ترجمه ریحانه رسول الله من تاریخ دمشق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ترجمة ریحانة رسول الله من تاریخ دمشق. کتاب ترجمة ریحانة رسول الله، الامام الحسین (علیه السّلام) من تاریخ مدینة دمشق اثر ابوالقاسم علی بن حسن هبة الله شافعی، معروف به «ابن عساکر دمشقی» (۵۷۱ق) می باشد.
ابن عساکر به مناسبت ذکر شرح حال بزرگان و افراد برجسته ای که در دمشق ساکن بوده، یا به این شهر و اطراف و نواحی آن آمده اند، به شرح حال امام حسین (علیه السّلام) پرداخته است. (همچنین این بخش از تاریخ ابن عساکر را محقق برجسته مرحوم شیخ محمدباقر محمودی، تحقیق کرده و جداگانه با عنوان ترجمه ریحانة رسول الله الامام الحسین (علیه السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، به چاپ رسانده است. افزون بر این، سید محمدرضا حسینی جلالی برخی از اخبار این اثر را گزینش کرده و در قالب چند باب با عنوان الحسین سماته و سیرة چاپ کرده است.) وی در این شرح حال ۱۱۹ صفحه ای درباره امام حسین (علیه السّلام) و حادثه عاشورا، در مجموع ۴۰۱ روایت و گزارش آورده که مضمون بسیاری از آنها تکراری است. این اثر، از نظم و تبویب چندان مناسبی برخوردار نیست و در مواردی، اخبار برخی از موضوعات و عناوین، به صورت پراکنده آمده است. (همانند اخبار مربوط به ولادت، شهادت و مدت عمر امام و اخبار مربوط به عقوبت قاتلان امام.) نکته شایان توجه درباره این نگاشته آنکه ابن عساکر در گزارش مختصر خود از سیر قیام امام حسین (علیه السّلام)، بخشی از آغاز گزارش مقتل امام حسین، نگاشته ابن سعد را با همان سلسله اسناد وی نقل کرده است. افزون بر این، او برخی گزارش های دیگر مقتل وی را به صورت پراکنده در لابه لای نگاشته خود آورده است.

[ویکی فقه] کتاب ترجمة ریحانة رسول الله، الامام الحسین (علیه السّلام) من تاریخ مدینة دمشق اثر ابوالقاسم علی بن حسن هبة الله شافعی، معروف به «ابن عساکر دمشقی» (۵۷۱ق) می باشد.
ابن عساکر به مناسبت ذکر شرح حال بزرگان و افراد برجسته ای که در دمشق ساکن بوده، یا به این شهر و اطراف و نواحی آن آمده اند، به شرح حال امام حسین (علیه السّلام) پرداخته است. (همچنین این بخش از تاریخ ابن عساکر را محقق برجسته مرحوم شیخ محمدباقر محمودی، تحقیق کرده و جداگانه با عنوان ترجمه ریحانة رسول الله الامام الحسین (علیه السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، به چاپ رسانده است. افزون بر این، سید محمدرضا حسینی جلالی برخی از اخبار این اثر را گزینش کرده و در قالب چند باب با عنوان الحسین سماته و سیرة چاپ کرده است.) وی در این شرح حال ۱۱۹ صفحه ای درباره امام حسین (علیه السّلام) و حادثه عاشورا، در مجموع ۴۰۱ روایت و گزارش آورده که مضمون بسیاری از آنها تکراری است. این اثر، از نظم و تبویب چندان مناسبی برخوردار نیست و در مواردی، اخبار برخی از موضوعات و عناوین، به صورت پراکنده آمده است. (همانند اخبار مربوط به ولادت، شهادت و مدت عمر امام و اخبار مربوط به عقوبت قاتلان امام.) نکته شایان توجه درباره این نگاشته آنکه ابن عساکر در گزارش مختصر خود از سیر قیام امام حسین (علیه السّلام)، بخشی از آغاز گزارش مقتل امام حسین، نگاشته ابن سعد را با همان سلسله اسناد وی نقل کرده است. افزون بر این، او برخی گزارش های دیگر مقتل وی را به صورت پراکنده در لابه لای نگاشته خود آورده است.
سبک نگارش
اما نکته ای که درباره کمیت و کیفیت محتوایی این اخبار و گزارش ها و رویکرد خاصی ابن عساکر در انتخاب و چینش آنها حایز اهمیت است، آنکه وی بیشتر اخبار و گزارش هایی را گزینش کرده و آورده است که محتوای آنها، کمتر آگاهی های تاریخی درباره این واقعه را در برداشته و بیشتر به مسائل حاشیه ای و کم ارزش پرداخته است. افزون بر این، بسیاری از مضامین این اخبار، چندین بار تکرار شده است؛ چندان که حدود صد روایت مربوط به روز و سال ولادت و شهادت، مدت عمر، نام و کنیه امام، و بیش از ۱۲۰ روایت، یعنی بیش از یک چهارم آنها، درباره مناقب و فضایل حضرت است که بسیاری از روایات این دو دسته، تکراری است. بیش از سی روایت مربوط به پیشگویی های پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و امیرالمؤمنین (علیه السّلام) درباره کشته شدن امام حسین، بیش از ده روایت درباره نهی برخی افراد سرشناس از رفتن حضرت به کوفه، بیش از بیست روایت درباره شرح قیام امام حسین (علیه السّلام) و خطبه های حضرت در روز عاشورا، بیش از بیست خبر درباره حوادث خارق العاده و غریب پس از شهادت امام، بیست خبر درباره کیفرها و بلایایی که قاتلان امام در دنیا به آن مبتلا شدند و باقی گزارش ها، اخبار پراکنده ای در موضوعات مختلف است.
شرح قیام امام حسین
چنانکه ملاحظه می شود، ابن عساکر نسبت به حجم این شرح حال، اخبار اندکی، یعنی تنها کمی بیش از بیست خبر را به شرح قیام و شهادت امام حسین (علیه السّلام) و یارانش و مهم تر از همه، هدف و فلسفه قیام حضرت اختصاص داده است؛ چرا که او به اقتضای آنکه دمشقی و ساکن شام بوده است، همانند بسیاری از مورخان شامی، آموی مسلک و طرفدار بنی امیه بوده و در مقابل، به خاندان پیامبر چندان عنایت و محبتی نداشته است. از این رو چنان که بایسته است، به شرح جنایات و ستم هایی که بنی امیه بر امام حسین (علیه السّلام)، خاندان و یارانش، در این واقعه روا داشتند، نپرداخته است.نکته آخر آنکه در قرن هشتم، مزی (۷۴۲ق) و ذهبی (۷۴۸ق) بخشی از نگاشته های خود را به اخبار مربوط به زندگی و قیام امام حسین (علیه السّلام) اختصاص داده اند که بسیاری از گزارش های آنان همان گزارش های ابن عساکر است.

پیشنهاد کاربران

بپرس