[ویکی فقه] تقوا و نور خدا (قرآن). از جلوه های تقواپیشگی بهره مندی از نور خداوند می باشد.
برخورداری تقواپیشگان، از نور و روشنایی ویژه الهی در زندگی بر اثر تقوا می باشد:ولقد ءاتینا موسی وهـرون الفرقان وضیاء وذکرا للمتقین.ما به موسی و هارون، «فرقان» (وسیله جدا کردن حق از باطل) و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم. یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله... ویجعل لکم نورا تمشون به...ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید ... و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید .... .
دیدگاه آیت الله مکارم
این آیه می فرماید: ما به موسی و هارون فرقان، وسیله تشخیص حق از باطل بخشیدیم، و نور و یادآوری برای پرهیزکاران (و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین).فرقان، در اصل به معنی چیزی است که حق را از باطل جدا می کند و وسیله شناسایی این دو است، در اینکه منظور از آن در اینجا چیست تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند: بعضی آن را به معنی تورات. و بعضی شکافته شدن دریا برای بنی اسرائیل که نشانه روشنی از عظمت حق و حقانیت موسی بود دانسته اند. در حالی که بعضی اشاره به سایر معجزات و دلائلی که در اختیار موسی و هارون بود، می دانند.ولی این تفسیرها هیچگونه با هم منافاتی ندارند، چرا که ممکن است فرقان هم اشاره به تورات و هم اشاره به سایر معجزات و دلائل موسی علیه السلام باشد.در سایر آیات، نیز فرقان گاهی به خود قرآن اطلاق شده، مانند تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا: بزرگ و پر برکت است خدایی که فرقان را بر بنده اش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند". و گاه به پیروزیهای معجزه آسایی که نصیب پیامبر صلی الله علیه وآله گردید، همانگونه که در مورد جنگ بدر یوم الفرقان فرموده است. اما واژه ضیاء به معنی نور و روشنایی است که از درون ذات چیزی بجوشد و مسلما قرآن و تورات و معجزات انبیاء چنین بوده است.و ذکر هر موضوعی است که انسان را از غفلت و بی خبری دور دارد، و این نیز از آثار واضح کتب آسمانی و معجزات الهی است. ذکر این سه تعبیر پشت سر هم گویا اشاره به این است که انسان برای رسیدن به مقصد، نخست احتیاج به فرقان دارد یعنی بر سر دو راهی ها و چند راهی ها راه اصلی را پیدا کند، هنگامی که راه خود را یافت، نور و روشنایی و ضیاء می خواهد تا مشغول حرکت گردد، سپس در ادامه راه، گاه موانعی پیش می آید که از همه مهمتر غفلت است، نیاز به وسیله ای دارد که مرتبا به او هشدار دهد و یادآور و ذکر باشد.قابل توجه اینکه: فرقان به صورت معرفه آمده و ضیاء و ذکر به صورت نکره، و اثر آن را مخصوص متقین و پرهیزکاران می داند، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که معجزات و خطابهای آسمانی، راه را برای همگان روشن می کند، اما آنها که تصمیم بگیرند و از ضیاء و ذکر استفاده کنند، همگان نیستند، تنها کسانی هستند که احساس مسئولیت می کنند و بهره ای از تقوا دارند.
برخورداری تقواپیشگان، از نور و روشنایی ویژه الهی در زندگی بر اثر تقوا می باشد:ولقد ءاتینا موسی وهـرون الفرقان وضیاء وذکرا للمتقین.ما به موسی و هارون، «فرقان» (وسیله جدا کردن حق از باطل) و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم. یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله... ویجعل لکم نورا تمشون به...ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید ... و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید .... .
دیدگاه آیت الله مکارم
این آیه می فرماید: ما به موسی و هارون فرقان، وسیله تشخیص حق از باطل بخشیدیم، و نور و یادآوری برای پرهیزکاران (و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین).فرقان، در اصل به معنی چیزی است که حق را از باطل جدا می کند و وسیله شناسایی این دو است، در اینکه منظور از آن در اینجا چیست تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند: بعضی آن را به معنی تورات. و بعضی شکافته شدن دریا برای بنی اسرائیل که نشانه روشنی از عظمت حق و حقانیت موسی بود دانسته اند. در حالی که بعضی اشاره به سایر معجزات و دلائلی که در اختیار موسی و هارون بود، می دانند.ولی این تفسیرها هیچگونه با هم منافاتی ندارند، چرا که ممکن است فرقان هم اشاره به تورات و هم اشاره به سایر معجزات و دلائل موسی علیه السلام باشد.در سایر آیات، نیز فرقان گاهی به خود قرآن اطلاق شده، مانند تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا: بزرگ و پر برکت است خدایی که فرقان را بر بنده اش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند". و گاه به پیروزیهای معجزه آسایی که نصیب پیامبر صلی الله علیه وآله گردید، همانگونه که در مورد جنگ بدر یوم الفرقان فرموده است. اما واژه ضیاء به معنی نور و روشنایی است که از درون ذات چیزی بجوشد و مسلما قرآن و تورات و معجزات انبیاء چنین بوده است.و ذکر هر موضوعی است که انسان را از غفلت و بی خبری دور دارد، و این نیز از آثار واضح کتب آسمانی و معجزات الهی است. ذکر این سه تعبیر پشت سر هم گویا اشاره به این است که انسان برای رسیدن به مقصد، نخست احتیاج به فرقان دارد یعنی بر سر دو راهی ها و چند راهی ها راه اصلی را پیدا کند، هنگامی که راه خود را یافت، نور و روشنایی و ضیاء می خواهد تا مشغول حرکت گردد، سپس در ادامه راه، گاه موانعی پیش می آید که از همه مهمتر غفلت است، نیاز به وسیله ای دارد که مرتبا به او هشدار دهد و یادآور و ذکر باشد.قابل توجه اینکه: فرقان به صورت معرفه آمده و ضیاء و ذکر به صورت نکره، و اثر آن را مخصوص متقین و پرهیزکاران می داند، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که معجزات و خطابهای آسمانی، راه را برای همگان روشن می کند، اما آنها که تصمیم بگیرند و از ضیاء و ذکر استفاده کنند، همگان نیستند، تنها کسانی هستند که احساس مسئولیت می کنند و بهره ای از تقوا دارند.
wikifeqh: تقوا_و_نور_خدا_(قرآن)