[ویکی فقه] جزءلایتجزّا، اصطلاحی در کلام و فلسفه اسلامی ، به معنای کوچک ترین جزء جسم می باشد.
اصطلاحات جزء، الجزء الواحد، الجوهر الواحد الذی لاینقسم ، و به ویژه لفظ جوهرِ فرد برای اشاره به همین مفهوم به کار رفته است . در کلام ، کاربرد لفظ جوهر به معنای جزء لایتجزّا رواج داشته است .این تعبیر از جوهر، خاص کلام است و در فلسفه عموماً از اصطلاحات جزءلایتجزّا و جوهر فرد استفاده کرده اند. گاه تعابیر اجرام صغار یا اجسام صغار هم به کار رفته است . در منابع فلسفی فارسی لفظ «پاره » و جزء نامتجزّی نیز مشاهده می شود. در ادبیات فارسی تعبیر جوهر فرد به عنوان استعاره ای برای کوچکی به کار رفته است . ظاهراً لفظ جزءلایتجزّا ترجمه اصطلاح atomon در فلسفه یونانی (در لغت به معنای تقسیم ناپذیر، ریشه اتم در زبانهای اروپایی ) بوده است . در عربی امروز لفظ جزء را به جای مولکول به کار می برند و برای اتم فیزیک از لفظ ذره استفاده می کنند. کاربرد ذره برای هر دو معنای اتم در فارسی امروز هم متداول شده است .
دلالت مفهوم جزء لایتجزّا
مفهوم جزء لایتجزّا یا جوهر فرد، در کل بر این تصور دلالت دارد که اجسام از اجزایی تقسیم ناپذیر تشکیل یافته اند. این تصور شامل دو وجه است ؛ یکی آنکه جسم امری پیوسته و یکپارچه نیست ، دیگر آنکه اجزای تشکیل دهنده جسم خود قابل قسمت به اجزای دیگری نیستند. به اصطلاح فلاسفه ، چنین اجزایی نه به کسر (شکستن ) و نه به قطع (بریدن ) تجزیه نمی شوند. سابقه چنین تصوری را می توان در دو تمدن یونان و هند جستجو کرد. در یونان در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، لئوکیپوس و ذیمقراطیس (دموکریتوس ) نظریه اتمی (اتمیسم ) را رواج دادند. مطابق نظریه اتمی ، جهان از اجسام بسیط صلبی تشکیل شده است که از فرط کوچکی به ادراک در نمی آیند. این اجسامِ تقسیم ناپذیر یا اتمها، جاودانی و نامتناهی اند، همه از یک جنس اند و تفاوتشان تنها در وضع و شکل و اندازه است . تکثر اشیای عالم نتیجه ترکیبات متنوع اتمها و حرکت آنها در خلا است . بزرگ ترین مخالف و منتقد این نظریه ، ارسطو، بر آن بود که جسم پیوسته و مرکّب از دو جزء معنوی صورت و مادّه است و نمی تواند اجزای مادّی بالفعل داشته باشد. تقسیم شدن متناهی جسم تنها به نحو بالفعل است اما به نحو بالقوه تا بی نهایت می توان جسم را تقسیم کرد و جزء قسمت ناپذیر در جسم وجود ندارد.
نظریه ارسطو
نظریه ارسطو در سراسر قرون وسطا بر فلسفه طبیعی جهان مسیحی و اسلام غالب بود. مهم ترین نقدی که ارسطو و سایر مخالفان نظریه اتمی ، از جمله رواقیان و شکاکانی چون سکستوس امپیریکوس ، بر مفهوم اتم وارد می دانستند، در قالب این پرسش مطرح می شد که وقتی دو جسم با سرعت مساوی در مسافتی مرکّب از حداقل سه اتم به سوی هم حرکت کنند، چه اتفاقی می افتد؟
اتم در فیزیک و ریاضیات
...
اصطلاحات جزء، الجزء الواحد، الجوهر الواحد الذی لاینقسم ، و به ویژه لفظ جوهرِ فرد برای اشاره به همین مفهوم به کار رفته است . در کلام ، کاربرد لفظ جوهر به معنای جزء لایتجزّا رواج داشته است .این تعبیر از جوهر، خاص کلام است و در فلسفه عموماً از اصطلاحات جزءلایتجزّا و جوهر فرد استفاده کرده اند. گاه تعابیر اجرام صغار یا اجسام صغار هم به کار رفته است . در منابع فلسفی فارسی لفظ «پاره » و جزء نامتجزّی نیز مشاهده می شود. در ادبیات فارسی تعبیر جوهر فرد به عنوان استعاره ای برای کوچکی به کار رفته است . ظاهراً لفظ جزءلایتجزّا ترجمه اصطلاح atomon در فلسفه یونانی (در لغت به معنای تقسیم ناپذیر، ریشه اتم در زبانهای اروپایی ) بوده است . در عربی امروز لفظ جزء را به جای مولکول به کار می برند و برای اتم فیزیک از لفظ ذره استفاده می کنند. کاربرد ذره برای هر دو معنای اتم در فارسی امروز هم متداول شده است .
دلالت مفهوم جزء لایتجزّا
مفهوم جزء لایتجزّا یا جوهر فرد، در کل بر این تصور دلالت دارد که اجسام از اجزایی تقسیم ناپذیر تشکیل یافته اند. این تصور شامل دو وجه است ؛ یکی آنکه جسم امری پیوسته و یکپارچه نیست ، دیگر آنکه اجزای تشکیل دهنده جسم خود قابل قسمت به اجزای دیگری نیستند. به اصطلاح فلاسفه ، چنین اجزایی نه به کسر (شکستن ) و نه به قطع (بریدن ) تجزیه نمی شوند. سابقه چنین تصوری را می توان در دو تمدن یونان و هند جستجو کرد. در یونان در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، لئوکیپوس و ذیمقراطیس (دموکریتوس ) نظریه اتمی (اتمیسم ) را رواج دادند. مطابق نظریه اتمی ، جهان از اجسام بسیط صلبی تشکیل شده است که از فرط کوچکی به ادراک در نمی آیند. این اجسامِ تقسیم ناپذیر یا اتمها، جاودانی و نامتناهی اند، همه از یک جنس اند و تفاوتشان تنها در وضع و شکل و اندازه است . تکثر اشیای عالم نتیجه ترکیبات متنوع اتمها و حرکت آنها در خلا است . بزرگ ترین مخالف و منتقد این نظریه ، ارسطو، بر آن بود که جسم پیوسته و مرکّب از دو جزء معنوی صورت و مادّه است و نمی تواند اجزای مادّی بالفعل داشته باشد. تقسیم شدن متناهی جسم تنها به نحو بالفعل است اما به نحو بالقوه تا بی نهایت می توان جسم را تقسیم کرد و جزء قسمت ناپذیر در جسم وجود ندارد.
نظریه ارسطو
نظریه ارسطو در سراسر قرون وسطا بر فلسفه طبیعی جهان مسیحی و اسلام غالب بود. مهم ترین نقدی که ارسطو و سایر مخالفان نظریه اتمی ، از جمله رواقیان و شکاکانی چون سکستوس امپیریکوس ، بر مفهوم اتم وارد می دانستند، در قالب این پرسش مطرح می شد که وقتی دو جسم با سرعت مساوی در مسافتی مرکّب از حداقل سه اتم به سوی هم حرکت کنند، چه اتفاقی می افتد؟
اتم در فیزیک و ریاضیات
...
wikifeqh: جزءلایتجزا