لغت نامه دهخدا
تلمبه آب - اساس تلمبه آب هم بهمین نحو است و آن استوانه ای است و در انتهای آن یعنی آن قسمت استوانه که به لوله ای متصل میشود، و آن لوله بمخزن آب مربوط است ، دارای دریچه ای است که فقط بطرف داخل استوانه بازمیشود. در داخل استوانه پیستونی قرار دارد که دارای دریچه ای است که آن دریچه هم فقط بطرف داخل فوقانی استوانه بازمیگردد بنابراین وقتی که پیستون بطرف بالا کشیده شود فشار هوای زیر پیستون از هوای خارج کمتر میشود و آب بر اثر بازشدن دریچه تحتانی استوانه بداخل استوانه رانده میگردد و وقتی که پیستون بطرف پایین استوانه حرکت میکند فشار آب دریچه تحتانی را می بندد و همین فشار دریچه پیستون را بازمیکند و آب را به قسمت بالای استوانه و بالاخره به خارج میراند. نوع دیگر تلمبه آب تلمبه های فشاری است و آن با تلمبه های معمولی این تفاوت را دارد که دریچه در روی پیستون تعبیه نشده است بلکه روی لوله خروج که به قسمت انتهای پهلوئی استوانه متصل شده است ، نصب میگردد. لذا وقتی که پیستون بالا میرود بر اثر فشار هوای خارج ، آب از دریچه تحتانی وارد استوانه میشود و هنگامی که پیستون پایین می آید دریچه تحتانی استوانه بر اثر فشار آب بسته میشود و دریچه لوله خروج بطرف خارج استوانه بازمیگرددو آب با فشار پیستون بخارج رانده میشود. تلمبه های دیگری نیز هست که دارای یک مخزن هوای متراکم میباشند که در این تلمبه ها جریان آب دائمی خواهد بود بدینسان که چون پیستون بالا رود آب مجبور می شود که از دریچه ٔتحتانی استوانه در داخل استوانه وارد گردد و وقتی که پیستون پایین رود آب پس از عبور از دریچه دوم ( دریچه لوله خروج ) بطرف مخزن هوا رانده میشود در ضربه بعدی هوای بالای مخزن منبسط میگردد و بر اثر فشار، آب را بطور مداوم خارج میسازد. رجوع به کتاب علم و زندگی صص 51-52 شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ابزاری که با آن هوا را وارد لاستیک، توپ و مانند آن ها می کنند.
۳. (نجوم ) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
تلمبه (صورت فلکی). تلمبه ( به انگلیسی: Antlia ) که از کلمه یونانی ἀντλία به معنی پمپ آب گرفته شده است و صور مجاور آن مار باریک، قطب نما، بادبان و قنطورس هستند.
پر نورترین ستاره آن ستاره آلفا تلمبه است که قدر ظاهری آن 4. 25m می باشد و یک غول نارنجی است.
• NGC 2997: کهکشان مارپیچی.
• NGC 3132: سحابی سیاره ای، که سحابی حلقه ای جنوبینیز گفته می شود؛ که در قلب آن یک سیستم ستاره دوتایی می باشد.
• کوتوله تلمبه: کهکشان کروی کوچک با قدر14. 8m متعلق به گروه محلی که در سال ۱۹۹۷ کشف شد. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپر نورترین ستاره آن ستاره آلفا تلمبه است که قدر ظاهری آن 4. 25m می باشد و یک غول نارنجی است.
• NGC 2997: کهکشان مارپیچی.
• NGC 3132: سحابی سیاره ای، که سحابی حلقه ای جنوبینیز گفته می شود؛ که در قلب آن یک سیستم ستاره دوتایی می باشد.
• کوتوله تلمبه: کهکشان کروی کوچک با قدر14. 8m متعلق به گروه محلی که در سال ۱۹۹۷ کشف شد. [ ۱]
wiki: تلمبه (صورت فلکی)
دانشنامه آزاد فارسی
تُلُمْبِه (pump)
وسیله ای برای انتقال مایعات و گازها یا فشرده سازی گازها. بعضی از تلمبه ها، مانند تلمبه های قدیمی آبکشی از چاه، با حرکت رفت وبرگشتی به بالا و پایین کار می کنند. براثر حرکت پیستون در سیلندر و استفاده از شیر یک طرفه، خلائی جزیی در سیلندر ایجاد می شود که آب را به داخل سیلندر می مکد. از تلمبۀ دنده ایبرای به گردش درآوردن روغن در موتور اتومبیل استفاده می کنند. در این نوع تلمبه، دو چرخ دندۀ درگیر با هم در داخل پوسته ای می چرخند، و دندانه های چرخ دنده ها روغن را به حرکت درمی آورند. تلمبۀ دوار چرخ گردنده ای دارد که تیغه هایی روی آن نصب شده است. این مجموعه در داخل پوسته ای تعبیه می شود و با چرخش خود مایع را می چرخاند.
وسیله ای برای انتقال مایعات و گازها یا فشرده سازی گازها. بعضی از تلمبه ها، مانند تلمبه های قدیمی آبکشی از چاه، با حرکت رفت وبرگشتی به بالا و پایین کار می کنند. براثر حرکت پیستون در سیلندر و استفاده از شیر یک طرفه، خلائی جزیی در سیلندر ایجاد می شود که آب را به داخل سیلندر می مکد. از تلمبۀ دنده ایبرای به گردش درآوردن روغن در موتور اتومبیل استفاده می کنند. در این نوع تلمبه، دو چرخ دندۀ درگیر با هم در داخل پوسته ای می چرخند، و دندانه های چرخ دنده ها روغن را به حرکت درمی آورند. تلمبۀ دوار چرخ گردنده ای دارد که تیغه هایی روی آن نصب شده است. این مجموعه در داخل پوسته ای تعبیه می شود و با چرخش خود مایع را می چرخاند.
wikijoo: تلمبه
مترادف ها
دژکوب، قوچ، کلاف، کلوخ کوب، تلمبه، گوسفند نر
تپش، تلمبه، تلمبه زنی، صدای تلمبه، تپ تپ
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تلمبه از واژه تلمب که مشکسر گشاد آویزان بر سه پایه است وباچوب چهارپره دسته دار داخل آن میزنند تا کره بدهد
واژه تلمبه
معادل ابجد 477
تعداد حروف 5
تلفظ tolombe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [ترکی، مٲخوذ از فرانسوی: trompe]
مختصات ( تُ لُ بِ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی tolombe
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان عامیانه
معادل ابجد 477
تعداد حروف 5
تلفظ tolombe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [ترکی، مٲخوذ از فرانسوی: trompe]
مختصات ( تُ لُ بِ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی tolombe
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان عامیانه
بادکار، بادکُن، بادگر
تلمبه = از واژگان بسیار کهن ایرانی ست که از ریخت زیر ساخته شده است
تل مبه = تل مبه ( امبه ) = تل انبه = > تل به چم جمع شدن و انبه = انباشته = انبار شده=>
تلمبه = بسیار انباشته شده / واژه تلمبار یا تلنبار هم از همین جا آمده / واژه تل سر هم شاید از همینجا امده که مو هارو جمع میکند
... [مشاهده متن کامل]
واژه تلم ( دستگاه تلم زنی ) که برای تبدیل شیر به فراورده های اونه هم از همینا امده
تل 5 با 2 = 7
تل مبه = تل مبه ( امبه ) = تل انبه = > تل به چم جمع شدن و انبه = انباشته = انبار شده=>
تلمبه = بسیار انباشته شده / واژه تلمبار یا تلنبار هم از همین جا آمده / واژه تل سر هم شاید از همینجا امده که مو هارو جمع میکند
... [مشاهده متن کامل]
واژه تلم ( دستگاه تلم زنی ) که برای تبدیل شیر به فراورده های اونه هم از همینا امده
تل 5 با 2 = 7
متواتر ( پی در پی )
پمپاژ