[ویکی فقه] جنگ های بالکان ، عنوان دو دوره جنگ میان دولت عثمانی و کشورهای شبه جزیره بالکان (۲۶ شوال ۱۳۳۰-۲۷ شوال ۱۳۳۱ق /۸ اکتبر ۱۹۱۲-۲۹ سپتامبر ۱۹۱۳م ) می باشد.
کنگره برلین که در ۱۲۹۵ق /۱۸۷۸م به ابتکار بیسمارک ، صدراعظم آلمان تشکیل شد و توانست از جنگ عمومی در اروپا جلوگیری کند، بخش بزرگی از اراضی اروپایی عثمانی - به ویژه در شبه جزیره بالکان - را از پیکر آن امپراتوری جدا کرد اما نتوانست از بروز اختلاف و کشمکش در بالکان جلوگیری کند. در این دوره که امپراتوری عثمانی در سراشیب ضعف و سقوط افتاده بود و قلمروش همواره کوچک تر می شد حوادث و سیاست هایی مانند اوج گیری نهضت های ناسیونالیستی در بالکان ، و مداخلات روسیه و اتریش ، به ویژه سیاست پان اسلاویستی روسیه در این شبه جزیره بیش از پیش موجب تضعیف آن گردید و دولت های بالکان را به استفاده از موقعیت برای جبران تسلط عثمانیان و خسارات گذشته برانگیخت ، چنانکه صربستان خواستار توسعه قلمرو خود گردید. اگرچه کشورهای بالکان بر سر مسائل مختلف به شدت با یکدیگر اختلاف داشتند، لیکن سیاست دول بزرگ اروپا مبنی بر تضعیف و بیرون راندن مسلمانان از شبه جزیره ، اتحاد کشورهای بالکان را ضروری می نمود. از سوی دیگر منافع روسیه و اتریش در منطقه بالکان به شدت با یکدیگر برخورد داشت ؛ چه ، اتریش می خواست به سواحل اژه و آدریاتیک دست یابد، و روسیه نیز قصد تصرف آبراههای بُسفر و داردانل را داشت . اهداف روسیه با مخالفت سایر دول اروپایی مواجه شد و این دولت از آن پس ، به طرفداری از دولتهای بالکان در برابر عثمانی برخاست و در کنگره بالکان (۱۳۲۸ق /۱۹۱۰م در صوفیه پایتخت بلغارستان )، شعار «بالکان از آن ِ بالکانیهاست » را مطرح ساخت که به مفهوم بیرون راندن مسلمانان از این سرزمین تلقی می شد. افزون بر آن حمله ایتالیایی ها به تریپولی (طرابلس ) در لیبی که با اولتیماتوم ۴ شوال ۱۳۲۹ق /۲۸ سپتامبر ۱۹۱۱م آغاز شد، دولت عثمانی را درگیر مسائل دیگر کرد و از اوضاع بالکان غافل گردانید.
پیمان برضد عثمانی
کشورهای بالکان با استفاده از فرصت ، پیمان های اتحاد بستند. نخستین پیمان برضد عثمانی میان صربستان و بلغارستان در ۱۳ مارس ۱۹۱۲، سپس معاهده ای دیگر در ۲۹ مه ۱۹۱۲ میان یونان و بلغارستان ، و آنگاه پیمانی دیگر میان مونته نگرو و بلغارستان منعقد شد. این اتحادها به رغم اختلاف عمیق میان کشورهای بالکان ، به دیده عثمانیان عجیب می نمود و از این رو، دولت احمد مختار پاشا این اتحاد را جدی نگرفت اما دولتهای بالکان با اولتیماتوم مشترک از دولت عثمانی خواستند که ظرف ۳ روز به صربستان ، مقدونیه و آلبانی خودمختاری دهد و مرزهای جدید را براساس ویژگیهای قومی تعیین کند و نیروی انتظامی بومی و استانداران محلی را به رسمیت بشناسد. در این اخطار تأکید شده بود که در صورت نپذیرفتن این درخواست ها به زور متوسل خواهند شد. دولت عثمانی این اولتیماتوم را نپذیرفت و در ۸ اکتبر ۱۹۱۲ نخستین مرحله جنگ بالکان آغاز گردید.
جنگ اول
این جنگ برای دولت عثمانی بسیار مصیبت بار بود. ارتش عثمانی که در ۳ جبهه جداگانه می جنگید، بیش از ۶ هفته دوام نیاورد. یونانیها در جبهه جنوب با فرماندهی کنستانتین ، ولیعهد یونان ، ترک ها را شکست داده ، شهر سالونیک را به تصرف در آوردند. بلغارها نیز در جبهه شرق در ناحیه «لوله بورغاز۲»، نیروی عثمانی را تارومار کردند و به سوی چاتالجا ۳ پیش رفتند. صرب ها هم در جبهه غرب بر عثمانی ها غلبه یافتند. سرانجام در ۳ دسامبر ۱۹۱۲ دولت احمد مختار پاشا آتش بس را پذیرفت و استعفا کرد و به جای او کامل پاشا به صدارت منصوب شد. دولت کامل پاشا مشغول مذاکره با دولتهای بالکان بود که جمعیت اتحاد و ترقی (ه م )، شکست را بهانه قرار داده ، به باب عالی (ه م ) حمله ور شد. رهبری کودتاچیان را انورپاشا (ه م ) برعهده داشت . با این رویداد که در تاریخ عثمانی به «واقعه باب عالی » معروف است ، دولت کامل پاشا برکنار شد و کاظم پاشا، وزیر جنگ که عامل شکست شناخته شده بود، به قتل رسید دولت جدید به ریاست شوکت پاشا که با پشتیبانی جمعیت اتحاد و ترقی روی کار آمده بود، ترک مخاصمه را نپذیرفت و بار دیگر در ۳ فوریة ۱۹۱۳ آتش جنگ شعله ور شد. عثمانیان در این جنگ هم شکست خوردند و ادرنه را از دست دادند. آنگاه اسکودار و دیگر شهرها نیز سقوط کردند و هزاران نفر از روستاییان ترک قتل عام شدند. سرانجام دولت عثمانی شرایط صلح را پذیرفت و عهدنامه ای که حاصل مذاکرات کنفرانس لندن بود، در ۳۰ مه ۱۹۱۳ به امضا رسید. به موجب این عهدنامه خط میدیه - اَنَز، مرز عثمانی - بلغارستان تعیین شد، تراکیه و ادرنه در تصرف بلغارستان ماند، حقوق عثمانی در کرِت به یونان واگذار شد و حل و فصل مسائل مربوط به مالکیت جزایر دریای اژه برعهده دول اروپایی غیر بالکان محول گردید، و به این ترتیب دوره اول جنگ بالکان به پایان رسید.
جنگ دوم
...
کنگره برلین که در ۱۲۹۵ق /۱۸۷۸م به ابتکار بیسمارک ، صدراعظم آلمان تشکیل شد و توانست از جنگ عمومی در اروپا جلوگیری کند، بخش بزرگی از اراضی اروپایی عثمانی - به ویژه در شبه جزیره بالکان - را از پیکر آن امپراتوری جدا کرد اما نتوانست از بروز اختلاف و کشمکش در بالکان جلوگیری کند. در این دوره که امپراتوری عثمانی در سراشیب ضعف و سقوط افتاده بود و قلمروش همواره کوچک تر می شد حوادث و سیاست هایی مانند اوج گیری نهضت های ناسیونالیستی در بالکان ، و مداخلات روسیه و اتریش ، به ویژه سیاست پان اسلاویستی روسیه در این شبه جزیره بیش از پیش موجب تضعیف آن گردید و دولت های بالکان را به استفاده از موقعیت برای جبران تسلط عثمانیان و خسارات گذشته برانگیخت ، چنانکه صربستان خواستار توسعه قلمرو خود گردید. اگرچه کشورهای بالکان بر سر مسائل مختلف به شدت با یکدیگر اختلاف داشتند، لیکن سیاست دول بزرگ اروپا مبنی بر تضعیف و بیرون راندن مسلمانان از شبه جزیره ، اتحاد کشورهای بالکان را ضروری می نمود. از سوی دیگر منافع روسیه و اتریش در منطقه بالکان به شدت با یکدیگر برخورد داشت ؛ چه ، اتریش می خواست به سواحل اژه و آدریاتیک دست یابد، و روسیه نیز قصد تصرف آبراههای بُسفر و داردانل را داشت . اهداف روسیه با مخالفت سایر دول اروپایی مواجه شد و این دولت از آن پس ، به طرفداری از دولتهای بالکان در برابر عثمانی برخاست و در کنگره بالکان (۱۳۲۸ق /۱۹۱۰م در صوفیه پایتخت بلغارستان )، شعار «بالکان از آن ِ بالکانیهاست » را مطرح ساخت که به مفهوم بیرون راندن مسلمانان از این سرزمین تلقی می شد. افزون بر آن حمله ایتالیایی ها به تریپولی (طرابلس ) در لیبی که با اولتیماتوم ۴ شوال ۱۳۲۹ق /۲۸ سپتامبر ۱۹۱۱م آغاز شد، دولت عثمانی را درگیر مسائل دیگر کرد و از اوضاع بالکان غافل گردانید.
