[ویکی فقه] تعارض اصل سببی و مسببی، تنافی مدلول دو اصل عملی اصل عملیِ دارای نسبت سببی و مسبّبی را می گویند.
تعارض اصل سببی و مسببی، به معنای تنافی میان مدلول دو اصل عملی است، در جایی که یکی از آن دو سببی و دیگری مسببی باشد.
مثال
مثل این که لباس نجسی با آبی شسته شود و سپس در حصول طهارت لباس، به سبب شک در طهارت آبی که لباس با آن تطهیر شده است، شک پدید آید؛ به این صورت که اگر در زمان شستن لباس، آب پاک بوده، لباس پاک شده و اگر پاک نبوده، لباس به نجاست خود باقی است.در این مورد، دو استصحاب تصور دارد: یکی استصحاب مربوط به آب، که از آن به « اصل سببی » تعبیر می شود و مقتضای آن طهارت آب و لباس است، و دیگری استصحاب مربوط به لباس که از آن، به « اصل مسببی » تعبیر می شود و مقتضای آن پاک نشدن لباس و بقای نجاست آن است؛ از این رو، میان این دو اصل تنافی و تعارض وجود دارد.
حکم
در تعارض اصل سببی و مسببی، اصل سببی مقدم است.« شیخ انصاری » در کتاب « فرائد الاصول » تقدم اصل سببی را بر اصل مسببی از باب حکومت می داند.
تعارض اصل سببی و مسببی، به معنای تنافی میان مدلول دو اصل عملی است، در جایی که یکی از آن دو سببی و دیگری مسببی باشد.
مثال
مثل این که لباس نجسی با آبی شسته شود و سپس در حصول طهارت لباس، به سبب شک در طهارت آبی که لباس با آن تطهیر شده است، شک پدید آید؛ به این صورت که اگر در زمان شستن لباس، آب پاک بوده، لباس پاک شده و اگر پاک نبوده، لباس به نجاست خود باقی است.در این مورد، دو استصحاب تصور دارد: یکی استصحاب مربوط به آب، که از آن به « اصل سببی » تعبیر می شود و مقتضای آن طهارت آب و لباس است، و دیگری استصحاب مربوط به لباس که از آن، به « اصل مسببی » تعبیر می شود و مقتضای آن پاک نشدن لباس و بقای نجاست آن است؛ از این رو، میان این دو اصل تنافی و تعارض وجود دارد.
حکم
در تعارض اصل سببی و مسببی، اصل سببی مقدم است.« شیخ انصاری » در کتاب « فرائد الاصول » تقدم اصل سببی را بر اصل مسببی از باب حکومت می داند.
wikifeqh: تعارض_اصل_سببی_و_مسببی