جامعه گرایی اخلاقی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اساسی ترین پرسش در حیات انسان این است که در زندگی اخلاقی خود از چه مقامی باید اطاعت کند؟ پاسخی که مکتب جامعه گرایی به این پرسش حیاتی می دهد دیدگاهی است که جامعه گرایی اخلاقی نام گرفته است.
بنیان گذار این مکتب «امیل دورکیم» جامعه شناس پوزیتیویست است. دیدگاههای اخلاقی او مبتنی بر مبنای اصالت جامعه ای وی می باشد. او معتقد است اصالت با جامعه است نه فرد بر همین اساس ارزشهای اخلاقی نیز منشا اجتماعی دارند. همچنین بر آن است حق هرگونه قانونگذاری از جمله قانون گذاری اخلاقی با جامعه است. بر اساس این دیدگاه جملات اخلاقی از سنخ انشائیات هستند و از هیچ واقعیت خارجی حکایت نمی کنند و بر این اساس از دیدگاههای غیرواقع گرا شمرده می شوند. هنگامی که گفته دیدگاهی جزء دیدگاههای غیرواقع گراست به طور طبیعی چهار لازمه خواهد داشت. ۱. صدق و کذب ناپذیری۲. نداشتن معیاری برای معقولیت احکام اخلاقی۳. لذت گرایی اخلاقی ۴. نسبی گرایی اخلاقی
اصالت جامعه
اولین نکته ای که در دیدگاه دورکیم قابل توجه است این است که به اعتقاد وی جامعه شخصیتی مستقل دارد. درست است که مجموع افراد سازنده جامعه اند اما جامعه نیز جدای از افراد هویتی مستقل دارد. جامعه همچون شخصیتی کیفا مستقل از شخصیت های افراد تشکیل دهنده آن است. طبعا این هویت مستقل خود دارای احکام و قوانینی متفاوت از شخصیتهای افراد تشکیل دهنده دارد. نکته دوم که در فهم دیدگاه اخلاقی جامعه گرایان اهمیت اساسی دارد این است که به اعتقاد دورکیم اصالت با جامعه است. نه افراد تشکیل دهنده آن. این سخن به این معناست که منشا تمام واقعیتها به نوعی ریشه در خواست جامعه دارد. از جمله دین و اخلاق .
جامعه و وجدان جمعی
چنانچه اشاره شد یکی از اصول مهم اندیشه اخلاقی جامعه گرایان ریشه در این نکته دارد که آنان جامعه را دارای شخصیتی مستقل از افراد می دانند. دورکیم این اصل را وجدان جمعی جامعه نام می نهد. نامی که خود مبدع آن است. وی درباره پیدایش این مفهوم می گوید: چنین به نظر می رسد افراد تنها عناصر سازنده جامعه اند بنابراین نمودهای جامعه شناختی در واقع همان نمودهای روان شناختی افراد است. اما این سخن صحیح نیست زیرا در سلول های زنده نیز چیزی جز ملکولهایی از این ماده خام نمی توان یافت. پس ملکول های غیر زنده هنگامی که با هم ترکیب می شوند نمودهای تازه ای قابل مشاهده است که قبلا در هیچ یک از مواد خام اولیه قابل مشاهده نبود. به اعتقاد دورکیم علت این است که کل، همان حاصل جمع اجزاء خود نیست بلکه کل چیزی دیگری است که خواص آن با خواص اجزاء متشکل متفاوت است نتیجه ای که از این اصل بدست می آید این است که جامعه حاصل جمع ساده ای از افراد نیست بلکه دستگاهی است تشکیل یافته از ترکیب آنها با هم که معرف واقعیتی ویژه و دارای خواص مخصوص است. به اعتقاد او روان های فردی با جمع شدن در هم متداخل می شوند و با هم می آمیزند و از این تداخل وجودی تازه پدید می آورند که وجدان جمعی نام دارد و خواص و عوارض این وجدان جمعی با احساس و اندیشه و عمل اعضاء تشکیل دهنده آن متفاوت است.
← وجدان عمومی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس