ثابت ابوالمعانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوالمعانی، ثابت، از صوفیان و علمای مجاهد ترکستان در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری/ نوزدهم و بیستم میلادی است. وی در ۱۲۸۳ ق/ ۱۸۶۶ در «نمنگان» (شهری در جمهوری ازبکستان در دره فرغانه) به دنیا آمد، و بنا به قولی، نسبش به امام علی علیه السّلام می رسید.
ثابت دوران کودکی را در زادگاه خود سپری نمود و از همان زمان به فراگیری علم و دانش مرسوم آن روزگار پرداخت و بر دوستان و همسالانش برتری یافت. سپس برای تکمیل تحصیلات خود به شهر «خوقند» رفت و در آن شهر اقامت کرد. در زادگاهش و در دیگر شهرهایی که سفر می نمود به خانه صوفیان می رفت و در محضر آنان می نشست و سرانجام به خرقه آنان در آمد. از علما و استادان خود روش تعلیم و تربیت را آموخت و از آنان اجازه گرفت. بعد از کسب علم، فضیلت، اخلاق و ارتقاء به درجات عالی به وطن خود بازگشت و به تعلیم و تربیت و تدریس فقه حنفی پرداخت و چندین بار به زیارت خانه خدا مشرف شد. پس از آخرین مراسم حج به مدینه منوره رفت و به مدت سه سال در آنجا اقامت نمود. این سفر برای او بسیار پربار و پرفیض بود، زیرا با بسیاری از علما و صوفیان همنشین و هم صحبت شد. آنگاه به وطن خود بازگشت و به تعلیم و تربیت شاگردان و ارشاد مردم پرداخت. در محضر درس و مجالس علمی او صدها تن از صاحبان فضیلت حاضر می شدند.
الگوی دیگران
ثابت ابوالمعانی که از همان اوان جوانی سعی در دوری جستن از اعمال حرام و زشتی ها و عمل به نیکی ها و جلب رضای خداوند داشت، سرمشق بسیار خوبی برای سایر مردم در زندگی شد. وی با اعتماد کامل و ایمانی راسخ به احیای سنت سنیه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم همت گماشت و از بدعت ها روی برتافت و با تمام توان و وجود خود به مقابله با بدعت گذاران و کسانی که سعی در اخلال در دین را داشتند شتافت. در راه ترویج و اشاعه احکام دین از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و تحقیر و استهزاء هیچ کس نتوانست او را از راه خود بازگرداند.
مبارزه با کمونیست ها
ثابت مجادلان و مناقشات بسیاری با مخالفان اسلام به ویژه با کمونیست داشت. او دشمنی خود را با آنان آشکارا اظهار می کرد و مردم مسلمان را برای دوری جستن از شر کمونیست ها آگاهی می داد. بلژیک ها برای مقابله با او، هوشمندترین و زیرکترین افراد خود را برای بحث و مجادله به سوی او روانه ساختند، وی را تهدید به زندانی و شکنجه شدن کردند، اما او در مقابل این تهدیدها و ارعاب ها هیچ تزلزلی به خود راه نمی داد و در برابر آنان مانند کوهی استوار ایستاده بود و می گفت: «یاران و دوستان من همه پر کشیده و رفته اند، من برای پیوستن به آنان لحظه شماری می کنم، این دنیای فانی برای من بی ارزش است.»ثابت ابوالمعانی از نزدیک شاهد جنایات کمونیست ها و شهادت بسیاری از علما و روحانیون به دست آنان بود اما این اقدام کمونیست ها هیچ خللی در اراده پولادین او وارد نیاورد و برعکس آتش انتقامجویی و مبارزه او را شعله ورتر ساخت.
تهدید توسط کمونیست ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس