توسل از نظر علما

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَوَسُّل، اصطلاحـی در فرهنگ اسلامی نـاظر بـه جستـن وسیله ای برای جلب رضای خداوند می باشد. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است.
گذشته از فرقه ها و گرایش های غالیانه ای که در سده های آغازین اسلام شکل گرفته بودند و شخصیت امام علی (ع) و دیگر امامان را آمیزه ای از الوهیت و جسمانیت تصور می کردند، گرایش امامیه به خصوص از سدۀ ۳ق و هم زمان با شروع غیبت امام دوازدهم (ع)، با زدودن عقاید غالیانه نسبت به ائمه و با رد انتساب علم غیب و قدرت فوق بشری به امامان کوشیدند تا به مفهوم عنایت الٰهی بر وجود امام به منزلۀ لطفی برای امکان قرب و قبولی طاعات تأکید کنند. در نظر امامیه، ائمه ذاتاً عامل رستگاری و نجات از کیفر گناهان نیستند با این حال نقش امام در جهان بینی امامیه به گونه ای شکل گرفته که نه تنها با توسل به ائمه امکان نجات از کیفر گناهان فراهم می گردد، بلکه توسل به امام از ارکان نجات و رستگاری به شمار می رود. از جمله ادلۀ نقلی که متکلمان امامیه آن را برای اثبات توسل به ائمه به کار می برند، آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» است.به این آیه با تکیه بر اینکه «حبل الله» از جملۀ اسماء الٰهی نیست، بر جواز توسل به غیر خدا ، استناد شده است.در روایات امامیه ، به صراحت حبل الله تعبیری از ائمۀ هدی (ع) دانسته شده است. همچنین امام علی (ع) در ضمن خطبه ای فرمود: «اَنا حبل الله المتین». نظیر همین روایت نیز از امام صادق (ع) روایت شده است آیۀ ۳۵ سورۀ مائده مستند دیگری برای جواز توسل به ائمه به شمار می آید. امام علی (ع) نیز در روایتی خود را وسیلۀ میان مردم و خداوند معرفی کرده است. استشفاع یا توسل به شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) در کنار مفاهیمی چون استغاثه و توجه، از جمله مصادیق توسل به شمار می آید.
در ادعیه
ادعیۀ بی شماری وجود دارند که در آن ها توسل به اسماء الٰهی و اعمال صالح شخص مؤمن برای قبولی دعا و برطرف شدن حاجات صورت می گیرد.با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیش تر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن حاجت و یا شفاعت است.توسل به دعای صالحان از مهم ترین مصادیق توسل به شمار می رود، چنان که برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کرده اند و برترین نوع آن توسل به دعای پیامبران و انبیای خاص خداوند است. در آیات قرآنی نیز اشاراتی به این گونه توسل شده است. در پی شکل گیری بحث هایی دربارۀ جواز توسل به دعای پیامبر (ص)، آن را اغلب به ۳ گونه تقسیم بندی کرده اند: نخست توسل به دعای آن حضرت در زمان حیات وی که تمامی گرایش های اسلامی در صحت این موارد توافق دارند؛ دیگری توسل به دعای نبی پس از رحلت او در روز قیامت که با توسل به دعای پیامبر (ص) به معنی شفاعت خواستن از وی در روز قیامت هم معنی است؛ سومین مورد، مربوط به توسل به دعای پیامبر (ص) در حیات برزخی ایشان است. اغلب گرایش های اسلامی مشروعیت هر ۳ مورد یاد شده را قبول دارند و تنها حالت سوم است که عامل برخی از اختلافات شده است.
نزد صوفیه
توسل در میان صوفیه از مهم ترین روش های سلوک معنوی به شمار می رود.اساس سلوک طریقه اویسیه که به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند، توسل به روحانیتِ رسول اکرم (ص) بود.صوفیانی چون بهاءالدین نقشبند که از روحانیت خواجه عبدالخالق غُجدوانی بهره می گرفته، و زین الدین ابوبکر تایبادی که با توسل به روحانیت احمد جام ژنده پیل منازل سلوک را طی کرده است، از این شمار هستند. توسل در میان دیگر گرایش های صوفیه نیز اهمیت دارد.از نظر صوفیه اولیای الٰهـی ــ که همان مشایخ صوفیه هستند ــ بالاترین منزلت را نزد خداوند و به قیاس با زندگی روزمره، همان طور که برای رفع نیازهای زندگی گریزی از توسل به وسایل نیست، در حل مشکلات معنوی نیز شایسته است به روحانیت اولیا توسل شود. بیشتر مسائل مربوط به توسل در نزد صوفیه به همان ترتیبی است که در شرایط و موارد توسل از آن ها یاد شده است.با این حال نقش حائز اهمیت مشایخ و اولیای صوفیه به گونه ای است که توسل به این اولیا را از مباحث بحث برانگیز و مورد اختلاف میان صوفیان و متشرعان کرده است.برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طریقۀ خـود تأکید ویژه ای دارند.برای نمـونه در میان طریقه های معاصر صوفیـه، تجانیه پیروان شیخ احمد تجانی ، بر توسل به شیخ طریقۀ خود تأکیدی فراوان دارند.آنان شیخ احمد را خاتم اولیا می دانند و توسل به روحانیت شیخ را اساسی ترین راه نجات و رستگاری به شمار می آورند. ابوالحسن شاذلی دربارۀ جواز توسل و شفاعت ، مردم را به دو دسته تقسیم می کند: از نظر او دسته ای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان دربارۀ توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و یقین سرگشته اند.شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمی داند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه وسیله ها را عامل و فاعل رستگاری بدانند و نیز فراموش کنند که توسل بدون داشتن عمل صالح سودمند نیست.در مقابل دستۀ دیگر مردم که به درجه ای رسیده اند که توحید و محبت به خداوند در وجود آن ها شکل گرفته است، در صورت توسل به شخص یا عملی دچار گمراهی نمی گردند و از این رو توسل برای آنان جایز است.

پیشنهاد کاربران

توسل سه نوع است:
1 - مشروع و جایز: توسل به خدا با اسما و صفات او، و یا به عمل و کردار نیک و صالح خود، و یا به دعای شخص صالح که زنده باشد.
2 - بدعت: توسل به خدا با واسطه قراردادن چیزهایی که در دستورات دین اسلام نیامده است، مانند توسل به ذات انبیا و صالحین و یا به جاه و منزلت آن ها، و یا به حق آن ها، و یا به حرمت آن ها، و مانند این ها.
...
[مشاهده متن کامل]

3 - شرک: مردگان را وسیله قراردادن برای عبادت خدا، و واسطه قراردادن آن ها برای رسیدن به حاجت و نیازهایمان، و کمک و یاری خواستن از آن ها، و مانند این ها.
منبع:کتاب مختصر اصول عقاید تألیف: دکتر ناصر بن عبدالکریم العقل ترجمه: اسحاق دبیری ( رحمه الله )

بپرس