپرس