[ویکی اهل البیت] تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة. تفسیر عرفانی و شیعی قرآن به عربی، تألیف حاج ملا سلطان محمد گنابادی( 1251- 1327)، ملقّب به سلطان علیشاه و مشهور به سلطانعلی گنابادی، از اقطاب متأخر سلسله نعمت اللهی است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است. مؤلف آن را به نام مرشد خود، حاج محمد کاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه، نوشته است( تابنده، ص 195, معصوم علیشاه، ج 3، ص 540).
اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی شیعه است که برجای مانده است. سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمه اش( ج 1، ص 2) آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحات اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است.
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده, سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده( ج 1، 2 مقدمه، ص 3- 21) و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی( غالبا عرفانی) تحت عنوان«تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است, چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است( ج 1، ص 223، مقدمه سلطانحسین تابنده، ص ه). همچنین، مؤلف برای کلمه«رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی«ربّ مطلق» که مقام الوهیت است, دیگر«ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد( ج 1، ص 63). از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند, چنانکه صاحب التفسیر و المفسّرون( ذهبی، ج 2، ص 192- 203، 226) در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی، تعدیل شد( ج 1، مقدمه سلطانحسین تابنده، ص ید). بیان السعادة علاوه بر جنبه های عرفانی، جنبه های روایی، فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی نیز دارد. از جنبه نقلی و روایی و بحث درباره شأن نزول آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از تفسیر صافی فیض کاشانی و تفسیر برهان سید هاشم بحرانی، استفاده کرده است( سمیعی، ص 135). سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهیّه در قصّه آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونه ای که همه اقوال در مقام و مرتبه خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد( ج 1، ص 81, ج 2، ص 173). با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و حکمی نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن( همان، ج 1، ص 37) که غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادی سبزواری، و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل معراج، جبر و اختیار، و بداء، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است( ج 1، ص 218- 220، ج 2، ص 276، 277، 431- 433). بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سوره ها، مثل«الم» در بقره، بحثهای مفصلی آمده است( ج 1، ص 39- 43). از دیگر ویژگیهای این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، با توجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است( ج 1، ص 299). گرچه مؤلف بیان السعادة مجتهد بوده، در این تفسیر کمتر به مسائل فقهی پرداخته، مگر در موارد معدودی که نظر شخصی خود را، نه به صورت فتوا، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر«و یسئلونک عن الخمر و المیسر»( بقره: 219) به حرمت استعمال تریاک( همان، ج 1، ص 196) رأی داده است. پس از
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده, سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده( ج 1، 2 مقدمه، ص 3- 21) و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی( غالبا عرفانی) تحت عنوان«تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است, چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است( ج 1، ص 223، مقدمه سلطانحسین تابنده، ص ه). همچنین، مؤلف برای کلمه«رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی«ربّ مطلق» که مقام الوهیت است, دیگر«ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد( ج 1، ص 63). از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند, چنانکه صاحب التفسیر و المفسّرون( ذهبی، ج 2، ص 192- 203، 226) در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی، تعدیل شد( ج 1، مقدمه سلطانحسین تابنده، ص ید). بیان السعادة علاوه بر جنبه های عرفانی، جنبه های روایی، فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی نیز دارد. از جنبه نقلی و روایی و بحث درباره شأن نزول آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از تفسیر صافی فیض کاشانی و تفسیر برهان سید هاشم بحرانی، استفاده کرده است( سمیعی، ص 135). سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهیّه در قصّه آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونه ای که همه اقوال در مقام و مرتبه خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد( ج 1، ص 81, ج 2، ص 173). با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و حکمی نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن( همان، ج 1، ص 37) که غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادی سبزواری، و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل معراج، جبر و اختیار، و بداء، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است( ج 1، ص 218- 220، ج 2، ص 276، 277، 431- 433). بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سوره ها، مثل«الم» در بقره، بحثهای مفصلی آمده است( ج 1، ص 39- 43). از دیگر ویژگیهای این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، با توجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است( ج 1، ص 299). گرچه مؤلف بیان السعادة مجتهد بوده، در این تفسیر کمتر به مسائل فقهی پرداخته، مگر در موارد معدودی که نظر شخصی خود را، نه به صورت فتوا، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر«و یسئلونک عن الخمر و المیسر»( بقره: 219) به حرمت استعمال تریاک( همان، ج 1، ص 196) رأی داده است. پس از
[ویکی فقه] تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب). تفسیر عرفانی و شیعی قرآن به عربی، تالیف حاج ملا سلطان محمد گنابادی (۱۲۵۱- ۱۳۲۷)، ملقب به سلطان علیشاه و مشهور به سلطانعلی گنابادی، از اقطاب متاخر سلسله نعمت اللهی است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است. مؤلف آن را به نام مرشد خود، حاج محمد کاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه ، نوشته است اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی شیعه است که برجای مانده است. سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمه اش آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحات اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است.
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تاویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالبا عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است همچنین، مؤلف برای کلمه «رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی «رب مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «رب مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور رب مطلق باشد . از آنجا که مفسر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای ولوی آن قائل است، کسانی را که از بعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند، چنانکه صاحب التفسیر و المفسرون در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصب و جانبداری سخت حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی ، تعدیل شد
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تاویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالبا عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است همچنین، مؤلف برای کلمه «رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی «رب مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «رب مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور رب مطلق باشد . از آنجا که مفسر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای ولوی آن قائل است، کسانی را که از بعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند، چنانکه صاحب التفسیر و المفسرون در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصب و جانبداری سخت حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی ، تعدیل شد
[ویکی فقه] تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده (کتاب). تفسیر عرفانی و شیعی قرآن به عربی، تالیف حاج ملا سلطان محمد گنابادی (۱۲۵۱- ۱۳۲۷)، ملقب به سلطان علیشاه و مشهور به سلطانعلی گنابادی، از اقطاب متاخر سلسله نعمت اللهی است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است. مؤلف آن را به نام مرشد خود، حاج محمد کاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه ، نوشته است اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی شیعه است که برجای مانده است. سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمه اش آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحات اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است.
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تاویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالبا عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است همچنین، مؤلف برای کلمه «رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی «رب مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «رب مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور رب مطلق باشد . از آنجا که مفسر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای ولوی آن قائل است، کسانی را که از بعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند، چنانکه صاحب التفسیر و المفسرون در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصب و جانبداری سخت حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی ، تعدیل شد
← بهره از سایر دانش ها
پس از تالیف بیان السعادة، حاج ملا علی نور علیشاه گنابادی، فرزند و جانشین طریقتی صاحب تفسیر، تقریظی بر این تفسیر مشتمل بر شرح حال مؤلف آن به نام رجوع الشیاطین (چاپ سنگی، تهران ۱۳۱۵) نوشت. بیان السعادة ابتدا در ۱۳۱۴ در دو جلد چاپ سنگی شد. حاج سلطان محمد حسین تابنده گنابادی ملقب به رضا علیشاه آن را مقابله و تصحیح کرد و با افزودن مقدمه ای در ۱۳۴۴ ش در چهار مجلد، چاپ کرد که در ۱۴۰۸ در بیروت نیز افست شد. با انتشار بیان السعادة، عده ای از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقی و آخوند ملا محمد کاشانی ، در مقام تمجید آن برآمدند و از آن به «تفسیر السلطان، سلطان التفاسیر» تعبیر کردند. همچنین ادیب نیشابوری ، شاگردان خود را به مطالعه آن تشویق می کرد
صحت انتساب تفسیر
برخی، صحت انتساب این تفسیر را به حاج ملا سلطان محمد انکار کردند، اما توجه به این نکات در رفع این شبهه ضرورت دارد:اولا، چنانکه کیوان سمیعی می گوید، مقام عرفانی و علمی و ادبی مؤلف برتر از آن بوده که بتوان نسبت انتحال به وی داد، زیرا او عاجز از تالیف چنین تفسیری نبوده است، و با توجه به تبحر وی در علم و عرفان چنانچه این تفسیر بدون نام مؤلف نیز چاپ می شد، اهل فن می توانستند بفهمند که این کتاب از اوست، ثانیا، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلی، نقلی و قلبی در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد، ثالثا، معصوم علیشاه، صاحب طرائق الحقائق که در ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده و تصریح می کند که در دوران تالیف آن، گاه بخشهایی از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه می کرده است اصولا یکی از جهات اشتهار علمی و عرفانی مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کرده اند، تالیف همین کتاب بوده است نیز
اشتباه گلدتسیهر
...
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تاویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالبا عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است همچنین، مؤلف برای کلمه «رب» دو تعبیر به دست می دهد: یکی «رب مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «رب مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور رب مطلق باشد . از آنجا که مفسر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای ولوی آن قائل است، کسانی را که از بعد عرفانی تشیع غافل اند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید می کند، چنانکه صاحب التفسیر و المفسرون در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصب و جانبداری سخت حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی ، تعدیل شد
← بهره از سایر دانش ها
پس از تالیف بیان السعادة، حاج ملا علی نور علیشاه گنابادی، فرزند و جانشین طریقتی صاحب تفسیر، تقریظی بر این تفسیر مشتمل بر شرح حال مؤلف آن به نام رجوع الشیاطین (چاپ سنگی، تهران ۱۳۱۵) نوشت. بیان السعادة ابتدا در ۱۳۱۴ در دو جلد چاپ سنگی شد. حاج سلطان محمد حسین تابنده گنابادی ملقب به رضا علیشاه آن را مقابله و تصحیح کرد و با افزودن مقدمه ای در ۱۳۴۴ ش در چهار مجلد، چاپ کرد که در ۱۴۰۸ در بیروت نیز افست شد. با انتشار بیان السعادة، عده ای از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقی و آخوند ملا محمد کاشانی ، در مقام تمجید آن برآمدند و از آن به «تفسیر السلطان، سلطان التفاسیر» تعبیر کردند. همچنین ادیب نیشابوری ، شاگردان خود را به مطالعه آن تشویق می کرد
صحت انتساب تفسیر
برخی، صحت انتساب این تفسیر را به حاج ملا سلطان محمد انکار کردند، اما توجه به این نکات در رفع این شبهه ضرورت دارد:اولا، چنانکه کیوان سمیعی می گوید، مقام عرفانی و علمی و ادبی مؤلف برتر از آن بوده که بتوان نسبت انتحال به وی داد، زیرا او عاجز از تالیف چنین تفسیری نبوده است، و با توجه به تبحر وی در علم و عرفان چنانچه این تفسیر بدون نام مؤلف نیز چاپ می شد، اهل فن می توانستند بفهمند که این کتاب از اوست، ثانیا، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلی، نقلی و قلبی در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد، ثالثا، معصوم علیشاه، صاحب طرائق الحقائق که در ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده و تصریح می کند که در دوران تالیف آن، گاه بخشهایی از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه می کرده است اصولا یکی از جهات اشتهار علمی و عرفانی مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کرده اند، تالیف همین کتاب بوده است نیز
اشتباه گلدتسیهر
...