[ویکی فقه] جود، اصطلاحی در حدیث ، اخلاق ، فلسفه و کلام و عرفان می باشد . معنا و تعریف جود در این علوم کاملاً یکسان نیست و به اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این اصطلاح و تعیین مصداق برای آن تفاوتهایی وجود دارد. در این مقاله جود در فلسفه و کلام اسلامی بررسی می شود.
در فلسفه و کلام اسلامی ، جود عبارت است از اعطا و افاده امری شایسته ، نه برای عوض و غرض ، به چیزی یا کسی که سزاوار آن فایده باشد.
مؤلفه های این تعریف
این تعریف از سه مؤلفه تشکیل شده است : اول ، فایده رساندن به دیگری ؛ دوم ، سزاوار و درخور بودنِ آن فایده برای کسی یا چیزی که آن را دریافت کرده است ، مثلاً اگر کسی چاقویی به فرد خلاف کاری بدهد و او با آن مظلومی را بکُشد، این عملْ جود نیست ؛ سوم اینکه فایده رساندن برای دریافت عوض نباشد، زیرا اگر کسی فایده ای برساند تا به جای آن عوض بگیرد، سوداگر است نه اهل جود. منظور از عوض صرفاً چیزها و امور مادّی نیست بلکه طلب برخی امور غیرمادّی را نیز می توان عوض به شمار آورد، نظیر سپاس ، ستایش ، شهرت ، شادمانی ، رهایی از سرزنش ، نیل به حالتی بهتر و نیکوتر و رفع رذیله های نفسانی اما کسی که در فایده رساندن غرضی دارد و چیزی را می دهد تا چیزی برتر و نیکوتر از آن را به دست آورد، به طوری که اگر آن کار را انجام ندهد کمالی حاصل نخواهد کرد، چنین موجودی در حد ذات خود ناقص است و چون کمالش وابسته به امری است محتاج است ، اگرچه آن امر به کمال رساندن دیگری یا برطرف کردن فقر او یا رساندن خیر به او باشد. در اغلب متون فلسفی و کلامی ، تعریف مذکور با همان سه مؤلفه پذیرفته شده است ، اگرچه برخی از آن انتقاد هم کرده اند.
جود در متون فلسفی
در متون فلسفی بحث از جود در مبحث غایت افعال مطرح می شود. اگر فاعل از ناحیه غایت کمالی به دست نیاورد و از آن غایت یا توابع آن نیز منفعل نگردد، آن غایت را جود می نامند. چنانچه فاعل از غایت منفعل شود و کمالی برای او حاصل گردد، این غایت نسبت به آن فاعل ، خیر نامیده می شود.
تفاوت معنای جود با خیر
...
در فلسفه و کلام اسلامی ، جود عبارت است از اعطا و افاده امری شایسته ، نه برای عوض و غرض ، به چیزی یا کسی که سزاوار آن فایده باشد.
مؤلفه های این تعریف
این تعریف از سه مؤلفه تشکیل شده است : اول ، فایده رساندن به دیگری ؛ دوم ، سزاوار و درخور بودنِ آن فایده برای کسی یا چیزی که آن را دریافت کرده است ، مثلاً اگر کسی چاقویی به فرد خلاف کاری بدهد و او با آن مظلومی را بکُشد، این عملْ جود نیست ؛ سوم اینکه فایده رساندن برای دریافت عوض نباشد، زیرا اگر کسی فایده ای برساند تا به جای آن عوض بگیرد، سوداگر است نه اهل جود. منظور از عوض صرفاً چیزها و امور مادّی نیست بلکه طلب برخی امور غیرمادّی را نیز می توان عوض به شمار آورد، نظیر سپاس ، ستایش ، شهرت ، شادمانی ، رهایی از سرزنش ، نیل به حالتی بهتر و نیکوتر و رفع رذیله های نفسانی اما کسی که در فایده رساندن غرضی دارد و چیزی را می دهد تا چیزی برتر و نیکوتر از آن را به دست آورد، به طوری که اگر آن کار را انجام ندهد کمالی حاصل نخواهد کرد، چنین موجودی در حد ذات خود ناقص است و چون کمالش وابسته به امری است محتاج است ، اگرچه آن امر به کمال رساندن دیگری یا برطرف کردن فقر او یا رساندن خیر به او باشد. در اغلب متون فلسفی و کلامی ، تعریف مذکور با همان سه مؤلفه پذیرفته شده است ، اگرچه برخی از آن انتقاد هم کرده اند.
جود در متون فلسفی
در متون فلسفی بحث از جود در مبحث غایت افعال مطرح می شود. اگر فاعل از ناحیه غایت کمالی به دست نیاورد و از آن غایت یا توابع آن نیز منفعل نگردد، آن غایت را جود می نامند. چنانچه فاعل از غایت منفعل شود و کمالی برای او حاصل گردد، این غایت نسبت به آن فاعل ، خیر نامیده می شود.
تفاوت معنای جود با خیر
...
wikifeqh: جود_عقلی