[ویکی فقه] جَمَل ، جنگ ، نخستین جنگ داخلی در حوزه اسلامی ، میان علی علیه السلام و پیمان شکنان ( ناکِثین ) در سال ۳۶ رخ داد.
امام علی علیه السلام در ذیحجه ۳۵، در پی اصرار و اتفاق نظر مردم مدینه از مهاجران و انصار ، و به رغم میل باطنی خود، زمام خلافت را به دست گرفت .همه ، جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند، با حضرت بیعت کردند.عده ای از مخالفان به شام و مکه گریختند.طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام ، دو تن از سرشناسان صحابه ، که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند، به حضرت علی دست بیعت دادند.گفته شده است که طلحه نخستین بیعت کننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آن را به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید. طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دست کم به فرمانروایی ولایات برسند.آن دو از علی علیه السلام خواستند که امارت و حکومت بصره و کوفه (یا عراق و یمن ) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست . چهار ماه پس از به خلافت رسیدن علی علیه السلام ، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی ، مردم از ایشان رویگردان شده اند و دیگر جایی در مدینه ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام عمره به مکه روند.امام گفت شاید قصد شام یا عراق دارید و آنان پاسخ دادند که فقط قصد عمره دارند و سوگند خوردند که فساد و فتنه ای بر نخواهند انگیخت و بیعت خود را نخواهند شکست .امام اجازه داد و آنان با شتاب به مکه رفتند.با این حال ، امام فرمود که آنان به عمره نمی روند، بلکه قصد نیرنگ دارند.
هم پیمانی با عایشه
طلحه و زبیر، برای پیشبرد مقاصد خود، از عایشه ، که پیش از قتل عثمان برای عمره به مکه رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی عثمان و انتقام از کشندگان وی ، که اکنون از یاران نزدیک علی و سرداران او شده اند، با آنان همراه شود.پس از مدتی ، سرانجام ، عایشه خواست آنان را پذیرفت . اگرچه طلحه و زبیر، به ادعای خونخواهی عثمان از اطاعت امام سرباز زدند و از جمع مسلمانان بیرون رفتند، اما به گفته علی علیه السلام ، آنان خود قاتلان عثمان بودند. آنان ادعا می کردند که توبه کرده اند و برای جبران گناه خویش ، می خواهند انتقام خون عثمان را، که به ستم کشته شده است ، بگیرند و کار خلافت مسلمانان را به شورایی مانند شورای عمر، واگذارند و بین آنان صلح ایجاد کنند.آن دو از عایشه نیز خواستند که این مطالب را به مردم اعلام کند. طلحه و زبیر، برای توجیه پیمان شکنی خویش ، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کرده اند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان ندارند. امام فرمود که زبیر می پندارد با دستش بیعت کرده است ، نه با دلش ؛ پس به بیعت اقرار و به خروج از آن ادعا می کند و باید برای ادعای خود دلیلی درست بیاورد طلحه ، که از بنی تَیم و هم طایفه ابوبکر بود، همچون زبیر، آرزوی خلافت داشت و هر یک دیگری را به حساب نمی آورد.
خون خواهی عثمان
عایشه که در زمان قتل عثمان در مکه بود، گمان می کرد، یا چنین خبر یافته بود، که پس از قتل عثمان ، طلحه به خلافت رسیده است ، روانه مدینه گردید؛ اما، هنگامی که در میان راه شنید که مردم با علی علیه السلام بیعت کرده اند، به مکه بازگشت و از اینکه مردم را بر ضدعثمان شورانده بود، اظهار پشیمانی کرد و ندا داد که عثمان به ستم کشته شده است و مردم را به خونخواهی او و مخالفت با امیرمؤمنان و مبارزه با آشوبگران مدینه دعوت نمود و در پاسخ این اعتراض که تو مردم را به کشتن عثمان (در تعبیر عایشه : نَعْثَل ) تشویق می کردی ، گفت که عثمان توبه کرد و سپس او را کشتند.
اتحاد ناکثین
...
امام علی علیه السلام در ذیحجه ۳۵، در پی اصرار و اتفاق نظر مردم مدینه از مهاجران و انصار ، و به رغم میل باطنی خود، زمام خلافت را به دست گرفت .همه ، جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند، با حضرت بیعت کردند.عده ای از مخالفان به شام و مکه گریختند.طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام ، دو تن از سرشناسان صحابه ، که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند، به حضرت علی دست بیعت دادند.گفته شده است که طلحه نخستین بیعت کننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آن را به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید. طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دست کم به فرمانروایی ولایات برسند.آن دو از علی علیه السلام خواستند که امارت و حکومت بصره و کوفه (یا عراق و یمن ) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست . چهار ماه پس از به خلافت رسیدن علی علیه السلام ، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی ، مردم از ایشان رویگردان شده اند و دیگر جایی در مدینه ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام عمره به مکه روند.امام گفت شاید قصد شام یا عراق دارید و آنان پاسخ دادند که فقط قصد عمره دارند و سوگند خوردند که فساد و فتنه ای بر نخواهند انگیخت و بیعت خود را نخواهند شکست .امام اجازه داد و آنان با شتاب به مکه رفتند.با این حال ، امام فرمود که آنان به عمره نمی روند، بلکه قصد نیرنگ دارند.
هم پیمانی با عایشه
طلحه و زبیر، برای پیشبرد مقاصد خود، از عایشه ، که پیش از قتل عثمان برای عمره به مکه رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی عثمان و انتقام از کشندگان وی ، که اکنون از یاران نزدیک علی و سرداران او شده اند، با آنان همراه شود.پس از مدتی ، سرانجام ، عایشه خواست آنان را پذیرفت . اگرچه طلحه و زبیر، به ادعای خونخواهی عثمان از اطاعت امام سرباز زدند و از جمع مسلمانان بیرون رفتند، اما به گفته علی علیه السلام ، آنان خود قاتلان عثمان بودند. آنان ادعا می کردند که توبه کرده اند و برای جبران گناه خویش ، می خواهند انتقام خون عثمان را، که به ستم کشته شده است ، بگیرند و کار خلافت مسلمانان را به شورایی مانند شورای عمر، واگذارند و بین آنان صلح ایجاد کنند.آن دو از عایشه نیز خواستند که این مطالب را به مردم اعلام کند. طلحه و زبیر، برای توجیه پیمان شکنی خویش ، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کرده اند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان ندارند. امام فرمود که زبیر می پندارد با دستش بیعت کرده است ، نه با دلش ؛ پس به بیعت اقرار و به خروج از آن ادعا می کند و باید برای ادعای خود دلیلی درست بیاورد طلحه ، که از بنی تَیم و هم طایفه ابوبکر بود، همچون زبیر، آرزوی خلافت داشت و هر یک دیگری را به حساب نمی آورد.
خون خواهی عثمان
عایشه که در زمان قتل عثمان در مکه بود، گمان می کرد، یا چنین خبر یافته بود، که پس از قتل عثمان ، طلحه به خلافت رسیده است ، روانه مدینه گردید؛ اما، هنگامی که در میان راه شنید که مردم با علی علیه السلام بیعت کرده اند، به مکه بازگشت و از اینکه مردم را بر ضدعثمان شورانده بود، اظهار پشیمانی کرد و ندا داد که عثمان به ستم کشته شده است و مردم را به خونخواهی او و مخالفت با امیرمؤمنان و مبارزه با آشوبگران مدینه دعوت نمود و در پاسخ این اعتراض که تو مردم را به کشتن عثمان (در تعبیر عایشه : نَعْثَل ) تشویق می کردی ، گفت که عثمان توبه کرد و سپس او را کشتند.
اتحاد ناکثین
...
wikifeqh: نبرد_بصره
[ویکی شیعه] جنگ جَمَل، نخستین جنگ دوره خلافت امام علی(ع) که توسط گروهی به رهبری عایشه همسر پیامبر اسلام(ص)، و طلحه و زبیر علیه امام علی(ع) به راه افتاد. این جنگ در سال ۳۶ قمری و در اطراف بصره رخ داد. عایشه و همراهانش این جنگ را به بهانه خون خواهی عثمان به راه انداختند. عایشه در این نبرد حضور داشت و بر شتری سرخ موی سوار بود و علت نامگذاری این جنگ به جمل (شتر نر) همین است. این جنگ که نخستین جنگ داخلی مسلمانان محسوب می شود با پیروزی سپاه امام علی و کشته شدن طلحه و زبیر و بازداشت عایشه و فرستادن او به مدینه به اتمام رسید.
از آنجا که سران سپاه جمل با امام علی به عنوان خلیفه، بیعت کرده و سپس بیعت خود را شکسته و وارد جنگ شده بودند، به ناکثین (بیعت شکنان) معروف شدند و این جنگ نیز جنگ با ناکثین نامیده شد.
جنگ جمل باعث انتقال مرکزیت خلافت مسلمین از مدینه به کوفه در عراق شد و به علت بروز درگیری بین چند تن از صحابه و شخص خلیفه، زمینه ای برای ظهور برخی نظریه های جدید کلامی و فقهی میان مذاهب اسلامی در باب سیاست گشت.
از آنجا که سران سپاه جمل با امام علی به عنوان خلیفه، بیعت کرده و سپس بیعت خود را شکسته و وارد جنگ شده بودند، به ناکثین (بیعت شکنان) معروف شدند و این جنگ نیز جنگ با ناکثین نامیده شد.
جنگ جمل باعث انتقال مرکزیت خلافت مسلمین از مدینه به کوفه در عراق شد و به علت بروز درگیری بین چند تن از صحابه و شخص خلیفه، زمینه ای برای ظهور برخی نظریه های جدید کلامی و فقهی میان مذاهب اسلامی در باب سیاست گشت.
wikishia: جنگ_جمل
[ویکی اهل البیت] جنگ جمل نخستین فتنه بر علیه امام علی علیه السلام پس از پذیرش خلافت اسلامی توسط آن حضرت بود در این جنگ طلحه و زبیر در حالی که عایشه همسر رسول خدا (ص) را نیز با خود همراه کرده بودند، بر علیه امام شوریدند. این جنگ در حوالی بصره رخ داد و در آن تعداد زیادی از هر دو گروه کشته شدند. در نهایت جنگ با پیروزی امام علی علیه السلام پایان گرفت.