پیمان برضد عثمانی
کشورهای بالکان با استفاده از فرصت ، پیمان های اتحاد بستند. نخستین پیمان برضد عثمانی میان صربستان و بلغارستان در ۱۳ مارس ۱۹۱۲، سپس معاهده ای دیگر در ۲۹ مه ۱۹۱۲ میان یونان و بلغارستان ، و آنگاه پیمانی دیگر میان مونته نگرو و بلغارستان منعقد شد. این اتحادها به رغم اختلاف عمیق میان کشورهای بالکان ، به دیده عثمانیان عجیب می نمود و از این رو، دولت احمد مختار پاشا این اتحاد را جدی نگرفت اما دولتهای بالکان با اولتیماتوم مشترک از دولت عثمانی خواستند که ظرف ۳ روز به صربستان ، مقدونیه و آلبانی خودمختاری دهد و مرزهای جدید را براساس ویژگیهای قومی تعیین کند و نیروی انتظامی بومی و استانداران محلی را به رسمیت بشناسد. در این اخطار تأکید شده بود که در صورت نپذیرفتن این درخواست ها به زور متوسل خواهند شد. دولت عثمانی این اولتیماتوم را نپذیرفت و در ۸ اکتبر ۱۹۱۲ نخستین مرحله جنگ بالکان آغاز گردید.
جنگ اول
این جنگ برای دولت عثمانی بسیار مصیبت بار بود. ارتش عثمانی که در ۳ جبهه جداگانه می جنگید، بیش از ۶ هفته دوام نیاورد. یونانیها در جبهه جنوب با فرماندهی کنستانتین ، ولیعهد یونان ، ترک ها را شکست داده ، شهر سالونیک را به تصرف در آوردند. بلغارها نیز در جبهه شرق در ناحیه «لوله بورغاز۲»، نیروی عثمانی را تارومار کردند و به سوی چاتالجا ۳ پیش رفتند. صرب ها هم در جبهه غرب بر عثمانی ها غلبه یافتند. سرانجام در ۳ دسامبر ۱۹۱۲ دولت احمد مختار پاشا آتش بس را پذیرفت و استعفا کرد و به جای او کامل پاشا به صدارت منصوب شد. دولت کامل پاشا مشغول مذاکره با دولتهای بالکان بود که جمعیت اتحاد و ترقی (ه م )، شکست را بهانه قرار داده ، به باب عالی (ه م ) حمله ور شد. رهبری کودتاچیان را انورپاشا (ه م ) برعهده داشت . با این رویداد که در تاریخ عثمانی به «واقعه باب عالی » معروف است ، دولت کامل پاشا برکنار شد و کاظم پاشا، وزیر جنگ که عامل شکست شناخته شده بود، به قتل رسید دولت جدید به ریاست شوکت پاشا که با پشتیبانی جمعیت اتحاد و ترقی روی کار آمده بود، ترک مخاصمه را نپذیرفت و بار دیگر در ۳ فوریة ۱۹۱۳ آتش جنگ شعله ور شد. عثمانیان در این جنگ هم شکست خوردند و ادرنه را از دست دادند. آنگاه اسکودار و دیگر شهرها نیز سقوط کردند و هزاران نفر از روستاییان ترک قتل عام شدند. سرانجام دولت عثمانی شرایط صلح را پذیرفت و عهدنامه ای که حاصل مذاکرات کنفرانس لندن بود، در ۳۰ مه ۱۹۱۳ به امضا رسید. به موجب این عهدنامه خط میدیه - اَنَز، مرز عثمانی - بلغارستان تعیین شد، تراکیه و ادرنه در تصرف بلغارستان ماند، حقوق عثمانی در کرِت به یونان واگذار شد و حل و فصل مسائل مربوط به مالکیت جزایر دریای اژه برعهده دول اروپایی غیر بالکان محول گردید، و به این ترتیب دوره اول جنگ بالکان به پایان رسید.
جنگ دوم
...
wikifeqh: جنگ های_بالکان