[ویکی فقه] یکی از مقاتل عاشورایی، مقتل الحسین (علیه السّلام)، اثر ابومخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی غامدی (۱۵۷ق) می باشد، در این مبحث به توصیف اجمالی آن پرداخته می شود.
ابومخنف لوط بن یحیی ازدی کوفی، دیگر مقتل نویس قرن دوم است که با تدوین کتاب مقتل الحسین نام خود را به عنوان مشهورترین و در زمره قدیمی ترین مقتل نویسان در تاریخ ثبت کرد. اگرچه وی در خانوادهای با پیشینه شیعی (به معنای تشیع سیاسی و دوستدار اهل بیت) رشد و نمو کرده، تشیع خود او ثابت نشده است. نجاشی، رجالی شهیر شیعی، در اثر رجالی خود، از وی با عنوان شیخ اصحاب الاخبار بالکوفة و وجههم، یعنی استاد و چهره بزرگ اصحاب اخبار در کوفه، (و نه شیخ اصحابنا) یاد می کند که دلالتی بر تشیع وی ندارد. برخی از محققان، قرینه دیگری بر عدم تشیع او (به معنای تشیع اعتقادی) بیان کرده اند، و آن اینکه رجالیان غیر شیعی، او را متهم. «رافضی بودن» نکرده اند؛ اصطلاحی که آنان معمولا برای توصیف شیعیان اعتقادی به کار میبرند. ابن ابی الحدید نیز به شیعه نبودن او تصریح کرده است. برخی دیگر از رجالیان، معتقد به تشیع او هستند. دلیل آنها این است که برخی از رجالیان اهل سنت او را متهم به تشیع کرده اند. به هر حال، صرف نظر از مذهب او، با توجه به مدح نجاشی از وی، با جمله وکان یسکن الی ما یرویه؛ «آنچه را نقل می کرد، مورد اعتماد و پذیرش بود»، وثاقت او اثبات شدنی است.
ویژگی های کتاب مذکور
ابومختف، صاحب آثار متعددی بوده که بیشتر آنها تک نگاری های مربوط به حوادث مهم قرن اول و دوم است. در میان این آثار، کتاب مقتل الحسین (علیه السّلام) او به لحاظ ویژگی های ذیل، جایگاه ویژهای یافته است:۱. اهمیت موضوع؛ چرا که جریان کربلا همواره در قیاس با دیگر حوادث، موقعیت خاصی، به ویژه نزد شیعیان، داشته است.۲. قرب زمانی مؤلف و تالیف به حادثه: ابومخنف، روایات این کتاب را گاه از شاهدان عینی و گاه با یک یا دو واسطه نقل کرده که نسبت به مقتل های تدوین شده در ادوار بعدی، امتیاز ویژه ای است.۳. توجه مورخان بعدی _اعم از شیعه و سنی_ به این اثر، و نقل تمام یا بیشتر روایات آن؛ از جمله توسط شاگردش هشام بن محمد بن سائب کلبی (۲۰۴ یا ۲۰۶ق) و سپس محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق)، شیخ مفید (۴۱۳ق) و سبط بن جوزی (۶۵۴ ق).۴. جایگاه مؤلف، که به تعبیر نجاشی، شیخ اصحاب الاخبار بالکوفة بوده و در تالیف تک نگاری های تاریخی ید طولایی داشته است.
