[ویکی فقه] تقوا در احسان (قرآن). تعاون و همکاری در کارهای نیک و پرهیزگاری یک اصل کلی اسلامی است که سراسر مسائل اجتماعی و حقوقی و اخلاقی و سیاسی را در بر می گیرد.
لزوم رعایت تقوا در امر احسان و نیکوکاری:•«... وتعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدون واتقوا الله ان الله شدید العقاب:...و در هر کار خیر و تقوا یکدیگر را یاری دهید و بر گناه و تجاوز همکاری نکنید، و از خدا پروا نمایید، که همانا خداوند سخت کیفر است.».
← بررسی آیه مذکور
در روایات اسلامی درباره تعاون در بر و تقوا تاکیدهای فراوانی وارد شده که به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره می کنیم:۱. از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده که فرمود:اذا کان یوم القیامة نادی مناد این الظلمة؟ و اعوان الظلمة؟ و اشباه الظلمة؟ حتی من برء لهم قلما و لاق لهم دواتا، قال: فیجتمعون فی تابوت من حدید ثم یرمی بهم فی جهنم :" هنگامی که روز قیامت بر پا شود منادی ندا در می دهد کجا هستند ستمکاران و کجا هستند یاوران آنها و کسانی که خود را به شبیه آنها ساخته اند؟- حتی کسانی که برای آنها قلمی تراشیده اند و یا دواتی را لیقه کرده اند- همه آنها را در تابوتی از آهن قرار می دهند سپس در میان جهنم پرتاب می شوند".۲. در روایتی از صفوان جمال که از یاران امام کاظم (علیه السلام) بود نقل شده که می گوید:خدمت امام رسیدم فرمود: ای صفوان! همه کارهای تو خوبست جز یک کار! عرض کردم: فدایت شوم، چکار؟ فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد یعنی"هارون" کرایه میدهی!، گفتم: به خدا سوگند در مسیرهای عیاشی و هوس بازی و صید حرام به او کرایه نمی دهم، تنها در این راه، یعنی راه مکه، در اختیار آنها می گذارم، تازه خودم همراه شتران نمی روم، بعضی از فرزندان و کسانم را با آنها می فرستم، فرمود ای صفوان! آیا از آنها کرایه می گیری؟! عرض کردم بله، فرمود آیا دوست داری که زنده بمانند و بر سر کار باشند تا کرایه ترا بپردازند گفتم بلی، فرمود: کسی که بقای آنها را دوست بدارد از آنها است و هر کسی از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود، صفوان می گوید من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم، این موضوع بگوش هارون رسید بدنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیده ام شترانت را فروخته ای؟ گفتم آری گفت: چرا؟ گفتم: پیر شده ام و فرزندان و کسانم نمی توانند از عهده اداره آنها بر آیند، گفت: چنین نیست، چنین نیست! من می دانم چه کسی این دستور را به تو داده است آری موسی بن جعفر (ع) به تو چنین دستوری داده است گفتم: مرا با موسی بن جعفر چکار؟ هارون گفت، این سخن بگذار! به خدا سوگند اگر سوابق نیک تو نبود دستور می دادم گردنت را بزنند! در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه وآله) میخوانیم که به علی علیه السلام فرمود:یا علی کفر باللَّه العلی العظیم من هذه الامة عشرة ... و بایع السلاح من اهل الحرب :" ده طایفه از این امت به خدا کافر شده اند که یکی از آنها کسی است که اسلحه به دشمنان اسلام که با آنها در حال جنگند بفروشد"
لزوم رعایت تقوا در امر احسان و نیکوکاری:•«... وتعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدون واتقوا الله ان الله شدید العقاب:...و در هر کار خیر و تقوا یکدیگر را یاری دهید و بر گناه و تجاوز همکاری نکنید، و از خدا پروا نمایید، که همانا خداوند سخت کیفر است.».
← بررسی آیه مذکور
در روایات اسلامی درباره تعاون در بر و تقوا تاکیدهای فراوانی وارد شده که به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره می کنیم:۱. از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده که فرمود:اذا کان یوم القیامة نادی مناد این الظلمة؟ و اعوان الظلمة؟ و اشباه الظلمة؟ حتی من برء لهم قلما و لاق لهم دواتا، قال: فیجتمعون فی تابوت من حدید ثم یرمی بهم فی جهنم :" هنگامی که روز قیامت بر پا شود منادی ندا در می دهد کجا هستند ستمکاران و کجا هستند یاوران آنها و کسانی که خود را به شبیه آنها ساخته اند؟- حتی کسانی که برای آنها قلمی تراشیده اند و یا دواتی را لیقه کرده اند- همه آنها را در تابوتی از آهن قرار می دهند سپس در میان جهنم پرتاب می شوند".۲. در روایتی از صفوان جمال که از یاران امام کاظم (علیه السلام) بود نقل شده که می گوید:خدمت امام رسیدم فرمود: ای صفوان! همه کارهای تو خوبست جز یک کار! عرض کردم: فدایت شوم، چکار؟ فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد یعنی"هارون" کرایه میدهی!، گفتم: به خدا سوگند در مسیرهای عیاشی و هوس بازی و صید حرام به او کرایه نمی دهم، تنها در این راه، یعنی راه مکه، در اختیار آنها می گذارم، تازه خودم همراه شتران نمی روم، بعضی از فرزندان و کسانم را با آنها می فرستم، فرمود ای صفوان! آیا از آنها کرایه می گیری؟! عرض کردم بله، فرمود آیا دوست داری که زنده بمانند و بر سر کار باشند تا کرایه ترا بپردازند گفتم بلی، فرمود: کسی که بقای آنها را دوست بدارد از آنها است و هر کسی از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود، صفوان می گوید من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم، این موضوع بگوش هارون رسید بدنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیده ام شترانت را فروخته ای؟ گفتم آری گفت: چرا؟ گفتم: پیر شده ام و فرزندان و کسانم نمی توانند از عهده اداره آنها بر آیند، گفت: چنین نیست، چنین نیست! من می دانم چه کسی این دستور را به تو داده است آری موسی بن جعفر (ع) به تو چنین دستوری داده است گفتم: مرا با موسی بن جعفر چکار؟ هارون گفت، این سخن بگذار! به خدا سوگند اگر سوابق نیک تو نبود دستور می دادم گردنت را بزنند! در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه وآله) میخوانیم که به علی علیه السلام فرمود:یا علی کفر باللَّه العلی العظیم من هذه الامة عشرة ... و بایع السلاح من اهل الحرب :" ده طایفه از این امت به خدا کافر شده اند که یکی از آنها کسی است که اسلحه به دشمنان اسلام که با آنها در حال جنگند بفروشد"
wikifeqh: تقوا_در_احسان_(قرآن)