فروزندگی

/furuzandegi/

معنی انگلیسی:
luminosity, phosphorescence

لغت نامه دهخدا

فروزندگی. [ ف ُ زَ دَ /دِ ] ( حامص ) روشنی و ضیاء و تابندگی و تابانی. ( ناظم الاطباء ). درخشندگی. فروزش. رجوع به فروزنده شود.

فرهنگ فارسی

روشنی و ضیائ و تابندگی و تابانی

فرهنگ عمید

درخشندگی، روشنی.

دانشنامه عمومی

فروزَندگی ( به انگلیسی: Incandescence ) به تراگسیل تابش الکترومغناطیسی از یک جسم داغ به دلیل دمایش گفته می شود. [ ۱]   فروزندگی در مقابل تابناکی ( فروزستی ) قرار می گیرد که تراگسیل نور به دلیل گذار الکترونی الکترون های برانگیخته در اتم است.
عکس فروزندگی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

luminosity (اسم)
فروغ، درخشش، نور افکنی، فروزندگی، جسم نورانی

پیشنهاد کاربران

بپرس