جرقه

/jaraqqe/

مترادف جرقه: اخگر، بارقه، برق، شراره، شرار، شرر، شعله

برابر پارسی: اخگر، ریزه آتش، خوارگ

معنی انگلیسی:
arc, gleam, scintilla, scintillation, spark, twinkle, masturbation

لغت نامه دهخدا

جرقه. [ ج ِ رِق ْ ق َ ] ( اِ ) خدرک. شرر. شراره. ابیز. استاره. ستاره. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ریزه آتش که اززغال یاهیزم درحال سوختن جداشود
( اسم ) ریز. آتش که از زغالی که در حال احتراق است جدا گردد و بهوا جهد.
خدرک شرر شراره ابیز استاره ستاره .

فرهنگ معین

(جِ رَ قِّ ) (اِ. ) ۱ - ریزة آتش که از زغال یا هیزم در حالِ سوختن به هوا بجهد. ۲ - برق آنی و کوچک که از اتصال ناگهانی دو سیم برق بوجود می آید.

فرهنگ عمید

۱. ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، شراره، اخگر.
۲. [مجاز] فکری که به ناگهان به ذهن خطور کند.

فرهنگستان زبان و ادب

{spark, sparkover} [فیزیک] تخلیۀ الکتریکی زودگذر براثر فروریزش الکتریکی ناگهانی هوا یا هر مادۀ دی الکتریک متـ . تخلیۀ جرقه ای spark discharge

دانشنامه عمومی

یک جرقه یک ذره فروزنده است. [ ۱] جرقه ممکن است توسط دستگاه های آتش کاری، فلزکاری یا به عنوان یک محصول جانبی از آتش سوزی، به ویژه هنگام سوزاندن چوب تولید می شود.
جرقه های فلز ذوب شده می توانند در هنگامی که فلز گرما داده می شود ایجاد شود. فرایندهایی چون جوشکاری با قوس الکتریکی، فرایند بسمر از جمله این فرایندها هستند.
عکس جرقه

جرقه (فیلم ۲۰۰۶). جرقه ( به هندی: Chingaari ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۶ و به کارگردانی کالپانا لاجمی است. در این فیلم بازیگرانی همچون میتون چاکرابورتی، سوشمیتا سن و آرجون ساهنی ایفای نقش کرده اند.
عکس جرقه (فیلم ۲۰۰۶)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

شرر

مترادف ها

arc (اسم)
قوس، کمان، هلال، جرقه، خم، خرپشته

spark (اسم)
جرقه، اخگر، بارقه

sparkle (اسم)
جرقه، برق، درخشش، تلالو

scintillation (اسم)
جرقه، برق، درخشش، برق زنی

scintilla (اسم)
اثر، جرقه

flake (اسم)
جرقه، برفک، پوسته، ورقه، فلس، تکه کوچک، برفک زدن تلویزیون

cough (اسم)
جرقه، سرفه

فارسی به عربی

بریق , رقاقة , شرارة
( جرقه (درمورد موتور وغیره ) ) سعال

پیشنهاد کاربران

•flash
•Epiphany : a sudden burst of understanding
◆But totally *spark *is more common ◆
به گمان من جرقه همان ریزه آتش است؛ خودِ ریزه آتش یا اخگر
و آوای آتش یا اخگر ( در پاسخ خانم سارا ) صدایی است شبیه جرِق ، جرِق جرِق ، یا شِرِق شِرِق
آبیز
گل حجر. [ گ ُ ل ِ ح َ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آتش است و به عربی نار خوانند. ( برهان ) . کنایه از آتش زیرا که از سنگ بیرون می آید. ( آنندراج )
جرقه زدن. جرقهیدن.
از جرقیهدن = جرقستن ساخته شده.
و مانند "خواستن = خواه/کاستن = کاه/ ( ستن - - > ه ) " از جرقهیدن به جرقستن تبدیل شده.
م. ث
آتش نشانان می گویند که این سیم ها بودند که جَرَقِستَند و آش سوزی را به راه انداختند.
چهره ی لری این واژه "چَرَکَه" می باشد.
اخگر، بارقه، برق، شراره، شرار، شرر، شعله
این واژه از صدایی است که از اخگر ساخته میشود گذاشته میشود. مانند این است بگوییم آواز گنجشک یا جیک، آوای سگ یا واق، واک گربه یا میو، آوای برگ خشک یا خش و. . . و آوای اَخگَر یا جرقه، فرقی ندارد.

بپرس