برخی از مورّخان نوشته اند که جنگ جمل در جمادی اوّل سال ۳۶ هجری اتّفاق افتاد ، در حالی که برخی دیگر تأکید کرده اند که در جمادی ثانی همان سال اتّفاق افتاد و بیش از یک روز به درازا نکشید. تاریخ دو نامه ای که امام علی (علیه السلام) برای مردم مدینه و کوفه پس از پایان جنگ نوشت ، نظر اوّل را تأیید می کند و این در حالی است که تنها پنج ماه از آغاز زمامداری امیرالمؤمنین (علیه السلام)،می گذشت.
جنگ جمل در محلّی به نام زابوقه (در اطراف بصره) یا زاویه (یکی از محلّه های بصره) یا در خریبه (محلّی در نزدیکی بصره) اتّفاق افتاد .
تعداد سپاهیان امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) در این جنگ بیست هزار نفر بودند.فرماندهای سپاه حضرت افراد زیر بودند:
تعداد سپاهیان اصحاب جمل را سی هزار نفر نوشته اند.از جمله فرماندهان آنان می توان به افراد زیر اشاره کرد:
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان مهاجران دو گرایش اموی و هاشمی بود که هیچ کدام نتوانستند خلافت پس از آن حضرت را بدست آورند. امویان به دلیل عنادورزی طولانیشان بر ضد اسلام و هاشمیان به دلیل حسادت قریش و به ویژه مشکلاتی که با امام علی علیه السلام داشتند.
نتیجه کنار گذشتن این گروه آن بود که جناح میانی قریش که همان ابوبکر و عمر بودند، بر سر کار آمدند. در دوره این دو نفر هر چه بود، زمینه مناسبی در میان تمامی قریش برای عثمان که خود از بنی امیه بود، پیش آمد. در مسائل انتخاب عثمان گذشت که او تا چه اندازه در میان قریش محبوب القلوب بود. زمانی که عثمان در دایره قریش تنها به امویان پرداخت، بار دیگر خط میانی هوس خلافت کرد.
در میان آنان طلحه که هم طایفه ای ابوبکر یعنی از بنی تیم بود، خواست تا با حمایت عایشه به خلافت دست یابد. زبیر نیز چندی او را کمک می کرد و گاه خود هوس خلافت داشت. زمان برپایی جنگ جمل، ابن عباس به زبیر گفت: عایشه حکومت را برای طلحه می خواهد، تو در این میانه چه می کنی؟
برخی از مورّخان نوشته اند که جنگ جمل در جمادی اوّل سال ۳۶ هجری اتّفاق افتاد ، در حالی که برخی دیگر تأکید کرده اند که در جمادی ثانی همان سال اتّفاق افتاد و بیش از یک روز به درازا نکشید. تاریخ دو نامه ای که امام علی (علیه السلام) برای مردم مدینه و کوفه پس از پایان جنگ نوشت ، نظر اوّل را تأیید می کند و این در حالی است که تنها پنج ماه از آغاز زمامداری امیرالمؤمنین (علیه السلام)،می گذشت.
جنگ جمل در محلّی به نام زابوقه (در اطراف بصره) یا زاویه (یکی از محلّه های بصره) یا در خریبه (محلّی در نزدیکی بصره) اتّفاق افتاد .
تعداد سپاهیان امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) در این جنگ بیست هزار نفر بودند.فرماندهای سپاه حضرت افراد زیر بودند:
تعداد سپاهیان اصحاب جمل را سی هزار نفر نوشته اند.از جمله فرماندهان آنان می توان به افراد زیر اشاره کرد:
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان مهاجران دو گرایش اموی و هاشمی بود که هیچ کدام نتوانستند خلافت پس از آن حضرت را بدست آورند. امویان به دلیل عنادورزی طولانیشان بر ضد اسلام و هاشمیان به دلیل حسادت قریش و به ویژه مشکلاتی که با امام علی علیه السلام داشتند.
نتیجه کنار گذشتن این گروه آن بود که جناح میانی قریش که همان ابوبکر و عمر بودند، بر سر کار آمدند. در دوره این دو نفر هر چه بود، زمینه مناسبی در میان تمامی قریش برای عثمان که خود از بنی امیه بود، پیش آمد. در مسائل انتخاب عثمان گذشت که او تا چه اندازه در میان قریش محبوب القلوب بود. زمانی که عثمان در دایره قریش تنها به امویان پرداخت، بار دیگر خط میانی هوس خلافت کرد.
در میان آنان طلحه که هم طایفه ای ابوبکر یعنی از بنی تیم بود، خواست تا با حمایت عایشه به خلافت دست یابد. زبیر نیز چندی او را کمک می کرد و گاه خود هوس خلافت داشت. زمان برپایی جنگ جمل، ابن عباس به زبیر گفت: عایشه حکومت را برای طلحه می خواهد، تو در این میانه چه می کنی؟
wikiahlb: جنگ_جمل