زمان نگارش مقتل الحسین
اما درباره زمان نگارش این مقتل، برخی از قراین حاکی از آن است که ابومخنف این مقتل را در دهه سوم قرن دوم نگاشته است؛ چنان که وی در خبر ورود مسلم بن عقیل به خانه مختار بن ابوعبیده ثقفی در کوفه می گوید که هم اکنون این خانه، خانه مسلم بن مسیب خوانده می شود و مسلم بن مسیب در سال ۱۲۸ قمری عامل یوسف بن عمر بر شیراز بوده است. همچنین یعقوبی می نویسد: پس از شهادت زید بن علی در سال ۱۲۱ قمری، شیعیان خراسان (یعنی عباسیان و علویانی که مخالف بنی امیه بودند) به جنب و جوش آمدند و پیروان بسیاری پیدا نموده، ظلم های بنی امیه و ستم هایی را که بر خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رفته بود، برای مردم بازگو کردند و یکی از کارهایی که بدان پرداختند، تدریس و مباحثه کتاب های ملاحم بود. البته مقصود از این نوع کتاب ها، کتاب هایی در موضوع جنگ ها و نبردهای مسلمانان بود که از مصادیق بارز آن، مقتل ها و به ویژه مقتل امام حسین (علیه السّلام) به شمار میرفت. به نظر می رسد این، همان زمانی است که ابومخنف شرایط را برای نگارش مقتل امام حسین مناسب دیده و چنان که برخی از محققان گفته اند، تشویق و ترغیب ابومخنف توسط برخی از داعیان عباسی که در پی ترویج مثالب و مفاسد و جنایات بنی امیه بوده اند، و نیز ضعف و افول دولت بنی امیه که شرایط مناسبی را برای بیان ستم های آنان بر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فراهم کرده بود، سبب شد که او اقدام به جمع آوری اخبار واقعه عاشورا و نگارش این مقتل کند. بنابراین می توان گفت که مقتل ابومخنف تقریبا همزمان با مقتل جابر بن یزید جعفی نگاشته شده است. متاسفانه این مقتل در گذر زمان مفقود شد و اگر گزارش هایی از آن در منابعی همچون تاریخ طبری، مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ارشاد شیخ مفید و تذکرة الخواص سبط ابن جوزی منعکس نمی شد، امروزه از این مقتل نیز، همچون بسیاری دیگر، جز نامی باقی نبود. البته ممکن است علت اصلی از بین رفتن چنین مقتلی، اقدام هشام بن محمد، شاگرد ابومخنف در انعکاس تمام یا بیشتر اخبار مقتل استادش در کتاب مقتل الحسین خود باشد، که این امر سبب شد مورخان و مقتل نویسان قرون بعدی، رفته رفته مقتل ابومخنف را به فراموشی بسپارند.
گزارش های ابومخنف در گذر زمان
...
ابومخنف لوط بن یحیی ازدی کوفی، دیگر مقتل نویس قرن دوم است که با تدوین کتاب مقتل الحسین نام خود را به عنوان مشهورترین و در زمره قدیمی ترین مقتل نویسان در تاریخ ثبت کرد. اگرچه وی در خانوادهای با پیشینه شیعی (به معنای تشیع سیاسی و دوستدار اهل بیت) رشد و نمو کرده، تشیع خود او ثابت نشده است. نجاشی، رجالی شهیر شیعی، در اثر رجالی خود، از وی با عنوان شیخ اصحاب الاخبار بالکوفة و وجههم، یعنی استاد و چهره بزرگ اصحاب اخبار در کوفه، (و نه شیخ اصحابنا) یاد می کند که دلالتی بر تشیع وی ندارد. برخی از محققان، قرینه دیگری بر عدم تشیع او (به معنای تشیع اعتقادی) بیان کرده اند، و آن اینکه رجالیان غیر شیعی، او را متهم. «رافضی بودن» نکرده اند؛ اصطلاحی که آنان معمولا برای توصیف شیعیان اعتقادی به کار میبرند. ابن ابی الحدید نیز به شیعه نبودن او تصریح کرده است. برخی دیگر از رجالیان، معتقد به تشیع او هستند. دلیل آنها این است که برخی از رجالیان اهل سنت او را متهم به تشیع کرده اند. به هر حال، صرف نظر از مذهب او، با توجه به مدح نجاشی از وی، با جمله وکان یسکن الی ما یرویه؛ «آنچه را نقل می کرد، مورد اعتماد و پذیرش بود»، وثاقت او اثبات شدنی است.
