جغرافیای رفتاری ( به انگلیسی: Behavioral geography ) شاخه ای از علوم انسانی است که به مطالعه فرآیندهای شناختی و واکنش آن به محیط از طریق رفتارگرایی می پردازد.
به بیان دیگر جغرافیای رفتاری رویکردی در جغرافیای انسانی است که رفتار انسان را با تفکیک آن به بخش های گوناگون و جداگانه بررسی می کند. جغرافی دانان رفتاری بر فرآیندهای شناختی به عنوان زیربنای استدلال فضایی، تصمیم گیری و رفتار تمرکز می کنند. علاوه بر این، جغرافیای رفتاری یک ایدئولوژی/رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روش ها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرآیندهای شناختی دخیل در ادراک یا پاسخ و واکنش فرد به محیط خود استفاده می کند.
راه های زیادی برای درک و تفسیر طبیعت وجود دارد. به گفته ریموند ویلیامز، سه راه برای معنا بخشیدن ( یا تعریف ) طبیعت وجود دارد:
• طبیعت به عنوان یک کیفیت، شخصیت یا فرایند ( مانند سرشت انسان )
• طبیعت به عنوان یک نیرو ( به عنوان مثال آب و هوا )
• طبیعت به عنوان جهان مادی ( به عنوان مثال محیط طبیعی فیزیکی )
به گفته ریموند ویلیامز، زبان در چگونگی درک، تفسیر و معنا بخشیدن به طبیعت نقش دارد. این گونه است که چندین حقیقت می توانند هم زمان معتبر باشند. [ ۱]
ساختار اجتماعی طبیعت در چهار حوزه اصلی می تواند بهبود یابد:
• با اهمیت دادن بیشتر به شیوه ای که واقعیت ها از طریق تعاملات اجتماعی - فرهنگی ساخته می شوند[ ۲]
• با پی بردن به اینکه تمام علوم باید بر اساس یک استاندارد یکسان تحلیل شوند[ ۲]
• با درک بهتر نقشی که زبان در ساختارگرایی دارد[ ۲]
• با اهمیت دادن بیشتر به نحوه وجود حقایق و نحوه تنظیم بر اساس تئوری شبکه عملگرا[ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه بیان دیگر جغرافیای رفتاری رویکردی در جغرافیای انسانی است که رفتار انسان را با تفکیک آن به بخش های گوناگون و جداگانه بررسی می کند. جغرافی دانان رفتاری بر فرآیندهای شناختی به عنوان زیربنای استدلال فضایی، تصمیم گیری و رفتار تمرکز می کنند. علاوه بر این، جغرافیای رفتاری یک ایدئولوژی/رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روش ها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرآیندهای شناختی دخیل در ادراک یا پاسخ و واکنش فرد به محیط خود استفاده می کند.
راه های زیادی برای درک و تفسیر طبیعت وجود دارد. به گفته ریموند ویلیامز، سه راه برای معنا بخشیدن ( یا تعریف ) طبیعت وجود دارد:
• طبیعت به عنوان یک کیفیت، شخصیت یا فرایند ( مانند سرشت انسان )
• طبیعت به عنوان یک نیرو ( به عنوان مثال آب و هوا )
• طبیعت به عنوان جهان مادی ( به عنوان مثال محیط طبیعی فیزیکی )
به گفته ریموند ویلیامز، زبان در چگونگی درک، تفسیر و معنا بخشیدن به طبیعت نقش دارد. این گونه است که چندین حقیقت می توانند هم زمان معتبر باشند. [ ۱]
ساختار اجتماعی طبیعت در چهار حوزه اصلی می تواند بهبود یابد:
• با اهمیت دادن بیشتر به شیوه ای که واقعیت ها از طریق تعاملات اجتماعی - فرهنگی ساخته می شوند[ ۲]
• با پی بردن به اینکه تمام علوم باید بر اساس یک استاندارد یکسان تحلیل شوند[ ۲]
• با درک بهتر نقشی که زبان در ساختارگرایی دارد[ ۲]
• با اهمیت دادن بیشتر به نحوه وجود حقایق و نحوه تنظیم بر اساس تئوری شبکه عملگرا[ ۲]
wiki: جغرافیای رفتاری