جنگ چریکی یا جنگ پارتیزانی ( به انگلیسی: Partisan war ) یکی از انواع جنگ های نامنظم است که در آن گروه کوچکی از افراد مسلح با استفاده از تاکتیک هایی چون کمین، شبیخون، خرابکاری، جنگ ایذایی، تاکتیک های بزن دررو، و جابجایی سریع به یک نیروی نظامی بزرگ تر و کم تحرک تر حمله ور شده و بلافاصله صحنه نبرد را ترک می کنند.
به سرباز یک گروه چریکی، چریک گفته می شود. در دوران مدرن از اصطلاح جنگ چریکی معمولاً در اشاره به مقاومت مسلحانه گروه های شبه نظامی در مقابل نیروهای اشغالگر استفاده می شود. از اصطلاح پارتیزان و جنگ پارتیزانی نیز در همین معنا استفاده می شود. این اصطلاح همچنین بیانگر تاکتیک هایی است که نیروهای کوچکتر در مقابل نیروهای بزرگتر و مسلح تر و با تدارکات بیشتر اتخاذ می کنند. تاکتیک های نبرد چریکی معمولاً بر جداکردن واحدهای کوچکتر نیروی دشمن از بقیه و سپس حمله به آن ها از طریق کمین اتکا دارند.
نیروهای چریکی معمولاً از جاسوسی، خرابکاری های صنعتی و تبلیغات روانی استفاده می کنند و خود را یک جنبش سیاسی مردمی اما سرکوب شده، معرفی می کنند. در بسیاری از نقاط دنیا گروه های محلی از شیوه جنگ چریکی علیه نیروهای حکومتی بهره می برند. این تاکتیک ها به ویژه در مناطق ناهموار طبیعی مثل جنگل ها مؤثر هستند که مکان های اختفای طبیعی را در اختیار چریک ها می گذارند.
آمریکایی ها در جنگ استقلال خود علیه نیروهای بریتانیایی شیوه های جنگ چریکی را به کار گرفتند و توانستند کشوری را که به اعتقاد بسیاری صاحب قوی ترین نیروی نظامی دنیا بود، وادار به پذیرش استقلال خود کنند. در قرن بیستم نیز چریک های کمونیست با موفقیت از این شیوه علیه نیروهای فرانسوی و آمریکایی مستقر در ویتنام بهره بردند.
هرچند جنگ های چریکی معمولاً در مناطق کوهستانی یا جنگلی انجام می شوند اما نیروهای عرب الهام گرفته از لورنس عربستان به رهبری ملک فیصل از محیط های بیابانی برای نبرد موفقیت آمیزی علیه نیروهای قوی تر ترکیه در جنگ جهانی اول بهره بردند.
در جنگ جهانی دوم نیز گروه های چریکی در فرانسه و نقاط دیگر دنیا در مقابل نیروهای آلمان نازی مقاومت کردند. معروف ترین جنگ های چریکی دوران مدرن نبردهایی هستند که به تغییر دائمی حکومت های چین، ویتنام، افغانستان و کوبا منجر شدند. چریک های کمونیست چینی به رهبری مائو پس از جنگ جهانی دوم بر مخالفان خود چیره شده و قدرت را در پرجمعیت ترین کشور دنیا به دست گرفتند. در ویتنام نیز کمونیست های ویت مین به رهبری هوشی مینه و سپس چریک های ویت کنگ موفق شدند تا نیروهای فرانسوی و سپس آمریکایی را وادار به خروج از ویتنام کنند. در کوبا فیدل کاسترو و ارنستو چه گوارا در یک جنگ چریکی سه ساله موفق به سرنگونی حکومت فولخنسیو باتیستا در سال ۱۹۵۹ شدند. در افغانستان نیز گروه های مجاهدین با استفاده از این شیوه توانستند در مدت نه سال ارتش شوروی را شکست داده و آن را وادار به خروج از افغانستان کنند.
به سرباز یک گروه چریکی، چریک گفته می شود. در دوران مدرن از اصطلاح جنگ چریکی معمولاً در اشاره به مقاومت مسلحانه گروه های شبه نظامی در مقابل نیروهای اشغالگر استفاده می شود. از اصطلاح پارتیزان و جنگ پارتیزانی نیز در همین معنا استفاده می شود. این اصطلاح همچنین بیانگر تاکتیک هایی است که نیروهای کوچکتر در مقابل نیروهای بزرگتر و مسلح تر و با تدارکات بیشتر اتخاذ می کنند. تاکتیک های نبرد چریکی معمولاً بر جداکردن واحدهای کوچکتر نیروی دشمن از بقیه و سپس حمله به آن ها از طریق کمین اتکا دارند.
نیروهای چریکی معمولاً از جاسوسی، خرابکاری های صنعتی و تبلیغات روانی استفاده می کنند و خود را یک جنبش سیاسی مردمی اما سرکوب شده، معرفی می کنند. در بسیاری از نقاط دنیا گروه های محلی از شیوه جنگ چریکی علیه نیروهای حکومتی بهره می برند. این تاکتیک ها به ویژه در مناطق ناهموار طبیعی مثل جنگل ها مؤثر هستند که مکان های اختفای طبیعی را در اختیار چریک ها می گذارند.