ویژگی های کتاب مذکور
ابومختف، صاحب آثار متعددی بوده که بیشتر آنها تک نگاری های مربوط به حوادث مهم قرن اول و دوم است. در میان این آثار، کتاب مقتل الحسین (علیه السّلام) او به لحاظ ویژگی های ذیل، جایگاه ویژهای یافته است:۱. اهمیت موضوع؛ چرا که جریان کربلا همواره در قیاس با دیگر حوادث، موقعیت خاصی، به ویژه نزد شیعیان، داشته است.۲. قرب زمانی مؤلف و تالیف به حادثه: ابومخنف، روایات این کتاب را گاه از شاهدان عینی و گاه با یک یا دو واسطه نقل کرده که نسبت به مقتل های تدوین شده در ادوار بعدی، امتیاز ویژه ای است.۳. توجه مورخان بعدی _اعم از شیعه و سنی_ به این اثر، و نقل تمام یا بیشتر روایات آن؛ از جمله توسط شاگردش هشام بن محمد بن سائب کلبی (۲۰۴ یا ۲۰۶ق) و سپس محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق)، شیخ مفید (۴۱۳ق) و سبط بن جوزی (۶۵۴ ق).۴. جایگاه مؤلف، که به تعبیر نجاشی، شیخ اصحاب الاخبار بالکوفة بوده و در تالیف تک نگاری های تاریخی ید طولایی داشته است.
زمان نگارش مقتل الحسین
اما درباره زمان نگارش این مقتل، برخی از قراین حاکی از آن است که ابومخنف این مقتل را در دهه سوم قرن دوم نگاشته است؛ چنان که وی در خبر ورود مسلم بن عقیل به خانه مختار بن ابوعبیده ثقفی در کوفه می گوید که هم اکنون این خانه، خانه مسلم بن مسیب خوانده می شود و مسلم بن مسیب در سال ۱۲۸ قمری عامل یوسف بن عمر بر شیراز بوده است. همچنین یعقوبی می نویسد: پس از شهادت زید بن علی در سال ۱۲۱ قمری، شیعیان خراسان (یعنی عباسیان و علویانی که مخالف بنی امیه بودند) به جنب و جوش آمدند و پیروان بسیاری پیدا نموده، ظلم های بنی امیه و ستم هایی را که بر خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رفته بود، برای مردم بازگو کردند و یکی از کارهایی که بدان پرداختند، تدریس و مباحثه کتاب های ملاحم بود. البته مقصود از این نوع کتاب ها، کتاب هایی در موضوع جنگ ها و نبردهای مسلمانان بود که از مصادیق بارز آن، مقتل ها و به ویژه مقتل امام حسین (علیه السّلام) به شمار میرفت. به نظر می رسد این، همان زمانی است که ابومخنف شرایط را برای نگارش مقتل امام حسین مناسب دیده و چنان که برخی از محققان گفته اند، تشویق و ترغیب ابومخنف توسط برخی از داعیان عباسی که در پی ترویج مثالب و مفاسد و جنایات بنی امیه بوده اند، و نیز ضعف و افول دولت بنی امیه که شرایط مناسبی را برای بیان ستم های آنان بر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فراهم کرده بود، سبب شد که او اقدام به جمع آوری اخبار واقعه عاشورا و نگارش این مقتل کند. بنابراین می توان گفت که مقتل ابومخنف تقریبا همزمان با مقتل جابر بن یزید جعفی نگاشته شده است. متاسفانه این مقتل در گذر زمان مفقود شد و اگر گزارش هایی از آن در منابعی همچون تاریخ طبری، مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ارشاد شیخ مفید و تذکرة الخواص سبط ابن جوزی منعکس نمی شد، امروزه از این مقتل نیز، همچون بسیاری دیگر، جز نامی باقی نبود. البته ممکن است علت اصلی از بین رفتن چنین مقتلی، اقدام هشام بن محمد، شاگرد ابومخنف در انعکاس تمام یا بیشتر اخبار مقتل استادش در کتاب مقتل الحسین خود باشد، که این امر سبب شد مورخان و مقتل نویسان قرون بعدی، رفته رفته مقتل ابومخنف را به فراموشی بسپارند.
گزارش های ابومخنف در گذر زمان
...
wikifeqh: معرفی_توصیفی_مقتل_ابومخنف