[ویکی فقه] تعجب از ارتداد (قرآن). تعجب در این است که افرادی که پیامبر را در میان خود می بینند و دائما با عالم وحی در تماس هستند چگونه ممکن است گمراه گردند و مسلما اگر چنین اشخاصی گمراه شوند، مقصر اصلی خود آنها هستند و مجازاتشان بسیار دردناک خواهد بود.
ارتداد مؤمنان با وجود آیات الهی و حضور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در میان ایشان امری شگفت آور:«یـایها الذین ءامنوا ان تطیعوا فریقـا من الذین اوتوا الکتـب یردوکم بعد ایمـنکم کـفرین و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم ءایـت الله و فیکم رسوله و من یعتصم بالله فقد هدی الی صرط مستقیم.» «ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از فرقه ای از اهل کتاب فرمان برید شما را پس از ایمانتان به حال کفر برمی گردانند و چگونه کفر می ورزید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده می شود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت شده است.» بنا بر قولی استفهام در آیه برای تعجب است. " یا ایها الذین آمنوا... و فیکم رسوله... " مراد از" فریق" همانطور که در سابق گفتیم یا همه یهودیان است و یا طایفه ای از ایشان و در جمله" و انتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله... " در این مقام است که بفهماند چگونه به تحریک یهودیان کافر می شوید با اینکه رسول در بین شما است و تمسک به حق را برای شما ممکن می سازد، چون اگر شما در هنگامی که آن جناب آیات را بر شما تلاوت می کند، خوب گوش فرا دهید و در آن تدبر کنید و اگر تدبرتان کم بود و یا نتوانستید ابتدا به رسول مراجعه کنید و خلاصه اگر به خاطر این جهت پاره ای از حقایق برای شما مجهول باقی ماند، به رسول که همیشه در بین شما است و از شما دور نیست و هیچگاه بین شما و او حائل و دربانی نبوده مراجعه کنید تا حق را برایتان روشن کند.و این عمل یعنی رجوع به پیغمبر و ابطال شبهه هایی که یهود القا کرده و تمسک به آیات خدا و دست به دامن رسول شدن، خود اعتصام به خدا و رسول است و اعتصام به خدا و رسول هم در حقیقت اعتصام به خدا است و کسی که به خدا اعتصام کند و به دامن او چنگ بزند، به سوی صراط مستقیم هدایت شده است. مراد از" کفر" در جمله" و کیف تکفرون" کفر بعد از ایمان است و جمله" و انتم تتلی علیکم... " کنایه است از امکان اعتصام به آیات خدا و به رسول در اجتناب از کفر.و جمله" و من یعتصم بالله" به منزله کبرای کلی است برای این مطلب و همه مطالب نظیر آن.و مراد از" هدایت به سوی صراط مستقیم"، راه یافتن به ایمانی ثابت است.
تعجب و هشدار نسبت به ارتداد
یا ایها الذین آمنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین. سپس روی سخن را به مسلمانان اغفال شده کرده، به آنها هشدار می دهد که اگر تحت تاثیر سخنان مسموم دشمن واقع شوند و به آنها اجازه دهند که در میان افرادشان نفوذ کنند و به وسوسه های آنها ترتیب اثر دهند، چیزی نخواهد گذشت که رشته ایمان را به کلی خواهند گسست و به سوی کفر بازمی گردند، زیرا دشمن، نخست می کوشد آتش عداوت را در میان آنها شعله ور سازد و آنها را به جان هم بیفکند و مسلما به این مقدار قناعت نخواهد کرد و به وسوسه های خود هم چنان ادامه می دهد تا به کلی آنها را از اسلام بیگانه سازد.از آنچه گفته شد، روشن می شود که منظور از بازگشت به کفر که در آیه فوق به آن اشاره شده، " کفر حقیقی و بیگانگی مطلق" از اسلام است و نیز ممکن است منظور از" کفر" همان عداوتها و دشمنی های دوران جاهلیت باشد، که آن خود یکی از شعبه ها و نشانه های کفر محسوب می شود، چه اینکه ایمان سرچشمه محبت و برادری است و کفر سرچشمه پراکندگی و عداوت است.و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله. بعد به صورت تعجب از مؤمنان سؤال می کند: چگونه ممکن است شما راه کفر پیش گیرید، در حالی که هم پیامبر در میان شما است و هم آیات الهی، مرتبا بر شما خوانده می شود، و دانه های باران احیا کننده وحی بر قلب شما فرو می ریزد.این جمله در حقیقت اشاره به این است، که اگر دیگران گمراه شوند، زیاد جای تعجب نیست، تعجب در این است که افرادی که پیامبر را در میان خود می بینند و دائما با عالم وحی در تماس هستند چگونه ممکن است گمراه گردند و مسلما اگر چنین اشخاصی گمراه شوند، مقصر اصلی خود آنها هستند و مجازاتشان بسیار دردناک خواهد بود.و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم. در پایان این آیات به مسلمانان توصیه می کند، که برای نجات خود از وسوسه های دشمنان و برای هدایت یافتن به صراط مستقیم، دست به دامن لطف پروردگار بزنند و به ذات پاک او و آیات قرآن مجید متمسک شوند و به آنها صریحا می گوید: که" هر کس به خدا تمسک جوید به راه راست هدایت خواهد شد".
ارتداد مؤمنان با وجود آیات الهی و حضور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در میان ایشان امری شگفت آور:«یـایها الذین ءامنوا ان تطیعوا فریقـا من الذین اوتوا الکتـب یردوکم بعد ایمـنکم کـفرین و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم ءایـت الله و فیکم رسوله و من یعتصم بالله فقد هدی الی صرط مستقیم.» «ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از فرقه ای از اهل کتاب فرمان برید شما را پس از ایمانتان به حال کفر برمی گردانند و چگونه کفر می ورزید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده می شود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت شده است.» بنا بر قولی استفهام در آیه برای تعجب است. " یا ایها الذین آمنوا... و فیکم رسوله... " مراد از" فریق" همانطور که در سابق گفتیم یا همه یهودیان است و یا طایفه ای از ایشان و در جمله" و انتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله... " در این مقام است که بفهماند چگونه به تحریک یهودیان کافر می شوید با اینکه رسول در بین شما است و تمسک به حق را برای شما ممکن می سازد، چون اگر شما در هنگامی که آن جناب آیات را بر شما تلاوت می کند، خوب گوش فرا دهید و در آن تدبر کنید و اگر تدبرتان کم بود و یا نتوانستید ابتدا به رسول مراجعه کنید و خلاصه اگر به خاطر این جهت پاره ای از حقایق برای شما مجهول باقی ماند، به رسول که همیشه در بین شما است و از شما دور نیست و هیچگاه بین شما و او حائل و دربانی نبوده مراجعه کنید تا حق را برایتان روشن کند.و این عمل یعنی رجوع به پیغمبر و ابطال شبهه هایی که یهود القا کرده و تمسک به آیات خدا و دست به دامن رسول شدن، خود اعتصام به خدا و رسول است و اعتصام به خدا و رسول هم در حقیقت اعتصام به خدا است و کسی که به خدا اعتصام کند و به دامن او چنگ بزند، به سوی صراط مستقیم هدایت شده است. مراد از" کفر" در جمله" و کیف تکفرون" کفر بعد از ایمان است و جمله" و انتم تتلی علیکم... " کنایه است از امکان اعتصام به آیات خدا و به رسول در اجتناب از کفر.و جمله" و من یعتصم بالله" به منزله کبرای کلی است برای این مطلب و همه مطالب نظیر آن.و مراد از" هدایت به سوی صراط مستقیم"، راه یافتن به ایمانی ثابت است.
تعجب و هشدار نسبت به ارتداد
یا ایها الذین آمنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین. سپس روی سخن را به مسلمانان اغفال شده کرده، به آنها هشدار می دهد که اگر تحت تاثیر سخنان مسموم دشمن واقع شوند و به آنها اجازه دهند که در میان افرادشان نفوذ کنند و به وسوسه های آنها ترتیب اثر دهند، چیزی نخواهد گذشت که رشته ایمان را به کلی خواهند گسست و به سوی کفر بازمی گردند، زیرا دشمن، نخست می کوشد آتش عداوت را در میان آنها شعله ور سازد و آنها را به جان هم بیفکند و مسلما به این مقدار قناعت نخواهد کرد و به وسوسه های خود هم چنان ادامه می دهد تا به کلی آنها را از اسلام بیگانه سازد.از آنچه گفته شد، روشن می شود که منظور از بازگشت به کفر که در آیه فوق به آن اشاره شده، " کفر حقیقی و بیگانگی مطلق" از اسلام است و نیز ممکن است منظور از" کفر" همان عداوتها و دشمنی های دوران جاهلیت باشد، که آن خود یکی از شعبه ها و نشانه های کفر محسوب می شود، چه اینکه ایمان سرچشمه محبت و برادری است و کفر سرچشمه پراکندگی و عداوت است.و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله. بعد به صورت تعجب از مؤمنان سؤال می کند: چگونه ممکن است شما راه کفر پیش گیرید، در حالی که هم پیامبر در میان شما است و هم آیات الهی، مرتبا بر شما خوانده می شود، و دانه های باران احیا کننده وحی بر قلب شما فرو می ریزد.این جمله در حقیقت اشاره به این است، که اگر دیگران گمراه شوند، زیاد جای تعجب نیست، تعجب در این است که افرادی که پیامبر را در میان خود می بینند و دائما با عالم وحی در تماس هستند چگونه ممکن است گمراه گردند و مسلما اگر چنین اشخاصی گمراه شوند، مقصر اصلی خود آنها هستند و مجازاتشان بسیار دردناک خواهد بود.و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم. در پایان این آیات به مسلمانان توصیه می کند، که برای نجات خود از وسوسه های دشمنان و برای هدایت یافتن به صراط مستقیم، دست به دامن لطف پروردگار بزنند و به ذات پاک او و آیات قرآن مجید متمسک شوند و به آنها صریحا می گوید: که" هر کس به خدا تمسک جوید به راه راست هدایت خواهد شد".
wikifeqh: تعجب_از_ارتداد_(قرآن)