جورج داو ( ۶ فوریه ۱۷۸۱– ۱۵ اکتبر ۱۸۲۹ ) یک نقاش انگلیسی بود که ۳۲۹ نقاشی از سرداران روسی فعال در هنگام حمله ناپلئون به روسیه را برای نگارخانه نظامی کاخ زمستان نقاشی کرد . وی در سال ۱۸۱۹ به سن پترزبورگ نقل مکان کرد و در آنجا جایزه تحسین به خاطر کار خود را از تأسیس هنری و تعبیر پوشکین کسب کرد . [ ۱] او فرزند فیلیپ داو ، یک حکاک موفق نقاشی سایه بود که کارتون های سیاسی مربوط به وقایع حزب چای بوستون نیز تولید کرد. یکی از برادران وی هنری ادوارد داو نیز یک نقاش بود. [ ۲] [ ۳] وی در ۱۵ اکتبر ۱۸۲۹ در کنتیش تاون ، انگلستان درگذشت.
جورج داو در ۶ فوریه ۱۷۸۱ در فیلیپ داو و جین در خیابان بروور ، در محله سنت جیمز در وسترن متولد شد. فیلیپ یک هنرمند و حکاک در زمینه های مختلف بود که با هاگارت و جوزف مالورد ویلیام ترنر کار کرده بود و همچنین کارتونهای سیاسی طنز درباره زندگی در آمریکا تولید کرده بود که امروزه هنوز هم مورد توجه بسیار قرار گرفته است. جورج نخستین فرزندی بود که از این زوج به دنیا آمد و در این خانواده هنرمندان موفق دیگری نیز حضور خواهند داشت. داو در ۲۵ فوریه ۱۷۸۱ در کلیسای سنت جیمز در پیکدیلی تشییع شد . [ ۴] او در ابتدا با پدرش حکاکی را آموزش دید و از سنین کودکی بسیار به موفقیت رسید. وی بعداً به نقاشی علاقه مند شد و به تحصیل در دانشگاه سلطنتی هنر پرداخت و در سال ۱۸۰۳ موفق به کسب نشان طلای مدارس دانشگاه سلطنتی شد. [ ۵] وی در سال ۱۸۰۹ به عنوان عضو وابسته دانشگاه سلطنتی انتخاب شد و در سال ۱۸۱۴ به عنوان ستاد دانشگاه درآمد. او استادان قدیمی را جمع آوری و به مطالعه زبان های نوین و قدیمی، فلسفه و ادبیات پرداخت. او همچنین به عنوان بخشی از پیگیری فهم بهتر از شکل انسانی ، آناتومی را مورد مطالعه قرار داد و در خانه خود نیز شکاف های انسانی را انجام داد و همچنین در جهت بهبود دانش خود در مورد بدن انسان در عملیات هایی شرکت کرد.
نقاشی او از موضوعات قدیمی باعث تحسین بسیاری شد و باعث شهرت اولیه او شد اما او بیشتر به موفقیت مالی علاقه داشت و به دنبال هیئتهای نقاشی بود که سودآور باشد و او را با جامعه بلندپایه ارتباط برقرار کند. با این حال ، راهی مستقیم که او در کارهای خود تبلیغ کرد ، مورد تأیید جامعه هنری نبود و انتقاد قابل توجهی از معاصران خود به همراه داشت ، یکی از آنها جان کانستبل بود که حداقل برای یک مورد ، پیش زمینه ای برای یک نقاشی داو را نقاشی کرد. او از سرپرستی دوک و دوشس کنت و همچنین شاهدخت خانم شارلوت و شاهزاده لئوپولد لذت برد . در سال ۱۸۱۹ او با دوک کنت از طریق اروپا سفر کرد. در این مسافرت نقاشی او از نقاشیهای کارمندان نظامی و دیپلماتها ، وی را مورد توجه الکساندر اول قرار داد که به وی مأمور شد نقاشیهای کارمندان ارشد نظامی روس را که با موفقیت با ناپلئون جنگیده بودند ، نقاشی کند. وی برای زندگی در سن پترزبورگ رفت و از سال ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۸ بیش از ۳۰۰ نقاشی برای مجموعه نظامی در کاخ زمستان با دستیارانش الکساندر پلیاکوف و ویلهلم آگوست گلیک نقاشی کرد . [ ۶] وی در سراسر اروپا مشهور شد و با نخبگان روشنفکر روسیه دوست شد. از جمله دیگر ، پوشکین که با او ملاقات کرد و می دانست ، شعری در مورد وی با عنوان "به داو" نوشت. در سال ۱۸۲۶ نیکلای اول او را به مراسم تاجگذاری دعوت کرد و در سال ۱۸۲۸ رسماً به عنوان نخستین نقاش دربار شاهنشاهی منصوب شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجورج داو در ۶ فوریه ۱۷۸۱ در فیلیپ داو و جین در خیابان بروور ، در محله سنت جیمز در وسترن متولد شد. فیلیپ یک هنرمند و حکاک در زمینه های مختلف بود که با هاگارت و جوزف مالورد ویلیام ترنر کار کرده بود و همچنین کارتونهای سیاسی طنز درباره زندگی در آمریکا تولید کرده بود که امروزه هنوز هم مورد توجه بسیار قرار گرفته است. جورج نخستین فرزندی بود که از این زوج به دنیا آمد و در این خانواده هنرمندان موفق دیگری نیز حضور خواهند داشت. داو در ۲۵ فوریه ۱۷۸۱ در کلیسای سنت جیمز در پیکدیلی تشییع شد . [ ۴] او در ابتدا با پدرش حکاکی را آموزش دید و از سنین کودکی بسیار به موفقیت رسید. وی بعداً به نقاشی علاقه مند شد و به تحصیل در دانشگاه سلطنتی هنر پرداخت و در سال ۱۸۰۳ موفق به کسب نشان طلای مدارس دانشگاه سلطنتی شد. [ ۵] وی در سال ۱۸۰۹ به عنوان عضو وابسته دانشگاه سلطنتی انتخاب شد و در سال ۱۸۱۴ به عنوان ستاد دانشگاه درآمد. او استادان قدیمی را جمع آوری و به مطالعه زبان های نوین و قدیمی، فلسفه و ادبیات پرداخت. او همچنین به عنوان بخشی از پیگیری فهم بهتر از شکل انسانی ، آناتومی را مورد مطالعه قرار داد و در خانه خود نیز شکاف های انسانی را انجام داد و همچنین در جهت بهبود دانش خود در مورد بدن انسان در عملیات هایی شرکت کرد.
نقاشی او از موضوعات قدیمی باعث تحسین بسیاری شد و باعث شهرت اولیه او شد اما او بیشتر به موفقیت مالی علاقه داشت و به دنبال هیئتهای نقاشی بود که سودآور باشد و او را با جامعه بلندپایه ارتباط برقرار کند. با این حال ، راهی مستقیم که او در کارهای خود تبلیغ کرد ، مورد تأیید جامعه هنری نبود و انتقاد قابل توجهی از معاصران خود به همراه داشت ، یکی از آنها جان کانستبل بود که حداقل برای یک مورد ، پیش زمینه ای برای یک نقاشی داو را نقاشی کرد. او از سرپرستی دوک و دوشس کنت و همچنین شاهدخت خانم شارلوت و شاهزاده لئوپولد لذت برد . در سال ۱۸۱۹ او با دوک کنت از طریق اروپا سفر کرد. در این مسافرت نقاشی او از نقاشیهای کارمندان نظامی و دیپلماتها ، وی را مورد توجه الکساندر اول قرار داد که به وی مأمور شد نقاشیهای کارمندان ارشد نظامی روس را که با موفقیت با ناپلئون جنگیده بودند ، نقاشی کند. وی برای زندگی در سن پترزبورگ رفت و از سال ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۸ بیش از ۳۰۰ نقاشی برای مجموعه نظامی در کاخ زمستان با دستیارانش الکساندر پلیاکوف و ویلهلم آگوست گلیک نقاشی کرد . [ ۶] وی در سراسر اروپا مشهور شد و با نخبگان روشنفکر روسیه دوست شد. از جمله دیگر ، پوشکین که با او ملاقات کرد و می دانست ، شعری در مورد وی با عنوان "به داو" نوشت. در سال ۱۸۲۶ نیکلای اول او را به مراسم تاجگذاری دعوت کرد و در سال ۱۸۲۸ رسماً به عنوان نخستین نقاش دربار شاهنشاهی منصوب شد.
wiki: جورج داو