[ویکی فقه] قدیم ترین باورهای ایرانی را درباره جادو و جادوگری، در اوستا می توان یافت.
به روایت اوستا، پس از آن که اهوره مزدا یازدهمین سرزمین نیک، هیلمَند، را آفرید، اهریمن در مقابل آن جادوان را آفرید. منظور از جادوان در اینجا و در بسیاری دیگر از بخشهای اوستا و متون پهلوی گروهی از ارواح پلید اهریمنی است. در تأیید این نکته می توان به بندهشن استناد کرد که دیوان و دروجان و جادوان و مازَنیان را ارواح دیوی خوانده، و بر ضد ارواح ایزدی، یعنی ایزدان و بَغان و اَمشاسپندان، معرفی کرده است. در اوستا و دیگر متون زردشتی، نام جادوان غالباً در کنار نام پریان، دیوان و دیگر موجودات اهریمنی آمده و نابودی و شکست و نفرین آنان آرزو شده است.در جای جای اوستا به چیرگی ایزدان بر جادوان اشاره شده است. در تیر یشت، تیشتَر به عنوان رَد (سرور) و نگاهبانِ همه ستارگان ستوده شده و بدین نکته اشاره شده است که اهریمن و دیگر موجودات اهریمنی، از جمله جادوان، نمی توانند آسیبی بدو رسانند. ایزد بهرام نیز خود را درهم شکننده ستیهندگیِ همه جادوان خوانده است. در جایی دیگر، بهرام به عنوان ایزدی ستوده شده که رده های رزم جادوان را از هم می پاشد، می درد، به تنگنا می افکند و پریشان می کند. نیز به گزارش آبان یشت، ایزدبانو اَناهیتا سوار بر ۴ اسب سفید بر دشمنـیِ همه دشمنـان ــ که جادوان نیز در میانشان هستند ــ چیره می شود.
تعریف جادوگری
کتاب ششم دینکرد جادوگری را چنین تعریف کرده است: «برخورداری از خوی پنهان و خویشتن را جدا از آنچه هست نمودن». در همین کتاب، جادوگری از امیالی دانسته شده که در گوهر همه مردم نهفته است و تنها با دینداری و همنشینی با نیکان می توان آن را مهار کرد. به گزارش کتاب سوم دینکرد۳، جادوگری یکی از ۵ عامل اهریمنی در درون انسان است که اساسش بدچشمی (شورچشمی، چشم زخم ، رشک و حسد ) و راه غلبه بر آن افزایشِ نیک چشمی (خیرخواهی) است. این نکته با آن بخش از داستان زندگی زردشت مطابقت دارد که زردشت و یک جادوگر، دیرزمانی به انتقامْ یکدیگر را نگریستند و سرشت ایزدی زردشت بر جادوگری آن جادوگر چیره شد.
تظاهر به دینداری
از اوستا می توان دریافت که برخی از جادوگران در میان مزداپرستان می زیستند و تظاهر به دینداری می کردند، چرا که یکی از درخواستهای مزداپرستان از ایزدان این است که کسی که در میان آنان خود را مزداپرست می خواند، اما با جادو جهان راستی را ویران می کند، بدانها نمایانده شود. نیز بر پایه روایات سنتی زردشتی، دهمین زمین در میان پلیدترین زمینها، زمینی است که «جادویی بر آن کنند».
← دین اهریمن
...
به روایت اوستا، پس از آن که اهوره مزدا یازدهمین سرزمین نیک، هیلمَند، را آفرید، اهریمن در مقابل آن جادوان را آفرید. منظور از جادوان در اینجا و در بسیاری دیگر از بخشهای اوستا و متون پهلوی گروهی از ارواح پلید اهریمنی است. در تأیید این نکته می توان به بندهشن استناد کرد که دیوان و دروجان و جادوان و مازَنیان را ارواح دیوی خوانده، و بر ضد ارواح ایزدی، یعنی ایزدان و بَغان و اَمشاسپندان، معرفی کرده است. در اوستا و دیگر متون زردشتی، نام جادوان غالباً در کنار نام پریان، دیوان و دیگر موجودات اهریمنی آمده و نابودی و شکست و نفرین آنان آرزو شده است.در جای جای اوستا به چیرگی ایزدان بر جادوان اشاره شده است. در تیر یشت، تیشتَر به عنوان رَد (سرور) و نگاهبانِ همه ستارگان ستوده شده و بدین نکته اشاره شده است که اهریمن و دیگر موجودات اهریمنی، از جمله جادوان، نمی توانند آسیبی بدو رسانند. ایزد بهرام نیز خود را درهم شکننده ستیهندگیِ همه جادوان خوانده است. در جایی دیگر، بهرام به عنوان ایزدی ستوده شده که رده های رزم جادوان را از هم می پاشد، می درد، به تنگنا می افکند و پریشان می کند. نیز به گزارش آبان یشت، ایزدبانو اَناهیتا سوار بر ۴ اسب سفید بر دشمنـیِ همه دشمنـان ــ که جادوان نیز در میانشان هستند ــ چیره می شود.
تعریف جادوگری
کتاب ششم دینکرد جادوگری را چنین تعریف کرده است: «برخورداری از خوی پنهان و خویشتن را جدا از آنچه هست نمودن». در همین کتاب، جادوگری از امیالی دانسته شده که در گوهر همه مردم نهفته است و تنها با دینداری و همنشینی با نیکان می توان آن را مهار کرد. به گزارش کتاب سوم دینکرد۳، جادوگری یکی از ۵ عامل اهریمنی در درون انسان است که اساسش بدچشمی (شورچشمی، چشم زخم ، رشک و حسد ) و راه غلبه بر آن افزایشِ نیک چشمی (خیرخواهی) است. این نکته با آن بخش از داستان زندگی زردشت مطابقت دارد که زردشت و یک جادوگر، دیرزمانی به انتقامْ یکدیگر را نگریستند و سرشت ایزدی زردشت بر جادوگری آن جادوگر چیره شد.
تظاهر به دینداری
از اوستا می توان دریافت که برخی از جادوگران در میان مزداپرستان می زیستند و تظاهر به دینداری می کردند، چرا که یکی از درخواستهای مزداپرستان از ایزدان این است که کسی که در میان آنان خود را مزداپرست می خواند، اما با جادو جهان راستی را ویران می کند، بدانها نمایانده شود. نیز بر پایه روایات سنتی زردشتی، دهمین زمین در میان پلیدترین زمینها، زمینی است که «جادویی بر آن کنند».
← دین اهریمن
...
wikifeqh: جادو_در_ایران_باستان