[ویکی فقه] تقوا و هدایت (قرآن). از اثرات تقوا و تقواپیشگی بهره مند کردن متقین به هدایت الهی می باشد.
تقواپیشگی، علت بهره مندی از هدایت الهی می باشد:«ذلک الـکتـب لاریب فیه هدی للمتقین• اولـئک علی هدی من ربهم واولـئک هم المفلحون؛ آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. •آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند و آنان رستگارانند.»«هـذا بیان للناس وهدی وموعظة للمتقین؛ این، بیانی است برای عموم مردم و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!»«وقفینا علی ءاثـرهم بعیسی ابن مریم... وءاتینـه الانجیل فیه هدی ونور ومصدقـا لما بین یدیه من التورة وهدی وموعظة للمتقین؛ و بدنبال آنها (پیامبران پیشین)، عیسی بن مریم ... و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود و (این کتاب آسمانی نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق می کرد و هدایت و موعظه ای برای پرهیزگاران بود.»«.. واتقوا الله واسمعوا والله لا یهدی القوم الفـسقین؛ ... از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیت فاسقان را هدایت نمی کند.»از اینکه خداوند فرمود: خداوند، فاسقان را هدایت نمی کند، برداشت مزبور (که غیر فاسقان یعنی تقواپیشگان را هدایت می کند) قابل استفاده است.«ولقد ءاتینا موسی وهـرون الفرقان وضیاء وذکرا للمتقین؛ ما به موسی و هارون، (فرقان) (وسیله جدا کردن حق از باطل) و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم.»«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله... ویجعل لکم نورا تمشون به...؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید ... و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید...»«نورا تمشون به» یعنی نوری که به وسیله آن هدایت می شوید.
انواع هدایت
کلمه هدایت در قرآن در مورد فراوانی استعمال شده است ولی ریشه و اساس همه آنها به دو معنی بازگشت می کند:۱. هدایت تکوینی که در تمام موجودات جهان وجود دارد (منظور از هدایت تکوینی رهبری موجودات به وسیله پروردگار زیر پوشش نظام آفرینش و قانونمندی های حساب شده جهان هستی است). قرآن مجید در این زمینه از زبان موسی علیه السلام می گوید: ربنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی: پروردگار ما همان کسی است که همه چیز را آفرید و سپس آن را هدایت کرد. ۲. هدایت تشریعی که به وسیله پیامبران و کتابهای آسمانی انجام می گیرد و انسانها با تعلیم و تربیت آنان در مسیر تکامل پیش می روند، شاهد آن نیز در قرآن فراوان است از جمله می خوانیم: و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا: آنها را راهنمایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کنند.
علت هدایت متقین
چرا هدایت قرآن ویژه پرهیزکاران است؟ مسلما قرآن برای هدایت همه جهانیان نازل شده، ولی چرا در آیه فوق هدایت قرآن مخصوص پرهیزکاران معرفی گردیده؟علت آن این است که تا مرحله ای از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحله تسلیم در مقابل حق و پذیرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هدایت کتاب های آسمانی و دعوت انبیاء بهره بگیرد.به تعبیر دیگر: افراد فاقد ایمان دو گروهند: گروهی هستند که در جستجوی حقند و این مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد که هر جا حق را ببینند پذیرا می شوند.گروه دیگری افراد لجوج و متعصب و هوا پرستی هستند که نه تنها در جستجوی حق نیستند بلکه هر جا آن را بیابند برای خاموش کردنش تلاش می کنند.مسلما قرآن و هر کتاب آسمانی دیگر تنها به حال گروه اول مفید بوده و هست و گروه دوم از هدایت آن بهره ای نخواهند گرفت. و باز به تعبیر دیگر: علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت قابل، نیز شرط است، هم در هدایت تکوینی و هم در هدایت تشریعی. زمین شوره زار هرگز سنبل بر نیارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد، بلکه باید زمین آماده باشد تا از قطرات زنده کننده باران بهره گیرد. سرزمین وجود انسانی نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاک نشود، بذر هدایت را نمی پذیرد، و لذا خداوند می فرماید: قرآن هادی و راهنمای متقیان است.
مصداق متقین
...
تقواپیشگی، علت بهره مندی از هدایت الهی می باشد:«ذلک الـکتـب لاریب فیه هدی للمتقین• اولـئک علی هدی من ربهم واولـئک هم المفلحون؛ آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. •آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند و آنان رستگارانند.»«هـذا بیان للناس وهدی وموعظة للمتقین؛ این، بیانی است برای عموم مردم و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!»«وقفینا علی ءاثـرهم بعیسی ابن مریم... وءاتینـه الانجیل فیه هدی ونور ومصدقـا لما بین یدیه من التورة وهدی وموعظة للمتقین؛ و بدنبال آنها (پیامبران پیشین)، عیسی بن مریم ... و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود و (این کتاب آسمانی نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق می کرد و هدایت و موعظه ای برای پرهیزگاران بود.»«.. واتقوا الله واسمعوا والله لا یهدی القوم الفـسقین؛ ... از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیت فاسقان را هدایت نمی کند.»از اینکه خداوند فرمود: خداوند، فاسقان را هدایت نمی کند، برداشت مزبور (که غیر فاسقان یعنی تقواپیشگان را هدایت می کند) قابل استفاده است.«ولقد ءاتینا موسی وهـرون الفرقان وضیاء وذکرا للمتقین؛ ما به موسی و هارون، (فرقان) (وسیله جدا کردن حق از باطل) و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم.»«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله... ویجعل لکم نورا تمشون به...؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید ... و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید...»«نورا تمشون به» یعنی نوری که به وسیله آن هدایت می شوید.
انواع هدایت
کلمه هدایت در قرآن در مورد فراوانی استعمال شده است ولی ریشه و اساس همه آنها به دو معنی بازگشت می کند:۱. هدایت تکوینی که در تمام موجودات جهان وجود دارد (منظور از هدایت تکوینی رهبری موجودات به وسیله پروردگار زیر پوشش نظام آفرینش و قانونمندی های حساب شده جهان هستی است). قرآن مجید در این زمینه از زبان موسی علیه السلام می گوید: ربنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی: پروردگار ما همان کسی است که همه چیز را آفرید و سپس آن را هدایت کرد. ۲. هدایت تشریعی که به وسیله پیامبران و کتابهای آسمانی انجام می گیرد و انسانها با تعلیم و تربیت آنان در مسیر تکامل پیش می روند، شاهد آن نیز در قرآن فراوان است از جمله می خوانیم: و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا: آنها را راهنمایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کنند.
علت هدایت متقین
چرا هدایت قرآن ویژه پرهیزکاران است؟ مسلما قرآن برای هدایت همه جهانیان نازل شده، ولی چرا در آیه فوق هدایت قرآن مخصوص پرهیزکاران معرفی گردیده؟علت آن این است که تا مرحله ای از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحله تسلیم در مقابل حق و پذیرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هدایت کتاب های آسمانی و دعوت انبیاء بهره بگیرد.به تعبیر دیگر: افراد فاقد ایمان دو گروهند: گروهی هستند که در جستجوی حقند و این مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد که هر جا حق را ببینند پذیرا می شوند.گروه دیگری افراد لجوج و متعصب و هوا پرستی هستند که نه تنها در جستجوی حق نیستند بلکه هر جا آن را بیابند برای خاموش کردنش تلاش می کنند.مسلما قرآن و هر کتاب آسمانی دیگر تنها به حال گروه اول مفید بوده و هست و گروه دوم از هدایت آن بهره ای نخواهند گرفت. و باز به تعبیر دیگر: علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت قابل، نیز شرط است، هم در هدایت تکوینی و هم در هدایت تشریعی. زمین شوره زار هرگز سنبل بر نیارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد، بلکه باید زمین آماده باشد تا از قطرات زنده کننده باران بهره گیرد. سرزمین وجود انسانی نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاک نشود، بذر هدایت را نمی پذیرد، و لذا خداوند می فرماید: قرآن هادی و راهنمای متقیان است.
مصداق متقین
...
wikifeqh: تقوا_و_هدایت_(قرآن)