[ویکی فقه] تنزیه خدا (قرآن). خداوند که خالق زمین و زمان و هستی می باشد از هر گونه عیب و نقصی مبرا می باشد.
طبق آیات قرآن خداوند، از هرگونه عیب و نقص مبرا می باشد همانطور که در قرآن می خوانیم:سبحـن الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بـرکنا حوله لنریه من ءایـتنا انه هو السمیع البصیر.پاک و منزّه است خدایی که بنده اش را در یک شب ، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست. .نخستین آیه ] این سوره از مساله اسراء یعنی سفر شبانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از مسجد الحرام به مسجد اقصی ( بیت المقدس ) که مقدمه ای برای معراج بوده است سخن میگوید، این سفر که در یک شب و مدت کوتاهی صورت گرفت حداقل در شرایط آن زمان از طرق عادی به هیچوجه امکان پذیر نبود، و جنبه اعجاز آمیز و کاملا خارق العاده داشت .نخست میگوید: منزه است آن خداوندی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصی برد. لو کان فیهما ءالهة الا الله لفسدتا فسبحـن الله رب العرش عما یصفون.اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می شدند (و نظام جهان به هم می خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می کنند! افلم یدبروا القول ام جاءهم ما لم یات ءاباءهم الاولین.آیا آنها در این گفتار نیندیشیدند، یا اینکه چیزی برای آنان آمده که برای نیاکانشان نیامده است؟! ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من الـه اذا لذهب کل الـه بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحـن الله عما یصفون.خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده؛ و معبود دیگری با او نیست؛ که اگر چنین می شد، هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره می کردند و بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می شد)؛ منزّه است خدا از آنچه آنان توصیف می کنند! فلما جاءها نودی ان بورک من فی النار ومن حولها وسبحـن الله رب العــلمین• یـموسی انه انا الله العزیز الحکیم.هنگامی که نزد آتش آمد، ندایی برخاست که: «مبارک باد آن کس که در آتش است و کسی که در اطراف آن است (= فرشتگان و موسی ) و منزّه است خداوندی که پروردگار جهانیان است!•ای موسی! من خداوند عزیز و حکیمم! فسبحـن الله حین تمسون وحین تصبحون.منزّه است خداوند به هنگامی که شام می کنید و صبح می کنید؛ سبحـن الذی خلق الازوج کلها مما تنـبت الارض ومن انفسهم ومما لایعلمون.منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین می رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمی دانند!
← آیات مشابه
تسبیح و تنزیه خدا، نوعی شکر و سپاسگزاری به درگاه الهی می باشد.لتستووا علی ظهوره ثم تذکروا نعمة ربکم اذا استویتم علیه وتقولوا سبحـن الذی سخر لنا هـذا وما کنا له مقرنین.تا بر پشت آنها بخوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛ .ظاهر ذکر نعمت در موقع به کار بستن و انتفاع از آن این است که شکر منعم را بجا آورد. و لازمه آن این است که ذکر نعمت غیر از گفتن ((سبحان الذی ...(( بوده باشد، چون این کلمه تسبیح و تنزیه خدا است از هر چیزی که لایق ساحت کبریایی او نباشد، از قبیل شریک داشتن در ربوبیت و الوهیت . و معلوم است که ذکر نعمت و شکر منعم - همان طور که گفتیم - غیر از تنزیه است .
دعوت به تنزیه خدا
زکریا علیه السلام، دعوت کننده قوم خود به تنزیه خدا بوده است.فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة وعشیـا. او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد؛ و با اشاره به آنها گفت: «(بشکرانه این موهبت،) صبح و شام خدا را تسبیح گویید!» .بعد از این بشارت و این آیت روشن زکریا از محراب عبادتش به سراغ مردم آمد و با اشاره به آنها چنین گفت : صبح و شام تسبیح پروردگار بگوئید)) (فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة و عشیا).چرا که نعمت بزرگی که خدا به زکریا ارزانی داشته بود دامنه آن همه قوم را فرا می گرفت و در سرنوشت آینده همه آنها تاثیر داشت ، به همین دلیل سزاوار بود همگی به شکرانه آن نعمت به تسبیح خدا برخیزند و مدح و ثنای الهی گویند.
دلایل تنزیه خدا
...
طبق آیات قرآن خداوند، از هرگونه عیب و نقص مبرا می باشد همانطور که در قرآن می خوانیم:سبحـن الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بـرکنا حوله لنریه من ءایـتنا انه هو السمیع البصیر.پاک و منزّه است خدایی که بنده اش را در یک شب ، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست. .نخستین آیه ] این سوره از مساله اسراء یعنی سفر شبانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از مسجد الحرام به مسجد اقصی ( بیت المقدس ) که مقدمه ای برای معراج بوده است سخن میگوید، این سفر که در یک شب و مدت کوتاهی صورت گرفت حداقل در شرایط آن زمان از طرق عادی به هیچوجه امکان پذیر نبود، و جنبه اعجاز آمیز و کاملا خارق العاده داشت .نخست میگوید: منزه است آن خداوندی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصی برد. لو کان فیهما ءالهة الا الله لفسدتا فسبحـن الله رب العرش عما یصفون.اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می شدند (و نظام جهان به هم می خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می کنند! افلم یدبروا القول ام جاءهم ما لم یات ءاباءهم الاولین.آیا آنها در این گفتار نیندیشیدند، یا اینکه چیزی برای آنان آمده که برای نیاکانشان نیامده است؟! ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من الـه اذا لذهب کل الـه بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحـن الله عما یصفون.خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده؛ و معبود دیگری با او نیست؛ که اگر چنین می شد، هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره می کردند و بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می شد)؛ منزّه است خدا از آنچه آنان توصیف می کنند! فلما جاءها نودی ان بورک من فی النار ومن حولها وسبحـن الله رب العــلمین• یـموسی انه انا الله العزیز الحکیم.هنگامی که نزد آتش آمد، ندایی برخاست که: «مبارک باد آن کس که در آتش است و کسی که در اطراف آن است (= فرشتگان و موسی ) و منزّه است خداوندی که پروردگار جهانیان است!•ای موسی! من خداوند عزیز و حکیمم! فسبحـن الله حین تمسون وحین تصبحون.منزّه است خداوند به هنگامی که شام می کنید و صبح می کنید؛ سبحـن الذی خلق الازوج کلها مما تنـبت الارض ومن انفسهم ومما لایعلمون.منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین می رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمی دانند!
← آیات مشابه
تسبیح و تنزیه خدا، نوعی شکر و سپاسگزاری به درگاه الهی می باشد.لتستووا علی ظهوره ثم تذکروا نعمة ربکم اذا استویتم علیه وتقولوا سبحـن الذی سخر لنا هـذا وما کنا له مقرنین.تا بر پشت آنها بخوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛ .ظاهر ذکر نعمت در موقع به کار بستن و انتفاع از آن این است که شکر منعم را بجا آورد. و لازمه آن این است که ذکر نعمت غیر از گفتن ((سبحان الذی ...(( بوده باشد، چون این کلمه تسبیح و تنزیه خدا است از هر چیزی که لایق ساحت کبریایی او نباشد، از قبیل شریک داشتن در ربوبیت و الوهیت . و معلوم است که ذکر نعمت و شکر منعم - همان طور که گفتیم - غیر از تنزیه است .
دعوت به تنزیه خدا
زکریا علیه السلام، دعوت کننده قوم خود به تنزیه خدا بوده است.فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة وعشیـا. او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد؛ و با اشاره به آنها گفت: «(بشکرانه این موهبت،) صبح و شام خدا را تسبیح گویید!» .بعد از این بشارت و این آیت روشن زکریا از محراب عبادتش به سراغ مردم آمد و با اشاره به آنها چنین گفت : صبح و شام تسبیح پروردگار بگوئید)) (فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة و عشیا).چرا که نعمت بزرگی که خدا به زکریا ارزانی داشته بود دامنه آن همه قوم را فرا می گرفت و در سرنوشت آینده همه آنها تاثیر داشت ، به همین دلیل سزاوار بود همگی به شکرانه آن نعمت به تسبیح خدا برخیزند و مدح و ثنای الهی گویند.
دلایل تنزیه خدا
...
wikifeqh: تنزیه_خدا_(قرآن)