[ویکی فقه] تکبر در برابر آیات خدا (قرآن). کافران در برابر آیات خدا تکبر می ورزیدند.
ساصرف عن ءایـتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق وان یروا کل ءایة لا یؤمنوا بها... ذلک بانهم کذبوا بـایـتنا...(( بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبر می ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف می سازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه ای را ببینند، به آن ایمان نمی آورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمی کنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب می کنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند!))
← انواع تکبر در آیه
بلی قد جاءتک ءایـتی فکذبت بها واستکبرت وکنت من الکـفرین(آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبر نمودی و از کافران بودی!) ویوم القیـمة تری الذین کذبوا علی الله وجوههم مسودة الیس فی جهنم مثوی للمتکبرین.(و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند می بینی که صورتهایشان سیاه است؛ آیا در جهنم جایگاهی برای متکبّران نیست؟!) کذب بر خدا به همین است که کسی بگوید: خدا شریک دارد و یا بگوید خدا فرزند دارد. وسیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوبها وقال لهم خزنتها الم یاتکم رسل منکم یتلون علیکم ءایـت ربکم وینذرونکم لقاء یومکم هـذا قالوا بلی ولـکن حقت کلمة العذاب علی الکـفرین(و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند؛ وقتی به دوزخ می رسند، درهای آن گشوده می شود و نگهبانان دوزخ به آنها می گویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟! » می گویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم! ) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلم شده است.) قیل ادخلوا ابوب جهنم خــلدین فیها فبئس مثوی المتکبرین.(به آنان گفته می شود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!») الذین یجـدلون فی ءایـت الله بغیر سلطـن اتـهم کبر مقتـا عند الله وعند الذین ءامنوا کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار.((همانها که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برایشان آمده باشد به مجادله برمی خیزند؛ (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده اند به بار می آورد؛ این گونه خداوند بر دل هر متکبر جباری مهر می نهد! » )) این آیه توصیف " مسرف مرتاب" است، چون کسی که پا از گلیم خود بیرون کند و از زی خود خارج شود، یعنی از حق اعراض نماید و از هوای نفس پیروی کند و در نتیجه شک و تردید در دلش جایگزین گردد، و بر هیچ سخنی هر چه هم علمی باشد اعتماد نمی کند و به هیچ حجتی که او را به سوی حق راهنمایی می کند دل نمی بندد، چنین کسی آیات خدا را هم در صورتی که با مقتضای هوای نفسش مخالف باشد، بدون هیچ برهانی رد می کند و برای رد آن، به باطل جدال می نماید.
رابطه کبر و حسد
ان الذین یجـدلون فی ءایـت الله بغیر سلطـن اتـهم ان فی صدورهم الا کبر ما هم ببــلغیه فاستعذ بالله انه هو السمیع البصیر.((کسانی که در آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد ستیزه جویی می کنند، در سینه هایشان فقط تکبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست!)) " صدور" (سینه ها) در اینجا اشاره به قلبها است و منظور از قلب روح و جان و فکر است که در آیات قرآن کرارا به این معنی آمده است. بعضی از مفسران" کبر" را در آیه فوق به معنی"حسد" تفسیر کرده اند، و عامل مجادله آنها را حسادتشان نسبت به پیامبر ص و مقام معنوی و ظاهری او می دانند، در حالی که کبر در لغت به این معنی نیست، ولی ممکن است ملازم آن باشد، چرا که افراد متکبر و خود محور معمولا حسود نیز هستند، همه مواهب را برای خود می خواهند و از اینکه دیگران از آن بهره گیرند ناراحت می شوند.
ساصرف عن ءایـتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق وان یروا کل ءایة لا یؤمنوا بها... ذلک بانهم کذبوا بـایـتنا...(( بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبر می ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف می سازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه ای را ببینند، به آن ایمان نمی آورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمی کنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب می کنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند!))
← انواع تکبر در آیه
بلی قد جاءتک ءایـتی فکذبت بها واستکبرت وکنت من الکـفرین(آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبر نمودی و از کافران بودی!) ویوم القیـمة تری الذین کذبوا علی الله وجوههم مسودة الیس فی جهنم مثوی للمتکبرین.(و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند می بینی که صورتهایشان سیاه است؛ آیا در جهنم جایگاهی برای متکبّران نیست؟!) کذب بر خدا به همین است که کسی بگوید: خدا شریک دارد و یا بگوید خدا فرزند دارد. وسیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوبها وقال لهم خزنتها الم یاتکم رسل منکم یتلون علیکم ءایـت ربکم وینذرونکم لقاء یومکم هـذا قالوا بلی ولـکن حقت کلمة العذاب علی الکـفرین(و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند؛ وقتی به دوزخ می رسند، درهای آن گشوده می شود و نگهبانان دوزخ به آنها می گویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟! » می گویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم! ) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلم شده است.) قیل ادخلوا ابوب جهنم خــلدین فیها فبئس مثوی المتکبرین.(به آنان گفته می شود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!») الذین یجـدلون فی ءایـت الله بغیر سلطـن اتـهم کبر مقتـا عند الله وعند الذین ءامنوا کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار.((همانها که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برایشان آمده باشد به مجادله برمی خیزند؛ (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده اند به بار می آورد؛ این گونه خداوند بر دل هر متکبر جباری مهر می نهد! » )) این آیه توصیف " مسرف مرتاب" است، چون کسی که پا از گلیم خود بیرون کند و از زی خود خارج شود، یعنی از حق اعراض نماید و از هوای نفس پیروی کند و در نتیجه شک و تردید در دلش جایگزین گردد، و بر هیچ سخنی هر چه هم علمی باشد اعتماد نمی کند و به هیچ حجتی که او را به سوی حق راهنمایی می کند دل نمی بندد، چنین کسی آیات خدا را هم در صورتی که با مقتضای هوای نفسش مخالف باشد، بدون هیچ برهانی رد می کند و برای رد آن، به باطل جدال می نماید.
رابطه کبر و حسد
ان الذین یجـدلون فی ءایـت الله بغیر سلطـن اتـهم ان فی صدورهم الا کبر ما هم ببــلغیه فاستعذ بالله انه هو السمیع البصیر.((کسانی که در آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد ستیزه جویی می کنند، در سینه هایشان فقط تکبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست!)) " صدور" (سینه ها) در اینجا اشاره به قلبها است و منظور از قلب روح و جان و فکر است که در آیات قرآن کرارا به این معنی آمده است. بعضی از مفسران" کبر" را در آیه فوق به معنی"حسد" تفسیر کرده اند، و عامل مجادله آنها را حسادتشان نسبت به پیامبر ص و مقام معنوی و ظاهری او می دانند، در حالی که کبر در لغت به این معنی نیست، ولی ممکن است ملازم آن باشد، چرا که افراد متکبر و خود محور معمولا حسود نیز هستند، همه مواهب را برای خود می خواهند و از اینکه دیگران از آن بهره گیرند ناراحت می شوند.
wikifeqh: تکبر_در_برابر_آیات_خدا_(قرآن)