تقوا و رفع کینه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقوا و رفع کینه (قرآن). از جلوه های تقواپیشگی رفع کینه و دشمنی از دل و موجب محبت و برادری می شود.
تقوا، زمینه زدوده شدن کینه و دشمنی از دل ها و موجب ایجاد روح برادری در میان انسان ها می باشد:ان المتقین فی جنـت وعیون• ونزعنا ما فی صدورهم من غل اخونـا علی سرر متقـبلین.به یقین، پرهیزگاران در باغها (ی سرسبز بهشت ) و در کنار چشمه ها هستند. هر گونه غل ( حسد و کینه و دشمنی) را از سینه آنها بر می کنیم (و روحشان را پاک می سازیم) در حالی که همه برابرند، و بر تخت ها رو به روی یکدیگر قرار دارند.
اخوت در بهشت
و نزعنا ما فی صدورهم من غل اخوانا علی سرر متقابلین... بمخرجین، کلمه غل به معنای کینه است و بعضی گفته اند به معنای کینه و حسد است که آدمی را وادار می کند به دیگران آزار برساند. و کلمه سرر جمع سریر است که به معنای تخت (مبل) است. و کلمه نصب به معنای تعب و خستگی است: که از خارج به آدمی روی دهد.خدای تعالی در این دو آیه حال متقین را در وارد شدنشان به بهشت بیان می فرماید. و اگر از میان نعمتهای بهشت با آن همه زیادی تنها این چند چیز را شمرد بخاطر عنایتی بود که به اقتضای مقام داشت، چون مقام، مقام بیان این جهت است که اهل بهشت به گرفتاری و بدبختی گمراهان مبتلا نیستند، چون آنان سعادت و سیادتشان و کرامت و حرمتشان را از دست نداده اند، و چون زمینه کلام این بود، مناسب بود امنیت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحیه نفسشان و درونشان در امنیت اند، چون خداوند کینه و حسد را از دلهایشان کنده، دیگر احدی از آنان قصد سویی نسبت به دیگری ندارد، بلکه همه برادرانی هستند در برابر هم که بر تختها تکیه زده اند.و همچنین از ناحیه اسباب و عوامل بیرونی نیز در امنیت اند، دیگر دچار نصب (خستگی) نمی گردند. و نیز از ناحیه پروردگارشان هم ایمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمی شوند، پس اهل بهشت از هر جهت در سعادت و کرامتند، و از هیچ جهتی دچار شقاوت و خواری نمی شوند، نه از ناحیه درونشان و نه از بیرونشان و نه از خدایشان. ما هرگونه حسد و کینه و عداوت و خیانت را از سینه های آنها می شوئیم و بر می کنیم (و نزعنا ما فی صدورهم من غل). در حالی که همه برادرند، و نزدیکترین پیوندهای محبت در میان آنها حکمفرما است (اخوانا). در حالی که بر سریرها روبروی یکدیگر قرار گرفته اند (علی سرر متقابلین). آنها در جلسات اجتماعیشان گرفتار تشریفات آزار دهنده این دنیا نیستند و مجلسشان بالا و پائین ندارد، و از اصول زندگی طبقاتی رنج آور این دنیا در آنجا خبری نیست، همه برادرند، همه روبروی یکدیگر و در یک صف، نه یکی بالای مجلس و دیگری در کفش کن. البته این منافات با تفاوت مقام آنها از نظر درجات معنوی ندارد، این مربوط به جلسات اجتماعی آنها است وگرنه هر کدام بر حسب درجه تقوا و ایمان مخصوص به خود دارد.جالب اینکه: بعد از ذکر نعمت سلامت و امنیت در آیات فوق و قبل از بیان نعمت اخوت و برادری، مساله ریشه کن شدن انواع صفات مزاحم، همچون کینه و حسد و غرور و خیانت ذکر شده و با کلمه غل که مفهوم وسیعی دارد، به همه آنها اشاره گردیده است. در حقیقت اگر قلب انسان از این غل شستشو نشود، نه نعمت سلامت و امنیت فراهم خواهد شد و نه برادری و اخوت، بلکه همیشه جنگ است و ستیز، و همیشه دعوا و کشمکش، و به دنبال آن بریدن رشته های اخوت و سلب سلامت و امنیت.

پیشنهاد کاربران

بپرس