ابدالها:
در فارسی :
> گاه به «هَ» تبدیل شود، مانند:
سپیژه = سپهر.
پرثوه = پهله ( پهلوی ، با تبدیل و قلب ).
مثره = مهر.
> و گاه به «س » بدل گردد، مانند:
پوثره = پسر ( پوهر پهلوی ).
> ثاء لغات عربی در فارسی گاه بدل به «تاء» شود، چون :
ثرید = ترید.
و در زبان عربی :
> گاه بدل «تا» آید:شبث = شبت.
حثیره = حتیره.
بقث = بقت.
> و گاه بدل «ض » آید:
تحاث = تحاض.
اثر = اضر.
> و گاه بدل «غ » آید:
ضیثم = ضیغم.
> و گاه بدل «ف » آید:
ثوم = فوم.
ثنأدار = قنأدار.
> و گاه بدل «ق » آید:
مِثِم و مِثِمَّه = مقم و مقمه.
> و گاه بدل «م » آید:
ثعو = معو.
> و گاه بدل «ن » آید:
ثتن اللحم = نتن اللحم.
و این حرف در فارسی دری نباشد لکن در کلمات کیومرث و طهمورث و ارثنک و ثغ، آمده است.