[ویکی فقه] تقوا در گواهی (قرآن). گواهان در گواه شدن و گواهی دادن باید عادل ومورد اطمینان و رضایت طرفین باشند و تقوا را رعایت کنند.
لزوم رعایت تقوا از سوی گواهان در گواهی دادن:•«یـایها الذینءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ولا یاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق ولیتق الله ربه ولا یبخس منه شیــا فان کان الذی علیه الحق سفیهـا او ضعیفـا او لایستطیع ان یمل هوفلیملل ولیه بالعدل واستشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل وامراتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احدهما فتذکر احدهما الاخری ولا یاب الشهداء اذا ما دعوا ولا تسـموا ان تکتبوه صغیرا او کبیرا الی اجله ذلکم اقسط عند الله واقوم للشهـده وادنی الا ترتابوا الا ان تکون تجـره حاضره تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الا تکتبوها واشهدوا اذا تبایعتم ولا یضار کاتب ولا شهید وان تفعلوا فانه فسوق بکم واتقوا الله ویعلمکم الله والله بکل شیء علیم:ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که دینی را تا مدت معینی (به خاطر گرفتن وام یا داد و ستد) به یکدیگر بدهکار شدید آن را بنویسید، و باید نویسنده ای (سند آن را) در میان خودتان به عدالت بنگارد، و هرگز نباید نویسنده از نوشتن آن- همان گونه که خدا به وی آموخته- امتناع ورزد، او باید بنویسد و کسی که حق به گردن اوست (بدهکار) املا کند، و از خداوند که پروردگار اوست پروا نماید و از حق چیزی را کم نگذارد، و اگر کسی که حق به گردن اوست سفیه یا ناتوان (سنّی) باشد یا (به خاطر آفت زبان) نتواند املا کند، ولیّ او به عدالت املا نماید. و دو گواه از مردانتان (مردان مسلمان) را به شهادت بطلبید، و اگر دو مرد نباشد، یک مرد و دو زن را از میان گواهانی که (از دین شان) رضایت دارید گواه بگیرید، تا اگر یکی از آن دو زن فراموش نمود آن دیگری او را یادآوری نماید. و چون گواهان (برای تحمل شهادت یا اداء آن) دعوت شوند خودداری نکنند. و از نوشتن بدهی ای که تا مدتی معین مهلت دارد، کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید. این کار در نزد خدا عادلانه تر و برای گواهی استوارتر و به اینکه شک نکنید (و نزاعی برنخیزد) نزدیک تر است، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که در میان خود تبادل می کنید، که بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید. و (بهتر است که) هر زمان داد و ستد کنید شاهد بگیرید، و نباید نویسنده و گواه (به واسطه زیاد و کم کردن، به صاحب حق) ضرر بزنند و نباید به نویسنده و شاهد به سبب ندادن حق شان ضرر برسد، و اگر چنین کنید برای شما فسق و ] است. و از خدا پروا کنید، و خدا به شما می آموزد و خدا به همه چیز داناست.». خداوند متعال در این آیه در مورد شهادت و گواهی دادن می فرماید:۱-" در تنظیم اسناد مالی ، دو شاهد بگیرید" (وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَینِ ).۲- این دو شاهد باید" از مردان شما باشند" (مِنْ رِجالِکُمْ ).یعنی هم بالغ، هم مسلمان باشند (تعبیر به رجال، بالغ بودن را می رساند و اضافه کردن آن به ضمیر" کم" اسلام را، زیرا مخاطب در اینجا گروه مسلمین است).۳-" و اگر دو مرد نباشند کافی است یک مرد و دو زن شهادت دهند" (فَإِنْ لَمْ یکُونا رَجُلَینِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ ).۴-" از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما باشند" (مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ).از این جمله مساله عادل بودن و مورد اعتماد و اطمینان بودن شهود، استفاده می شود که در روایات اسلامی نیز به طور گسترده به آن اشاره شده است.ضمنا بعضی از این تعبیر استفاده کرده اند که شاهد باید متهم نباشد (مانند کسی که در آن دعوا منافع خاصی دارد).۵- در صورتی که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام می توانند مستقلا شهادت بدهند اما در صورتی که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند" تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند" (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری ).زیرا زنان به خاطر عواطف قوی ممکن است تحت تاثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشی یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طی نکنند، و لذا یکی، دیگری را یادآوری می کند، البته این احتمال در باره مردان نیز هست، ولی در حدی پایین تر و کمتر.۶- یکی دیگر از احکام این باب این است که" هر گاه، شهود را (برای تحمل شهادت) دعوت کنند، خود داری ننمایند" (وَ لا یأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا).بنا بر این تحمل شهادت به هنگام دعوت برای این کار، واجب است.این احتمال نیز داده شده که هم پذیرفتن دعوت برای تحمل شهادت (دیدن واقعه) لازم است، و هم برای ادای شهادت. ۷- در آخرین حکمی که در این آیه ذکر شده، می فرماید:" هیچ گاه نباید نویسنده سند و شهود (به خاطر بیان حق و عدالت) مورد ضرر و آزار قرار گیرند" (وَ لا یضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ)." که اگر چنین کنید از فرمان خدا خارج شدید" (فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ ).و به این ترتیب قرآن به کاتبان و شاهدان، مصونیت و امنیت می دهد، و مؤکدا از مردم می خواهد که متعرض این اقامه کنندگان حق و عدالت نشوند.و در پایان آیه بعد از ذکر آن همه احکام، مردم را" دعوت به تقوا و پرهیزکاری و اطاعت فرمان خدا می کند" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ ).و سپس یادآوری می نماید که" خداوند آنچه مورد نیاز شما در زندگی مادی و معنوی است به شما تعلیم می دهد" (وَ یعَلِّمُکُمُ اللَّهُ )
لزوم رعایت تقوا از سوی گواهان در گواهی دادن:•«یـایها الذینءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ولا یاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق ولیتق الله ربه ولا یبخس منه شیــا فان کان الذی علیه الحق سفیهـا او ضعیفـا او لایستطیع ان یمل هوفلیملل ولیه بالعدل واستشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل وامراتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احدهما فتذکر احدهما الاخری ولا یاب الشهداء اذا ما دعوا ولا تسـموا ان تکتبوه صغیرا او کبیرا الی اجله ذلکم اقسط عند الله واقوم للشهـده وادنی الا ترتابوا الا ان تکون تجـره حاضره تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الا تکتبوها واشهدوا اذا تبایعتم ولا یضار کاتب ولا شهید وان تفعلوا فانه فسوق بکم واتقوا الله ویعلمکم الله والله بکل شیء علیم:ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که دینی را تا مدت معینی (به خاطر گرفتن وام یا داد و ستد) به یکدیگر بدهکار شدید آن را بنویسید، و باید نویسنده ای (سند آن را) در میان خودتان به عدالت بنگارد، و هرگز نباید نویسنده از نوشتن آن- همان گونه که خدا به وی آموخته- امتناع ورزد، او باید بنویسد و کسی که حق به گردن اوست (بدهکار) املا کند، و از خداوند که پروردگار اوست پروا نماید و از حق چیزی را کم نگذارد، و اگر کسی که حق به گردن اوست سفیه یا ناتوان (سنّی) باشد یا (به خاطر آفت زبان) نتواند املا کند، ولیّ او به عدالت املا نماید. و دو گواه از مردانتان (مردان مسلمان) را به شهادت بطلبید، و اگر دو مرد نباشد، یک مرد و دو زن را از میان گواهانی که (از دین شان) رضایت دارید گواه بگیرید، تا اگر یکی از آن دو زن فراموش نمود آن دیگری او را یادآوری نماید. و چون گواهان (برای تحمل شهادت یا اداء آن) دعوت شوند خودداری نکنند. و از نوشتن بدهی ای که تا مدتی معین مهلت دارد، کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید. این کار در نزد خدا عادلانه تر و برای گواهی استوارتر و به اینکه شک نکنید (و نزاعی برنخیزد) نزدیک تر است، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که در میان خود تبادل می کنید، که بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید. و (بهتر است که) هر زمان داد و ستد کنید شاهد بگیرید، و نباید نویسنده و گواه (به واسطه زیاد و کم کردن، به صاحب حق) ضرر بزنند و نباید به نویسنده و شاهد به سبب ندادن حق شان ضرر برسد، و اگر چنین کنید برای شما فسق و ] است. و از خدا پروا کنید، و خدا به شما می آموزد و خدا به همه چیز داناست.». خداوند متعال در این آیه در مورد شهادت و گواهی دادن می فرماید:۱-" در تنظیم اسناد مالی ، دو شاهد بگیرید" (وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَینِ ).۲- این دو شاهد باید" از مردان شما باشند" (مِنْ رِجالِکُمْ ).یعنی هم بالغ، هم مسلمان باشند (تعبیر به رجال، بالغ بودن را می رساند و اضافه کردن آن به ضمیر" کم" اسلام را، زیرا مخاطب در اینجا گروه مسلمین است).۳-" و اگر دو مرد نباشند کافی است یک مرد و دو زن شهادت دهند" (فَإِنْ لَمْ یکُونا رَجُلَینِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ ).۴-" از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما باشند" (مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ).از این جمله مساله عادل بودن و مورد اعتماد و اطمینان بودن شهود، استفاده می شود که در روایات اسلامی نیز به طور گسترده به آن اشاره شده است.ضمنا بعضی از این تعبیر استفاده کرده اند که شاهد باید متهم نباشد (مانند کسی که در آن دعوا منافع خاصی دارد).۵- در صورتی که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام می توانند مستقلا شهادت بدهند اما در صورتی که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند" تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند" (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری ).زیرا زنان به خاطر عواطف قوی ممکن است تحت تاثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشی یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طی نکنند، و لذا یکی، دیگری را یادآوری می کند، البته این احتمال در باره مردان نیز هست، ولی در حدی پایین تر و کمتر.۶- یکی دیگر از احکام این باب این است که" هر گاه، شهود را (برای تحمل شهادت) دعوت کنند، خود داری ننمایند" (وَ لا یأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا).بنا بر این تحمل شهادت به هنگام دعوت برای این کار، واجب است.این احتمال نیز داده شده که هم پذیرفتن دعوت برای تحمل شهادت (دیدن واقعه) لازم است، و هم برای ادای شهادت. ۷- در آخرین حکمی که در این آیه ذکر شده، می فرماید:" هیچ گاه نباید نویسنده سند و شهود (به خاطر بیان حق و عدالت) مورد ضرر و آزار قرار گیرند" (وَ لا یضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ)." که اگر چنین کنید از فرمان خدا خارج شدید" (فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ ).و به این ترتیب قرآن به کاتبان و شاهدان، مصونیت و امنیت می دهد، و مؤکدا از مردم می خواهد که متعرض این اقامه کنندگان حق و عدالت نشوند.و در پایان آیه بعد از ذکر آن همه احکام، مردم را" دعوت به تقوا و پرهیزکاری و اطاعت فرمان خدا می کند" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ ).و سپس یادآوری می نماید که" خداوند آنچه مورد نیاز شما در زندگی مادی و معنوی است به شما تعلیم می دهد" (وَ یعَلِّمُکُمُ اللَّهُ )
wikifeqh: تقوا_در_گواهی_(قرآن)