تعیین سن یائسگی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آغاز دوره یائسگی، نقطه عطفی در زندگی زنان به شمار می رود. احکام شرعی متمایز در دو دوره سنی قاعدگی و یائسگی ، زنان مسلمان را با این پرسش روبه رو ساخته که آغاز یائسگی در چه سنی است؟ آیا به رغم وضع طبیعی نایکسان زنان، می توان سن شرعی ثابت و خاصی را ملاک ورود به دوره یائسگی قرار داد؟ و آیا در این باره فرقی میان زنان هست؟
فقهای ما از گذشته تا حال، نگاه یکسانی به این مسئله نداشته و بیش از ده نظر داده اند. بین فقهای اهل سنت هم اختلاف زیادی به چشم می خورد و در مجموع حدود بیست و پنج نظر در میان فقهای اسلامی وجود دارد. منشأ مهم اختلاف، وجود روایات انگشت شمار اما مختلفی است که مورد توجه و استناد فقهای ما قرار گرفته است. فقهای سنی به روایات استدلال نکرده اند - تنها برخی به گفته عایشه استناد کرده اند - بلکه بیشتر به واقعیات بیرونی توجه داشته اند.از سوی دیگر، بررسی سن یائسگی ابعاد گوناگونی را دربر می گیرد، که موضوع شناسی و بررسی مطالعات انجام شده درباره میانگین سن یائسگی، یکی از آن هاست، و ارزیابی نسبت میان سن طبیعی و سن تعبدی که در سخن فقها آمده است، محور دیگر بحث را تشکیل می دهد.
محور اصلی بحث
بدون تردید محور اصلی مباحث، روایاتی است که مورد استناد قرار گرفته یا باید مورد توجه قرار گیرد. این روایات را از دو منظر بررسی می کنیم:یکی ارزیابی یک یک آنها از نظر حجیت سندی و دلالت محتوایی ، و دیگری نگاه کلی به این روایات و بیان نسبت آن ها با برخی روایات دیگر که در تعیین سن یائسگی باید مورد توجه قرار گیرند.در این مقاله با صرف نظر از برخی مباحث تفصیلی، به هر دو منظر پرداخته شده است. متن تفصیلی پژوهش، در راستای این ادعا که یائسگی سن تعبدی خاصی ندارد، مباحث دیگری مانند شناخت موضوعی یائسگی، گزارش میانگین سنی، و نسبت میان سن طبیعی و عرفی با سن تعبدی، نیز مطرح شده است.یائسگی در مقایسه با موضوع حیض ، حجم کمی از روایات را به خود اختصاص داده است که نشان دهنده کم بودن پرسش درباره آن است. این امر با توجه به احکام محدود یائسگی، و محور اصلی آن که رفع محدودیت ها و احکام ویژه دوره حیض است، طبیعی می نماید.
جایگاه بحث
پرسش از یائسگی در میان مسلمانان ، از دو نظر مورد توجه و اهتمام بوده است:یکی به لحاظ احکامی که حیض در بخش عبادات و زناشویی دارد؛ و دیگری به جهت فرق آشکاری که میان امکان قاعدگی و رسیدن به سن یائسگی، هم در زمان طلاق و هم در حکم عده داری، وجود دارد.نصوص روایی نیز در همین دو بخش و عمدتاً در خصوص طلاق مطرح شده است. در این روایات آمده است که چند دسته از زنان بدون نگه داشتن عده، با وقوع طلاق از شوهر خود جدا می شوند؛ یکی از آنها زنی است که یائسه شده است؛ اما در خصوص سن، روایات محدودی وجود دارد.اگر فقیهان در تعیین موضوع احکام قاعدگی و یائسگی براساس ادله موجود، تنها با کاربرد این عناوین و اطلاق آن در نصوص روبه رو بودند، همانند موارد مشابه، به معنای عرفی آن مراجعه می کردند؛ مانند احکامی که بر خون یا آب بار شده است؛ اما وجود روایاتی که در ظاهر تعریف و حدّ خاصی برای آن نشان داده، باعث شده تا آنان ملاک تعیین موضوع را همین روایات بدانند، و چگونگی نگاه و استناد به آن روایات نیز اختلافاتی را میان آنان پدید آورده است.از این رو بررسی و ارزیابی این روایات اهمیت دارد؛ زیرا فقیهان ما را از توجه به معنای عرفی قاعدگی و سن یائسگی و ملاک قرار دادن آن باز داشته و تعیین موضوع را به نصوص یاد شده و نوع برداشت خویش از آن ها وا گذاشته اند.
اقسام روایات مربوطه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس