تفاضل
/tafAzol/
مترادف تفاضل: برتری، پیشی، فزونی، باقیمانده، تفاوت، حاصل تفریق، مانده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- تفاضل دو عدد ؛ فزونی یکی بر دیگری. چنانکه 3 تفاضل عدد 8 است بر 5.
- دارای تفاضل بودن ؛ دارای فزونی و برتری بودن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) از هم فزون آمدنبرتری جستن بر یکدیگر . ۲ - ( اسم ) فرونی پیشی برتری . ۳ - حاصل تفریق نتیج. کاهش عددی از عدد دیگر مانده باقیمانده مثلا ۱۵- ۹ ۶ ( شش تفاضل ۹ از ۱۵ است ) .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. از یکدیگر افزون آمدن.
۳. برتری و افزونی چیزی بر چیز دیگر.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تفاضُل به افزون شدن چیزی بر چیزی دیگر گفته می شود واز آن به مناسبت در باب تجارت، مبحث ربا سخن رفته است.
تفاضلِ یکی از دو کالای پیمانه ای یا وزنیِ همجنس بر دیگری در معامله،به شمار رفته و حرام است. در صورتی که جنس دو کالا متفاوت باشد یا ـ بنابر مشهور ـ شمارشی معامله شود ـ و نه وزنی و پیمانهای ـ تفاضل جایز است.
تفاضلِ یکی از دو کالای پیمانه ای یا وزنیِ همجنس بر دیگری در معامله،به شمار رفته و حرام است. در صورتی که جنس دو کالا متفاوت باشد یا ـ بنابر مشهور ـ شمارشی معامله شود ـ و نه وزنی و پیمانهای ـ تفاضل جایز است.
wikifeqh: تفاضل
دانشنامه آزاد فارسی
تَفاضُل (difference)
در ریاضیات، حاصل تفریق یک عدد از عدد دیگر. تفاضل دو مجموعۀA وB و A-B، مجموعۀ اعضاییازB است که عضوA نیستند.
در ریاضیات، حاصل تفریق یک عدد از عدد دیگر. تفاضل دو مجموعۀA وB و A-B، مجموعۀ اعضاییازB است که عضوA نیستند.
wikijoo: تفاضل
مترادف ها
برتری، تقدم، پیشی، تفاضل، اولویت، حق تقدم
هم اوری، رقابت، مسابقه، سبقت جویی، هم چشمی، تفاضل
تمیز، تفاضل، فرق، اختلاف، تفاوت، مابه التفاوت
رسوب، تفاله، تفاضل، باقی، باقی مانده، پس مانده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سلیم
تفاضل: پیشی گرفتن، برتری جستن از یکدیگر
تفاضل: پیشی گرفتن، برتری جستن از یکدیگر
کمکرد
تفاضل ( ریاضی )
تفاضل ( ریاضی )
ریاضی: باقیمانده ☜حاصل☜تفریق ☜مانده
فارسی: برتری☜ پیشی☜ فروزنی
فارسی: برتری☜ پیشی☜ فروزنی
تفاضل در ریاضی یعنی اختلاف، کاهش، منها، تفریق
کم کردن ، کاهش ، اختلاف ، منها
اختلاف - حاصل تفریق دو عدد - تفاوت
واژه ای که در ریاضی به معنی اختلاف است
در ریاضی به تفاضل میگن اختلاف
تفاضل یهنی در ریاضی کم کردن منها نفریق
تفاضل یعنی تفریق کردن، کم کردن، اختلاف، کم کردن چیزی از چیزی دیگر، کاهش دادن
به معنی : اختلاف، منها کردن، کم کردن
کمارش
منها کردن * اختلاف * کم کردن *
استفاده در ریاضی و در زندگی.
لطفا به من تیک سبز بدین. ممنون.
استفاده در ریاضی و در زندگی.
لطفا به من تیک سبز بدین. ممنون.
در ریاضی: کاستن، کاهش، منها، کم کردن
دگرمان ( ریاضیات )
یکی از صلاحیت ریاضی به معنی اختلاف
یکی از اصتلاحات ریاضی معنی اختلاف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)