آمریکایی ها در جنگ استقلال خود علیه نیروهای بریتانیایی شیوه های جنگ چریکی را به کار گرفتند و توانستند کشوری را که به اعتقاد بسیاری صاحب قوی ترین نیروی نظامی دنیا بود، وادار به پذیرش استقلال خود کنند. در قرن بیستم نیز چریک های کمونیست با موفقیت از این شیوه علیه نیروهای فرانسوی و آمریکایی مستقر در ویتنام بهره بردند.
هرچند جنگ های چریکی معمولاً در مناطق کوهستانی یا جنگلی انجام می شوند اما نیروهای عرب الهام گرفته از لورنس عربستان به رهبری ملک فیصل از محیط های بیابانی برای نبرد موفقیت آمیزی علیه نیروهای قوی تر ترکیه در جنگ جهانی اول بهره بردند.
در جنگ جهانی دوم نیز گروه های چریکی در فرانسه و نقاط دیگر دنیا در مقابل نیروهای آلمان نازی مقاومت کردند. معروف ترین جنگ های چریکی دوران مدرن نبردهایی هستند که به تغییر دائمی حکومت های چین، ویتنام، افغانستان و کوبا منجر شدند. چریک های کمونیست چینی به رهبری مائو پس از جنگ جهانی دوم بر مخالفان خود چیره شده و قدرت را در پرجمعیت ترین کشور دنیا به دست گرفتند. در ویتنام نیز کمونیست های ویت مین به رهبری هوشی مینه و سپس چریک های ویت کنگ موفق شدند تا نیروهای فرانسوی و سپس آمریکایی را وادار به خروج از ویتنام کنند. در کوبا فیدل کاسترو و ارنستو چه گوارا در یک جنگ چریکی سه ساله موفق به سرنگونی حکومت فولخنسیو باتیستا در سال ۱۹۵۹ شدند. در افغانستان نیز گروه های مجاهدین با استفاده از این شیوه توانستند در مدت نه سال ارتش شوروی را شکست داده و آن را وادار به خروج از افغانستان کنند.
wiki: جنگ چریکی
جنگ چریکی (کتاب). جنگ چریکی ( به اسپانیایی: La Guerra de Guerrillas ) کتابی نوشتهٔ مارکسیست انقلابی، ارنستو چه گوارا است که دقیقاً پس از انقلاب کوبا نوشته و در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. دیری نپایید که این کتاب به راهنمایی برای هزاران مبارز چریک در کشورهای مختلف جهان بدل گشت. [ ۱]
این کتاب به تجربه شخصی گوارا به عنوان یک چریک در طول انقلاب کوبا می پردازد، و به کلیه مبارزانی که جنگ چریکی را در کشورهای خود انجام می دهند، تعمیم می یابد. [ ۲]
این کتاب دلایل، پیش نیازها و درس های جنگ چریکی را مشخص می کند. دلیل اصلی انجام جنگ چریکی در یک کشور به این دلیل است که همه روش های مسالمت آمیز و قانونی برای استفاده از بین رفته است. [ ۳]
مهم ترین پیش شرط انجام جنگ چریکی در یک کشور، حمایت مردمی ساکنین آن سرزمین از ارتش چریکی است. چه گوارا اظهار داشت که موفقیت انقلاب کوبا سه درس را فراهم کرده است: نیروهای مردمی می توانند بر علیه یک ارتش عادی جنگ کنند، چریک ها می توانند شرایط مطلوب خود را ایجاد کنند ( نیازی نیست برای رسیدن به شرایط ایده آل منتظر بمانند ) و در آمریکای لاتین توسعه نیافته، محل اصلی عملیات ارتش چریکی حومه شهرها است. [ ۲]
چه گوارا کتاب جنگ چریکی را به کامیلو سینفوئگوس تقدیم کرده است. کسی که آن را خوانده و تصحیح کرده بود. سینفوئگوس به عنوان یک دوست خوب و نمونه انقلابی توصیف می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین کتاب به تجربه شخصی گوارا به عنوان یک چریک در طول انقلاب کوبا می پردازد، و به کلیه مبارزانی که جنگ چریکی را در کشورهای خود انجام می دهند، تعمیم می یابد. [ ۲]
این کتاب دلایل، پیش نیازها و درس های جنگ چریکی را مشخص می کند. دلیل اصلی انجام جنگ چریکی در یک کشور به این دلیل است که همه روش های مسالمت آمیز و قانونی برای استفاده از بین رفته است. [ ۳]
مهم ترین پیش شرط انجام جنگ چریکی در یک کشور، حمایت مردمی ساکنین آن سرزمین از ارتش چریکی است. چه گوارا اظهار داشت که موفقیت انقلاب کوبا سه درس را فراهم کرده است: نیروهای مردمی می توانند بر علیه یک ارتش عادی جنگ کنند، چریک ها می توانند شرایط مطلوب خود را ایجاد کنند ( نیازی نیست برای رسیدن به شرایط ایده آل منتظر بمانند ) و در آمریکای لاتین توسعه نیافته، محل اصلی عملیات ارتش چریکی حومه شهرها است. [ ۲]
چه گوارا کتاب جنگ چریکی را به کامیلو سینفوئگوس تقدیم کرده است. کسی که آن را خوانده و تصحیح کرده بود. سینفوئگوس به عنوان یک دوست خوب و نمونه انقلابی توصیف می شود.
wiki: جنگ چریکی (کتاب)