تهدید اعراض کنندگان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تهدید اعراض کنندگان (قرآن). اعراض کنندگان از خدا و آیات او، به کیفر و عذاب تهدید شدند.
کذلک نقص علیک من انباء ما قد سبق وقد ءاتینـک من لدنا ذکرا• من اعرض عنه فانه یحمل یوم القیـمة وزرا• خــلدین فیه وساء لهم یوم القیـمة حملا.(این گونه بخشی از اخبار پیشین را برای تو بازگو می کنیم؛ و ما از نزد خود، ذکر (و قرآنی) به تو دادیم! • هر کس از آن روی گردان شود، روز قیامت بار سنگینی (از گناه و مسئولیت) بر دوش خواهد داشت! • در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند؛ و بد باری است برای آنها در روز قیامت! •) مراد از" خالد بودنشان در وزر" خلودشان در کیفر آن است یعنی عذاب که به طور کنایه فرموده خالد در وزرند و اگر فرمود: " خالدین" با اینکه ضمیر آن به کلمه" من- کسی که" بر می گردد که مفرد است به اعتبار معنای" من" بود چون این کلمه در معنا جمع است و کلیت را می رساند هم چنان که اگر در" اعرض" که ضمیر آن نیز به" من" بر می گردد و نیز در" فانه یحمل" ضمیر را مفرد آورد به اعتبار لفظ من بود پس در حقیقت آیه مورد بحث از این جهت نظیر آیه" و من یعص الله و رسوله فان له نار جهنم خالدین فیها ابدا" است که هم ضمیر مفرد را به" من" برگردانیده و هم ضمیر جمع را. و با صرفنظر کردن از جهات لفظی، آیه شریفه مورد بحث از روشن ترین آیات قرآنی است در اینکه دلالت می کند بر تجسم اعمال و اینکه آدمی در قیامت با عمل خودش معذب می شود و همواره و جاودانه با آن است. " و ساء لهم یوم القیامة حملا"- کلمه" ساء" از افعال ذم است مانند" بئس" و معنایش این است که بار ایشان در روز قیامت بد باری است. و کلمه" حمل" با کسره حاء و فتحه آن به یک معنا است چیزی که هست اگر با کسره خوانده شود مراد از آن باری خواهد بود که در ظاهر حمل می شود مانند بارهایی که به دوش کشیده می شود، و اگر با فتحه خوانده شود مراد از آن بارهای باطنی است مانند طفل در شکم. ومن اظلم ممن ذکر بـایـت ربه ثم اعرض عنها انا من المجرمین منتقمون.(چه کسی ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او یادآوری شده و او از آن اعراض کرده است؟! مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت!)
کیفر اعراض کنندگان
اعراض کنندگان از ذکر خدا و آیات او، به کیفر و عذاب در قیامت تهدید شده اند.ومن اظلم ممن ذکر بـایـت ربه فاعرض عنها ونسی ما قدمت یداه انا جعلنا علی قلوبهم اکنة ان یفقهوه وفی ءاذانهم وقرا وان تدعهم الی الهدی فلن یهتدوا اذا ابدا(چه کسی ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او تذکّر داده شده، و از آن روی گرداند، و آنچه را با دستهای خود پیش فرستاد فراموش کرد؟! ما بر دلهای اینها پرده هایی افکنده ایم تا نفهمند؛ و در گوشهایشان سنگینی قرار داده ایم (تا صدای حق را نشنوند)! و از این رو اگر آنها را به سوی هدایت بخوانی، هرگز هدایت نمی شوند!) وربک الغفور ذو الرحمة لو یؤاخذهم بما کسبوا لعجل لهم العذاب بل لهم موعد لن یجدوا من دونه موئلا.(و پروردگارت، آمرزنده و صاحب رحمت است؛ اگر می خواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات کند، عذاب را هر چه زودتر برای آنها می فرستاد؛ ولی برای آنان موعدی است که هرگز از آن راه فراری نخواهند داشت!) این آیات همانطور که بیان شد در مقام تهدید کفار است، کفاری که فساد اعمالشان به حدی رسیده که دیگر امید صلاح از ایشان منتفی شده است. و این قسم فساد مقتضی نزول عذاب فوری و بدون مهلت است، چون دیگر فائده ای غیر از فساد در باقی ماندنشان نیست، لیکن خدای تعالی در عذابشان تعجیل نکرده هر چند که قضای حتمی به عذابشان رانده. چیزی که هست آن عذاب را برای مدتی معین که به علم خود تعیین نموده تاخیر انداخته است. و به همین مناسبت بود که آیه تهدید را که متضمن صریح قضای در عذاب است با جمله" و ربک الغفور ذو الرحمة" افتتاح نموده تا به وسیله آن دو وصفی که در آن است عذاب معجل را تعدیل نماید و اصل عذاب را مسلم کند تا حق گناهان مقتضی عذاب رعایت شده باشد و حق رحمت و مغفرت خدا را هم رعایت کرده باشد و به آن خاطر عذاب را تاخیر اندازد. ومن اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکـا ونحشره یوم القیـمة اعمی.(و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور می کنیم! )

پیشنهاد کاربران

بپرس